همین چند هفته پیش، Anatomy of A Scandal در نتفلیکس منتشر شد و تقریباً بلافاصله توجه عموم را به خود جلب کرد. این مینی سریال که شامل شش قسمت است، داستان یک نماینده مجلس به نام جیمز وایت هاوس (با بازی روپرت فرند) را دنبال می کند که متهم به تجاوز جنسی است. پس از علنی شدن اتهامات، وقایع وحشتناک فاش می شود و بینندگان می بینند که چگونه وایت هاوس و همسرش سوفی (سینا میلر) و همچنین قربانی، اولیویا (نائومی اسکات) و وکیل دادگستری، کیت (میشل داکری) روابط بین شخصیت ها بسیار پیچیده است، اما بازیگران چطور؟ به نظر می رسد که همه آنها رابطه کاری خوبی دارند، اما از نظر شخصی چقدر به هم نزدیک هستند؟
6 روپرت دوست و نائومی اسکات اعتماد عمیقی به یکدیگر ایجاد کردند
کار با هم در Anatomy of A Scandal نائومی اسکات و روپرت فرند را به ایجاد یک رابطه کاری بسیار نزدیک بر اساس اعتماد سوق داد. مطمئنا، آنها به خوبی با هم کنار می آیند، اما با توجه به صحنه های شدید (به ویژه صحنه های جنسی) که باید با هم فیلمبرداری کنند، باید یاد می گرفتند که به یکدیگر اعتماد کنند و برای شرایط کاری ناخوشایند به دیگری تکیه کنند.
"من همیشه فکر می کنم این نوع صحنه ها هیچ تفاوتی با صحنه های رقص یا صحنه های مبارزه ندارند. ما قرار نیست فقط به هوا بپریم و امیدوار باشیم که کسی ما را بگیرد اگر آنها هرگز آن را تمرین نکرده اند، و ما روپرت توضیح داد که قرار نیست به صورت یکدیگر مشت بزنیم. صحنههای سکس کاملاً ساختگی هستند و چیزهای مصنوعی و مکانیکی هستند. وقتی با همکارتان، شریک صحنهتان، اعتماد کنید، که من و نائومی در اوایل این کار را انجام دادیم، آسانتر میشوند، به طوری که با یکدیگر احساس امنیت میکردیم.."
5 بازیگران به وزن احساسی فیلمنامه احترام گذاشتند
به جرات می توان گفت که طرح آناتومی یک رسوایی آسان نیست و همه بازیگران لحظات سنگینی را پشت سر گذاشتند که باید به تصویر می کشیدند. به خصوص نائومی اسکات مجبور شد چندین صحنه شدید بازی کند.
میشل داکری گفت که بازیگران همیشه مراقب صحنههای دشوار او بودند و به صحنههای سخت او احترام میگذاشتند، و با توجه به اینکه همه به او فضا میدادند و از او حمایت میکردند، فضای سر صحنه همیشه تغییر میکرد. این واقعاً چیزهای زیادی در مورد انرژی خوب سر صحنه و توجه بازیگران می گوید.
4 نائومی اسکات و میشل داکری بسیار نزدیک شدند
کاراکترهای نائومی و میشل، اولیویا و کیت، در نمایش بسیار به هم نزدیک هستند و پویایی آنها، از بسیاری جهات، در زندگی واقعی تکرار می شود. میشل به اشتراک گذاشت که این دو بازیگر زن از طریق روند فیلمبرداری Anatomy of A Scandal بسیار به هم نزدیک شدند، زیرا آنها باید به طور حرفه ای به یکدیگر تکیه می کردند و این به یک دوستی تبدیل شد.
"در اکثر مجموعهها، این آگاهی وجود دارد که اگر کسی بخواهد صحنه و لحظهای واقعاً احساسی را انجام دهد، همه واقعاً ساکت میشوند و فضای حساسی در اتاق وجود دارد." جالب بود زیرا وقتی نائومی برای اولین بار روی جایگاه رفت، حتی در اولین تمرین میتوانست صدای افتادن سنجاق را بشنوید. برای کسی که وارد فضایی پر از هیئت منصفه و افرادی که نمیدانند، باید وحشتناک باشد. و من و نائومی خیلی صمیمی شدیم چون به هم تکیه میکنیم. کیت برای حمایت از اولیویا آنجاست، بنابراین به هم قرض دادیم. -تنظیم، نیز."
3 صحنه هایی که سینا میلر و میشل داکری به اشتراک گذاشتند برای آنها بسیار خاص بود
میشل و سینا پنهان نکردند که از همکاری با هم بسیار هیجان زده بودند. متأسفانه، آنها نتوانستند آنقدر که می خواستند این کار را انجام دهند. این بدان معنا بود که برای آنها، هر صحنه کوچکی که آن دو به اشتراک گذاشتند، ارزشمند بود.
"من واقعاً برای کار با Sienna هیجانزده بودم، و سپس همانطور که برنامه فیلمبرداری را بررسی میکردم، متوجه شدم که ما به سختی با یکدیگر ظاهر میشویم. بنابراین ما واقعاً از آن لحظاتی که با هم کار میکردیم لذت بردیم. میشل گفت. نزدیک به پایان سریال، آنها در نهایت زمان بیشتری را در کنار هم به نمایش گذاشتند. سینا افزود: "وقتی بالاخره یک صحنه را با هم فیلمبرداری کردیم، دستت را می گرفتم و می گفتم: "من خیلی هیجان زده هستم! من در صحنه ای با میشل هستم! دارم آن را انجام می دهم!"..
2 روپرت فرند و سینا میلر با هم دوست شدند
پویایی بین شخصیت های روپرت و سینا پیچیده بود و آنها را ملزم می کرد که صحنه های دشوار بسیاری را با هم کار کنند. انجام این کارها با کسی که با او رابطه خوبی ندارید یا خیلی خوب نمی شناسید دشوار است، اما برای سینا و روپرت، این تجربه ای بود که آنها را به هم نزدیکتر کرد.
"خوشبختانه، ما واقعاً خیلی خوب با هم کنار می آییم و دوستان بسیار صمیمی شدیم.""ما هر روز با چنین موضوعات شدیدی سر و کار داشتیم، و فضای سنگینی برای نشستن بود. ما به راحتی در میانه این عکس های شدید جسارت خود را پیدا کردیم. اما سخت بود و نیاز به اعتماد داشت."
1 این یک محیط امن بود
چیزی حتی مهمتر از دوستی ها و پویایی شروع این واقعیت است که همه بازیگران در کنار بازیگران و گروه خود احساس امنیت می کردند. آنها یک هماهنگ کننده صمیمیت به نام لیزی تالبوت داشتند که به مدیریت لحظات سخت در صحنه فیلمبرداری کمک می کرد و آنها همیشه در کنار یکدیگر احساس راحتی می کردند.
"حتی داشتن یک هماهنگ کننده صمیمیت در صحنه فیلمبرداری، این چیز جدیدی است - لیزی تالبوت، که فوق العاده بود. احساس می کردم می توانم هر چیزی را به او بگویم" نائومی اسکات به اشتراک گذاشت. "همه احساس امنیت میکردند؛ هیچ منطقه خاکستری وجود نداشت. فقط یک تیم واقعی به نظر میرسید - برنامههای متفاوتی که با یکدیگر رقابت میکردند."