20 سال از بریتنی اسپیرز اولین فیلم سینمایی «تقاطع» می گذرد که عمدتاً نقدهای منفی را به خود اختصاص داده است.
درام سفر جاده ای، همچنین با بازی زوئی سالدانا و تارین منینگ، توسط شوندا رایمز نسبتا ناشناخته در آن زمان نوشته شده و توسط تامرا دیویس کارگردانی شده است. این فیلمساز به مناسبت سالگرد ساخت فیلم به گذشته نگاه کرده است و در مورد رابطه حرفه ای و شخصی خود با اسپیرز صحبت کرده است.
کارگردان 'Crossroads' در مورد اینکه چرا بریتنی اسپیرز می خواست با شاندا رایمز کار کند
در مصاحبه با 'Variety'، دیویس گفت که خود اسپیرز در آن زمان بر سر دوراهی قرار داشت و پس از استخدام رایمز برای نوشتن فیلمنامه تصمیم گرفت این کار را انجام دهد.
دیویس گفت: "بریتنی می خواست تصویر خود را تغییر دهد."
من فکر می کنم که او می خواست کنترل را به دست بگیرد. به خصوص در این زمان، صحبت های زیادی در مورد باکره بودن او و این چیزها وجود داشت، بنابراین او می خواست این تصور را از خودش تغییر دهد.
"او شوندا را برای نوشتن فیلمنامه استخدام کرد و او واقعاً از نزدیک با شاندا کار کرد. فوق العاده هیجان انگیز بود. شوندا فقط این نیروی فوق العاده باهوش بود."
در آن زمان، این ستاره پاپ به دلیل رابطه اش با جاستین تیمبرلیک تحت نظر افکار عمومی بود. دیویس به یاد می آورد که یکی از اعضای NSYNC اغلب سر صحنه فیلمبرداری با بریتنی ملاقات می کرد و "خیلی از او حمایت می کرد".
او در اطراف بود. من باید در خانه آنها را می زدم تا او را به صحنه بیاورم، و در آن زمان، در مورد رابطه آنها، جنسیت و باکرگی او بسیار گفته شد، بنابراین من می خواهم. صبح او را برمی دارم و می گویم: «من چیزی نمی گویم.نگران نباش! اینها سوالات شخصی هستند!» دیویس گفت.
"اما آنها دوست داشتنی ترین بودند. او خیلی از او حمایت می کرد و فقط فکر می کرد که این فیلم بهترین چیز در جهان برای او است. آنها زوج شگفت انگیزی بودند و من فکر می کردم آنها با هم خواهند بود. برای همیشه، "او ادامه داد.
دیویس سعی کرده با بریتنی اسپیرز در طول مدت استادی اش تماس بگیرد
دیویس قبلاً در زمان برگزاری جلسات محافظهکاری اش در مورد رابطه خود با اسپیرز صحبت کرده بود. در این مصاحبه جدید، این فیلمساز توضیح داد که سعی کرده با خواننده تماس بگیرد، اما احساس کرد که در طول دوره محافظه کاری اش که در نوامبر سال گذشته به پایان رسید، سکوت کرده است.
"این فقط قلبم را می شکند، زیرا وقتی به پیام هایی که داشتم برمی گشتم فکر می کنم، آنها هرگز به من اجازه نمی دادند به او برسم."
حالا، تازه فهمیدم، خدای من، این افراد او بودند که فقط سعی می کردند همه را از خود دور کنند. احساس میکنم صداهایی وجود داشت که میتوانست به او کمک کند.»