نامزد 90 روزه TLC به بررسی روابط از راه دور بین زوج هایی می پردازد که در کشورهای مجزا از یکدیگر زندگی می کنند و سفرهای مصمم آنها را دنبال می کند تا در نهایت با هم باشند و در عین حال با موانعی مانند شهروندی، امور مالی و یادگیری نحوه زندگی با هر یک از آنها مقابله می کند. دیگر.
برخی از روابط "اهداف زوج" محض هستند که به طرفداران ابهامات گرم می بخشد، اما برخی دیگر قطعاً هنوز وجود ندارند. بیایید نگاهی به لیستی از ده مورد از فاجعه بارترین روابطی که در 90 Day Fiance نشان داده شده است بیاندازیم.
10 دانیله و محمد
برخی از زوجها با قدرت شروع میکنند و تسلیم فشارهای ۹۰ روزه میشوند، اما دانیل و محمد از همان ابتدا با هم هماهنگ نبودند. محمد از نشان دادن محبت خود امتناع کرد و دانیل در مورد امور مالی، ثبات شغل و گذشته جنایی خود با کلاهبرداری اعتباری به او دروغ گفت.
اگرچه آنها ازدواج کردند، محمد معمولاً بدون اینکه به دنیل بگوید برای روزها به کجا می رود ناپدید شد. در یک اپیزود کامل، او در نهایت رها شد و گفت که به دلیل مشکلات بهداشتی از رابطه جنسی با او خودداری کرده است. این زوج در سال 2017 از هم جدا شدند و از آن زمان، دانیل چندین بار تلاش کرده است که او را اخراج کند.
9 پل و کارین
پل استهله به برزیل سفر کرد تا از کارین بخواهد با او ازدواج کند، و ملاقات، خوب، آشفته بود. پل در برزیل بسیار ناراحت بود و این دو تنها از طریق برنامه مترجم می توانستند با هم ارتباط برقرار کنند.پل همچنین به شدت عصبی و مستعد هراس بود و اغلب به معنای واقعی کلمه از موقعیت های استرس زا دور می شد.
وقتی پل به گذشته جنایی خود اعتراف کرد که شامل اتهامات آتش سوزی نیز می شد، کارین در کمال تعجب با او ماند، اما این زوج تقریباً دائماً به مشاجره ادامه دادند. بچه دار شدن و مهاجرت به ایالات متحده باعث بهبود روابط آنها نشده است. پل تلاش می کند تا مایحتاج آنها را تامین کند و مادرش از ادامه حمایت مالی برای او خودداری کرده است.
8 اد و رز
اد با رز به صورت آنلاین آشنا شد و بلافاصله با مادر مجرد 23 ساله مورد هجوم قرار گرفت. او هزاران دلار را برای ارسال هدایایی برای خانواده اش در فیلیپین خرج کرد، اما سخاوت همه چیز نیست. اد رابطه خود را با یک دروغ سفید در مورد قدش آغاز کرد، و اگر این تنها پرچم قرمز بود، ممکن بود درست شود.
اد به دلیل ناراحتی اش در مورد بحث درباره گذشته عاشقانه اش حسود و بی اعتماد بود.او او را تحت فشار قرار داد تا آزمایش STD را انجام دهد که از انجام آن خودداری کرد، به نفس او توهین کرد، به او مسواک "هدیه" داد و با درخواست از او برای اصلاح پاهایش خجالت کشید. وقتی اد اعتراف کرد که عمداً از او پنهان کرده بود که بچه نمیخواهد، و قصد داشت وازکتومی کند، این آخرین نی بود.
7 نیکول و اذان
روابط از راه دور پیچیده هستند و حتماً فراز و نشیب های خود را خواهند داشت، اما نیکول و اذان در واقع بهتر از زمانی که با هم هستند با هم کنار می آیند. نیکول به دلیل نیاز به مدرکی دال بر رابطه آنها برای تایید ویزای K-1، به مدت 5 هفته از مراکش دیدن کرد، اما شوک فرهنگی بیش از حد بود.
نیکول تحقیقات خود را در مورد فرهنگ مراکش انجام نداده بود و پس از ورود از درک آداب و رسوم آنها امتناع کرد. او بر محبت جسمانی اصرار داشت و وقتی اذان به او گفت که بوسیدن و لمس کردن در ملاء عام خلاف قانون است، عصبانی شد.ظاهراً این زوج هنوز با هم هستند، اما هنوز ویزای K-1 دریافت نکرده اند.
6 Ricky And Melissa (and Ximena)
ریکی برای دوست دختر کوچکترش، ملیسا، سر به پا بود و برخلاف توصیه دخترش، برای ملاقات با او به برزیل پرواز کرد. وقتی ملیسا ساعت ها به قرار ملاقاتشان تاخیر داشت، همه چیز به سختی شروع شد. هنگامی که او بالاخره رسید، شب ناخوشایند بود، و با او به پایان رسید.
