نویسنده و فیلمنامه نویسان روانشناس آمریکایی درباره اینکه این فیلم یک فیلم فمینیستی است موافق نیستند

فهرست مطالب:

نویسنده و فیلمنامه نویسان روانشناس آمریکایی درباره اینکه این فیلم یک فیلم فمینیستی است موافق نیستند
نویسنده و فیلمنامه نویسان روانشناس آمریکایی درباره اینکه این فیلم یک فیلم فمینیستی است موافق نیستند
Anonim

روانی آمریکایی مردم را دیوانه کرد.

خیلی، خیلی، دیوانه.

اما این فقط فیلم 2000 نبود که توسط مری هارون کارگردانی و نویسندگی شد. رمان اصلی، که توسط برت ایستون الیس در سال 1991 نوشته شد، "زن ستیز" نامیده شد و به دلیل استفاده از خشونت محکوم شد. با این حال، برخی آن را به عنوان یک داستان هشدار دهنده در مورد مردانگی شکننده و همچنین یک طنز اجتماعی در مورد مصرف گرایی و غرور تلقی کردند.

این دقیقاً همان احساسی است که مری هارون، فیلمساز خودخوانده فمینیست داشت. و او این احساسات را در یک کلاسیک کالت که تقریباً کریستین بیل را در یک اجرای ستاره‌سازی نشان نمی‌داد، منتقل کرد.

علی رغم قصد فیلمساز، برخی از گروه های فمینیستی برجسته به طور فعال علیه ایجاد آن مبارزه کردند. برخی از آنها نظرات خود را صرفاً بر اساس بریده‌هایی از کتاب که خارج از متن بود، قرار دادند. صرف نظر از این، واکنش های منفی کافی بود تا عوامل کریستین بیل به او بگویند که نسازد و استودیو به شدت می خواهد مطالب بحث برانگیز را بازنویسی کند.

خوشبختانه مری پایش را گذاشت و فیلمی را که می خواست بسازد ساخت. در طول تاریخ شفاهی American Psycho توسط Movie Maker، مری، کریستین، و دیگر خلاقان درگیر احساسات خود را در مورد اینکه آیا فیلم بسیار فمینیستی‌تر از چیزی است که به نظر می‌رسد توضیح دادند.

مری هارون فکر می کند روانی آمریکایی یک فیلم فمینیستی برانداز است

پاسخ به این سوال بسیار بسیار در چشم بیننده است. اما نظر غالب کسانی که واقعاً فیلم را دیده‌اند این است که این فیلم بسیار آینده‌نگارتر از آن چیزی است که پیش‌فرض نشان می‌دهد. و این ممکن است در مورد کتاب نیز صادق باشد.

ویلم دافو که نقش کارآگاه کیمبال را بازی می‌کرد، به Movie Maker گفت: «همه در بین دوستان من مشغول خواندن کتاب بودند. "من کتاب را خیلی دوست داشتم. بسیار پست مدرن بود، متجاوزانه بود، و در همان زمان مرز بین کمدی و چیزی بسیار سنگین را طی می کرد."

بعد از اینکه ادوارد پرسمن تهیه کننده و میوز پروداکشنز کتاب را انتخاب کردند، برای کارگردانی با مری هارون تماس گرفتند. در آن زمان، او قبلاً به لطف فیلم من به اندی وارهول شلیک کردم، به عنوان یک فیلمساز فمینیست تحسین شده شناخته می شد.

به نظر می رسید کاملاً مناسب باشد. اما مری قرار نبود هیچ اقتباسی از کتاب بسازد.

او می خواست بر عنصر طنز تمرکز کند.

مری هارون به Movie Maker گفت:"[Brining] طنز. و این برای من جالب بود."

"وقتی با اد پرسمن تماس گرفتم تا بیشتر در مورد آن بحث کنم، گفتم: "نمی دانم می توانی از این کتاب فیلم بسازی یا نه. اما اگر پولی برای نوشتن یک کتاب به من بدهی. فیلمنامه، سعی میکنمچون فیلمنامه دیگری برایم فرستاده بودند و علاقه ای نداشتم. من فقط در صورتی می‌توانم این کار را انجام دهم که نسخه خودم را انجام دهم."

این دقیقاً همان چیزی است که تهیه کنندگان می خواستند.

