هواداران از اینکه ایوان مک گرگور در نقش اوبی وان کنوبی به جنگ ستارگان بازگشته است خوشحال هستند، اما این بازیگر اسکاتلندی همیشه کفش های بزرگی برای پر کردن هر زمان که وارد این نقش می شود، دارد. در حالی که بازی مک گرگور از استاد جدی نمادین است، اما به بازی او کمک می کند که او بازی یک بازیگر شگفت انگیز را داشته باشد که قبل از او به عنوان یک الگو قرار گرفته است. این نقش به لطف سر الک گینس که نقش نسخه قدیمی این شخصیت را در سه گانه اصلی جنگ ستارگان بازی کرد، نمادین شد.
در حالی که مخاطبان مدرن اساساً بازیگر را فقط به عنوان استاد جدی می شناسند، حرفه او بسیار متنوع تر و قابل احترام تر از یک بازی او برای جورج لوکاس است.او در چندین فیلم کلاسیک دیگر حضور دارد، در سال 1959 شوالیه شد و حتی جرات کرد نقش یکی از شرورترین مردانی که تا به حال زندگی کرده، آدولف هیتلر را بازی کند. بازیگران زیادی نمی توانند به اندازه کافی شجاع باشند که نماینده چنین مرد شیطانی باشند، اما سر الک گینس ترسو نبود. افراد بیشتری باید در مورد کارهایی که این بازیگر انجام داده است بدانند، علاوه بر اینکه اوبی وان کنوبی را به نمادی که هست تبدیل کرده است.
8 'The Ladykillers' 1955
در حالی که بازسازی جوئل و اتان کوئن شکست خورد، نسخه اصلی یک کمدی تاریک کلاسیک در نظر گرفته می شود. سر الک گینس در این فیلم در نقش پروفسور مارکوس بازی می کند. مارکوس و همفکرانش قصد دارند یک سرقت از بانک را انجام دهند تا توسط صاحبخانه مهاجم مارکوس دستگیر شوند. مردها قصد دارند زن تنها را به قتل برسانند، اما در نهایت به ناتوانی یکدیگر را می کشند.
7 «هیتلر، ده روز آخر» 1973
چهار سال قبل از اکران اولین فیلم جنگ ستارگان، الک گینس - در یکی از جسورانه ترین حرکاتش - جرات کرد نقش دیکتاتور آلمان را بازی کند. این فیلم برگرفته از گزارشهای شاهدان عینی از معدود افرادی است که هیتلر را قبل از خودکشی در پناهگاهش دیدهاند، و اگرچه این فیلم با نقدهای متفاوتی روبرو شد، بسیاری آن را یکی از دقیقترین تصویرهای تاریخ جنگ جهانی دوم میدانند. در فیلم
6 'کرامول' 1970
الیور کرامول رهبر پیوریتن ها در طول جنگ داخلی انگلیس بود. او پس از دستگیری شاه چارلز اول و اعدام او به همراه افرادش، رهبر واقعی انگلستان و دیکتاتور شد. در این فیلم، مردی که هفت سال بعد به اوبی وان کنوبی تبدیل شد، نقش پادشاه احمقانهای را بازی میکند که با مرگش مواجه میشود.
5 "دکتر ژیواگو" 1965
این فیلم درباره انقلاب روسیه توسط اسطوره سینما دیوید لین (یکی از کارگردانان مورد علاقه استیون اسپیلبرگ) کارگردانی شده است و بسیاری آن را یکی از بهترین فیلم های ساخته شده می دانند. این فیلم داستان عاشقانی را روایت می کند که روابط عاشقانه آنها به دلیل طبقه گرایی، جنگ و تسلط بلشویک ها بر دولت روسیه پیچیده شده است. در فیلم سر الک گینس هم به عنوان دستگاه کادربندی عمل می کند، هم داستان را برای یک کودک روایت می کند و هم به عنوان شخصیت اصلی، یکی از بستگان شخصیت اصلی دکتر ژیواگو.
4 'پل روی رودخانه کوای' 1957
در کلاسیک دیگری از جنگ جهانی دوم، سر الک گینس نقش سرهنگ نیکلسون را بازی می کند. این فیلم داستان اسرای جنگی بریتانیایی در ژاپن را روایت میکند که توسط کسانی که آنها را اسیر کردهاند دستور میدهند تا پلی برای زنجیره تامین ارتش ژاپن بسازند. این مردان قصد دارند از این شغل به عنوان فرصتی برای خرابکاری دشمن استفاده کنند، اما زمانی که فرماندهان آنها از آنها می خواهند پروژه را تکمیل کنند، خطوط بین اجرای دستورات و ایجاد شرارت محو می شود. کارگردانی این فیلم نیز بر عهده دیوید لین بود که در بسیاری از فیلم ها با گینس همکاری نزدیک داشت.
3 "لارنس عربستان" 1962
این فیلم دیوید لین نیز از نظر بسیاری یکی از بهترین فیلمهای ساخته شده است، اما به دلیل استفاده از بازیگران سفیدپوست به عنوان شخصیتهای خاورمیانه تا حدودی بحثبرانگیز شده است. سر الک گینس نقش یکی از آن شخصیت ها به نام شاهزاده فیصل را بازی می کرد که با انگلیسی ها در جنگ علیه ترک ها همکاری می کرد.
2 'Tinker Tailor Soldier Spy' (نسخه تلویزیونی) 1979
قبل از اینکه رمان جاسوسی کلاسیک در سال 2011 به عنوان فیلمی با بازی گری اولدمن اقتباس شود، بازخوانی های زیادی انجام شد.یکی از معروفترین آنها یک مینی سریال برای تلویزیون بریتانیا بود که در سال 1979 با بازی سر الک گینس در نقش شخصیت اصلی جورج اسمایلی پخش شد. این نمایش تنها دو سال پس از شروع جنگ ستارگان پخش شد و به یک موفقیت بین المللی تبدیل شد.
1 آثار چارلز دیکنز
بسیاری از بازیگران بزرگ بریتانیایی بر اساس قطعات ادبیات کلاسیک فیلم میسازند و به خاطر آن مشهور میشوند. لارنس الیور شکسپیر دارد. کنت برانا شکسپیر و آگاتا کریستی را دارد و سر الک گینس (که همچنین یک هنرپیشه آموزش دیده شکسپیر است) آثار چارلز دیکنز را دارد. سر الک گینس نقش های ادبی زیادی را ایفا کرد، به ویژه کارهایی که بر اساس رمان های چارلز دیکنز ساخته شده بودند. او در الیور تویست (1948)، انتظارات بزرگ (1946)، اسکروج (1970) و بسیاری دیگر بود. از دیگر نقشهای ادبی میتوان به اقتباس ۱۹۵۹ از رمان گراهام گرین، مرد ما در هاوانا، و کافکا (۱۹۹۱) اشاره کرد. او به وضوح مردی بسیار مطالعه بود.