کسی نیست که تسلیم شود، ریکی یک تاریخ پشتیبان را که در برنامه ها ملاقات کرده بود، پیام داد - Ximena. او برای ملاقات با او سفر کرد، اما او به راحتی این واقعیت را نادیده گرفت که فقط برای ملاقات با زن دیگری - نه او - در برزیل بود. این زوج در زمان پخش قسمت اصلی از هم جدا شدند.
5 خورخه و آنفیسا
مخاطبان وقتی با بمب ساعتی که خورخه و انفیسا بود آشنا شدند، هیجان زیادی داشتند.داستان آنها از آنجا شروع شد که آنفیسا خشمگین تلفن همراه خورخه را هک کرد و بلیط هواپیما او را لغو کرد تا با او ملاقات کند، زیرا او یک کیف 10000 دلاری برای او نمی خرید، و همه چیز از آنجا به پایین رفت.
آنفیسا دائماً به صراحت می گفت که او فقط با خورخه است زیرا او به او مباهات کرده بود که ثروتمند است. او هر روز از او التماس میکرد تا لباسهای دیزاینر و جواهرات بخرد، ماشینش را کلید میزد و اگر در خرج کردن هزاران دلار تردید داشت، او را احمق خطاب میکرد. خورخه در نهایت اعتراف کرد که وضعیت مالی خود را اغراق کرده است و در واقع بدهکار بود. آنها از آن زمان طلاق گرفتند در حالی که خورخه به اتهام مواد مخدر محکومیت 2.5 زندان را سپری کرد.
4 اریک و لیدا
یک رابطه جدید به زمان و انرژی نیاز دارد، به خصوص زمانی که این زوج زمان بسیار کمی را با هم گذرانده اند، اما زمانی که لیدا به ایالات متحده آمد، او به وضوح گفت که او اولویت مطلق زندگی اریک است..
او دائماً با دختر 19 ساله اریک، تاشا، در تضاد بود و اریک را تحت فشار قرار داد تا او را مجبور به نقل مکان کند تا جایی برای خود و پسرش باز کند. او حتی برای این نوجوان قرار منع تعقیب صادر کرد. استحقاق لیدا به همین جا ختم نشد. او متوجه شد که او هنوز برای یکی از فرزندانش نفقه میپردازد، و اگرچه توضیح داد که از نظر قانونی باید نفقه فرزندش را بپردازد وگرنه حضانت را از دست میدهد، لیدا اصرار داشت که این امر غیرقابل قبول است.
3 اشلی و جی
عشق پیچیده است، و مسائل مربوط به رابطه ممکن است زمان ببرد، اما با جی و اشلی، مشکل آشکار بود - او یک متقلب بود. اشلی دوست پسر 20 ساله خود را به ایالات متحده آورد و آنها بی سر و صدا در لاس وگاس ازدواج کردند.
روز بعد از عروسی آنها، جی شروع به پیام رسانی به زنان در یک برنامه دوستیابی کرد و حتی آنها را به خانه خود دعوت کرد. اشلی که دلش شکسته بود، اما با گذاشتن بیش از حد در این رابطه، تصمیم گرفت به او فرصت دیگری بدهد، اما متوجه شد که او با زنی در حمام آرایشگاه محلی یکی از دوستانش رابطه جنسی داشته است.اشلی پس از مدتی دوری به او فرصت سومی داد و طبق گزارش ها آنها هنوز در حال کار روی ازدواج خود هستند.
2 مارک و نیکی
روابط فاصله سنی در دنیای 90 روز نامزد رایج است، اما این فاصله بسیار بیشتر از فاصله سنی بود که باعث ایجاد مشکلاتی بین مارک و نیکی شد. این مرد 58 ساله دوست دختر 19 ساله خود را از فیلیپین به خانه آورد و این یک فاجعه فوری بود.
نیکی بلافاصله از اینکه هنوز عکسهای همسر سابق فیلیپینیاش را در اتاق خوابش قاب کرده بود ناراحت شد، و همه چیز زمانی عجیبتر شد که همان ماشینی را که به سابقش داده بود به او هدیه داد و سپس سعی کرد به او بدهد. دختر 21 سالهاش لباسهایم را پایین انداخت.
1 کلت و لاریسا
درک اینکه چگونه کلت و لاریسا در رابطه خود به آنجا رسیدند دشوار است.مهندس نرم افزار ساکت از یک رابطه صمیمی و "بهترین دوست" با مادرش لذت می برد و زمانی که لاریسا را برای زندگی با آنها به خانه شان در لاس وگاس آورد، با او و گربه های متعدد آنها زندگی کرد.
لاریسا دائماً سرهای خود را با دبی به هم می زد، در حالی که کلت را تحت فشار قرار می داد تا پول بیشتری را برای لباس های شیک و جراحی پلاستیک خرج کند. این زوج مکرراً با هم دعوا کردند و لاریسا سه بار جداگانه به اتهام آزار خانگی دستگیر شد. آنها طلاق گرفته اند، اما لاریسا هنوز درگیر مراحل قانونی است که ممکن است منجر به اخراج شود.