بزودی پس از آن، Guinevere Turner، که به تازگی یک رام لزبین مستقل به نام Go Fish نوشته بود، برای نوشتن با مری همراه شد.

"هیچ کس نمی توانست [من و گینویر] بگوید که چه چیزی زن ستیز بود و چه چیزی زن ستیز نبود."

برت ایستون الیس فکر نمی کند روان آمریکایی فمینیست است

در حالی که هم مری و هم گینویر می توانند کیفیت خرابکارانه و طنز آمیز روانی آمریکایی را ببینند که آن را به یک فیلم فمینیستی تبدیل می کند، نویسنده کتاب مخالف است.

برت ایستون الیس به Movie Maker گفت: «من هرگز آن را به عنوان یک کتاب فمینیستی ندیدم.»

اما این بدان معنا نیست که او معتقد است کتاب خودش جنسیت گرا است.

این قطعاً انتقادی از ارزش های مردانه بود که در اطراف من وجود داشت، و فکر می کنم برای من آسان تر بود که به وضوح شاهد ارزش های مردانه باشم زیرا همجنس گرا بودم - من همجنس گرا هستم.و فکر می‌کنم این به من فاصله و چشم‌اندازی داد که بیشتر از اینکه در آن زمان دگرجنس‌گرا بودم و در جامعه شرکت می‌کردم، متوجه آنها شوم.»

برت ادعا کرد که رفتارهای وحشتناک زیادی را در منهتن در اواخر دهه 80 مشاهده می کرد و از او الهام گرفت که در مورد آن بنویسد.

"من می خواستم از آن انتقاد کنم. و بیشتر از همه چیز به پول مربوط می شد. حرص و آز خوب است، اخلاق آن دوران، که مرا آزار می داد. و فقط رفتار دلال جوان خودسر که واقعاً در بین مردان زیادی گسترش یافته بود. برای من به عنوان یک مرد جوان واقعاً آشکار بود که با این تصور که بالاخره بالغ شوم و نمی‌خواهم در آن جامعه بالغ شوم، دست و پنجه نرم می‌کنم."

نکته روانی آمریکایی چیست؟

در حالی که نویسنده کتاب و نویسندگان مشترک فیلمنامه معنای واقعی American Psycho را کمی متفاوت می بینند، شکی نیست که این یک طنز اجتماعی مهم است.

برت ایستون الیس به Movie Maker گفت که او همیشه می‌دانست که عده‌ای هستند که به آنچه او می‌خواهد بگوید می‌رسند و برخی دیگر نمی‌توانند. اما او همچنین می‌داند که داستان بسته به تفسیر می‌تواند معنای کمی متفاوت داشته باشد.

برای مثال، مری و گینویر آن را به عنوان یک فیلم فمینیستی تمام عیار می بینند در حالی که او آن را نقدی از مردانگی شکننده می داند.

اما چیزی که اکثر مردم با آن موافق هستند این است که هدف روانی آمریکایی این است که مصرف گرایی را به سیخ بکشد.

سالها قبل از برندسازی و به رسمیت شناختن توسط یک فرد معمولی شما در مورد چگونگی فروش اشیا و اینکه چگونه جامعه تا این حد به واقعیت سطحی و مصرف گرایی دچار وسواس شده است… این فیلم عجیب در مورد این تاجر روانی بود که واقعاً به آن اشاره کرد. ویلم دافو گفت.

"من فکر می کنم فیلم نقدی کوبنده از نوع خاصی از سبک زندگی، نوع خاصی از جامعه، نوع خاصی از دیدگاه است، و این شامل نگرش به زنان نیز می شود.ویلم ادامه داد: "گاهی در به تصویر کشیدن آن زندگی ها باید چیزهایی را نشان داد که زشت هستند. فقط گفتن کافی نیست، اوه، این یک تصویر ممنوعه است، ما نمی توانیم آن را نشان دهیم … گاهی اوقات برای دیدن احتمالات دیگر باید رفتار منفی نشان دهیم."

این چیزی است که کریستین بیل، بازیگر نقش پاتریک بیتمن (که توسط تام کروز نیمه الهام گرفته شده بود)، کاملاً با آن موافق است.

"همه به من گفته بودند که این خودکشی شغلی است، که واقعاً مرا وادار به انجام آن کرد." "آنها به من گفتند که نباید، پس البته - این انسانی است، اینطور نیست؟ - شما حتی بیشتر می خواهید."

توصیه شده: