"دفتر": حقیقت درباره اپیزود "میهمانی شام"

فهرست مطالب:

"دفتر": حقیقت درباره اپیزود "میهمانی شام"
"دفتر": حقیقت درباره اپیزود "میهمانی شام"
Anonim

هیچ اپیزودهای خارق العاده ای از NBC The Office کم نیست برخی از قسمت ها، مانند "روز تنوع" مسیر نمایش را تغییر دادند. بقیه درباره بهترین و بدترین لحظات رابطه جیم و پم بودند. سپس تمام قسمت‌های هالووین با آن لباس‌های باورنکردنی وجود داشت… اما اپیزود «میهمانی شام» کار کاملاً متفاوتی انجام داد… دفتر را به یک کمدی بسیار تاریک تبدیل کرد… حداقل برای یک قسمت.

حقیقت این است که اپیزود "میهمانی شام" فنجان چای همه نبود و تغییرات زیادی را پشت سر گذاشت. حتی تولید این قسمت به دلیل اعتصاب یک نویسنده به تعویق افتاد. به طور خلاصه، آشفتگی های زیادی را پشت سر گذاشت تا به یکی از بهترین قسمت های تاریخ سریال تبدیل شود.

در اینجا حقیقت درباره ساخت قسمت است…

قسمت مهمانی شام بازیگران دفتر
قسمت مهمانی شام بازیگران دفتر

نگاهی نادر و ناراحت کننده در زندگی شخصی مایکل اسکات بود

البته، مرکز اپیزود "میهمانی شام"، عصر بسیار ناخوشایند در خانه شهری تنگ مایکل اسکات بود. مهمتر از آن، این یک تجربه وحشیانه برای جیم، پم، آنجلا، اندی و دوایت بود، که توانستند روابط توهین آمیز مایکل با مدیر منطقه ای سابقش، ژانویه را ببینند..

در یک تاریخ شفاهی فوق العاده در مورد ساخت «میهمانی شام» توسط رولینگ استون، اعضای مختلف بازیگران و خدمه به بررسی درونیات این شاهکار کمدی/دراماتیک پرداختند.

اد هلمز، با نام مستعار اندی، به رولینگ استون گفت: «این قسمت بوته ای برای روابط مختلف در برنامه است."این یک فضای فشرده و محدود است که در آن بسیاری از مسائل روابط بین جیم و پم، اندی و آنجلا، مایکل و جان در حال حباب است. این جنبه زودپز است که همه چیز را تشدید می کند، به علاوه آراستگی مهمانی شام، نوعی نیاز. برخاستن به نوعی ساختار اجتماعی متفاوت، به جای اینکه فقط در یک فضای اداری همکار باشید. این فقط یک بوته داغ کمدی است."

یکی از نویسندگان اپیزود، جین استاپنیتسکی، ادعا کرد که این اپیزود از چه کسی از ویرجینیا وولف می ترسد الهام گرفته شده است. قرار بود این مهمانی شامی از جهنم باشد و برای چندین قسمت تنظیم شده بود… اساساً، هر زمان که مایکل از پم و جیم می خواست که با هم بنشینند. آنها با موفقیت از آن اجتناب کردند… اما در برخی موارد، مجبور شدند این کار را انجام دهند.

و اگرچه مایکل می تواند کارهای زیادی را تحمل کند، یان لوینسون-گولد (ملورا هاردین) باید خودش 100٪ بدتر باشد. از این گذشته، به دلیل رابطه اش با مایکل، او به تازگی شغل خود را در Dunder Mifflin از دست داده بود و در حال رسیدن به نقطه شکست است.

"او نقش دوست دختر شدید را خیلی خوب بازی کرد و در نهایت به یک دوتایی کمدی عالی با استیو تبدیل شد. "استیو او را بسیار بامزه می‌دانست و من فکر می‌کنم که اگر اینقدر هاردکور نبود، تقریباً به این خنده‌دار نمی‌بود. شخصیت او جاه‌طلبی و قدرت زیادی در او داشت که دقیقاً برعکس استیو بود. تقریباً شبیه یک رابطه S&M بود، مثل اینکه دوست داشت توسط او شکنجه شود یا چیز دیگری."

نویسندگان با افکاری که اپیزود "خیلی تاریک" بود مبارزه کردند

در حالی که نویسندگان برای انجام این اپیزود هیجان زده بودند، برخی در شبکه فکر کردند که خیلی تاریک است. خوشبختانه، زمانی که نویسندگان در مورد جان تصادفاً سگ همسایه را زیر گرفت و سپس عمداً آن را از بدبختی بیرون کشیدند، فیلمنامه کمتر تیره شد.

لی آیزنبرگ (نویسنده همکار): "ما به این نتیجه رسیدیم که شاید خیلی زیاده‌روی می‌شود،" لی آیزنبرگ، یکی از نویسندگان این قسمت، گفت.

اما با این حال، برخی در شبکه نگران بودند، اما گرگ دانیلز، یکی از خالقانش، هوشمندانه با آن مبارزه کرد، لی آیزنبرگ می گوید.

"ما همیشه از شبکه یادداشت می گرفتیم، و گاهی اوقات آنها می توانستند واقعاً بحث برانگیز باشند، اما گرگ دنیلز همیشه آنها را بسیار خوب مدیریت می کرد و در آن مرحله، ما اعتماد بسیار خوبی و کوتاه نویسی خوبی با شبکه داشتیم." لی گفت. "بنابراین نویسندگان برای شنیدن یادداشت‌ها به دفتر فراخوانده شدند. گرگ با تلفن تماس می‌گیرد و مدیران در خط دیگر، با بلندگو هستند. فقط نویسندگان فیلم‌نامه‌ها را تاکنون خوانده‌اند و این قبل از جدول می خواند، و آنها تلفن می زنند، و می گویند، "این فیلمنامه واقعا، واقعا تاریک است." و گرگ گفت: "آره." و یک مکث وجود دارد و آنها گفتند: "واقعا تاریک است." و گرگ گفت: "آره. همینطور است." و آنها می گویند، "واقعا تاریک است." و او می گوید، "بله." و سپس او می گوید، "خوب، چیز دیگری، بچه ها؟" و آنها گفتند: "اوه… نه." آنها تلفن را قطع کردند و تمام شد. آنها هیچ یادداشت دیگری ارائه نکردند."

سریال در فصل چهارم خود بود، بنابراین یافتن راه‌های خلاقانه برای تازه و هیجان‌انگیز کردن آن برای آنها مهم بود. بنابراین، یک اپیزود تاریک‌تر که زوایای جدیدی از شخصیت‌های از قبل تثبیت شده را به نمایش بگذارد، حیاتی بود… خوشبختانه، گرگ، لی و تیمشان بر تصمیم‌هایشان ایستادند. در نهایت، این قسمت به یکی از بهترین‌های کل مجموعه تبدیل شد.

توصیه شده: