سلنا کوینتانیلا واقعاً دوست داشت با چه کار کند

فهرست مطالب:

سلنا کوینتانیلا واقعاً دوست داشت با چه کار کند
سلنا کوینتانیلا واقعاً دوست داشت با چه کار کند
Anonim

بیش از ۲۶ سال پس از درگذشت غم انگیز او، طرفداران هنوز سلنا کوئینتانیلا را به یاد می آورند. سوپراستار متولد تگزاس به عنوان موسیقی "ملکه تجانو" شناخته می شد و در تلاش بود تا به جریان اصلی موسیقی پاپ نفوذ کند که زندگی او به طرز وحشیانه ای به دست دوست سابقش یولاندا سالدیوار کوتاه شد. در حالی که سلنا در اوایل دهه 1990 طرفداران بی‌شماری داشت، به دلیل مینی‌سریال نتفلیکس که بر اساس زندگی او ساخته شده بود، تعداد طرفداران او همچنان در حال افزایش است.

نمایش، که اگر جنیفر لوپز توسط بازیگر دیگری شکست نمی خورد، می توانست در آن نقش آفرینی کند، درک بیشتری از نوع شخصیت سلنا کوئینتانیلا ایجاد کرده است. اما به گفته کسانی که با سلنا در آخرین آلبوم او که مدت کوتاهی پس از مرگ او منتشر شد، کار کردند، این خواننده فردی پیچیده بود.

سلنا کوینتانیلا به شدت از کار با افراد خارج از خانواده خود عصبی بود

سلنا کوئینتانیلا از نزدیک با بسیاری از اعضای خانواده‌اش برای تولید موسیقی‌اش کار کرد، به‌ویژه در روزهای ابتدایی کارش، زمانی که او در درجه اول کار تجانو را انجام می‌داد. البته، او همچنین پیش از این گروه خانوادگی خود، سلنا و لوس دینوس، بود. اما سلنا برای آخرین آلبوم خود، "Dreaming Of You" افق دید خود را گسترش داد و با تعدادی از برجسته ترین ترانه سراها و تهیه کنندگان موسیقی کار کرد. از این گذشته ، او تمام تلاش خود را می کرد تا وارد جریان اصلی شود و نشان دهد که استعدادهایش از ژانر Tejano فراتر رفته است. البته، سلنا هرگز موفق به دیدن موفقیت "Dreaming Of You" نشد که موفق شد آن "I Could Fall In Love" را ببیند که در صدر جدول بیلبورد 200 قرار گرفت.

علاوه بر تراژدی مرگ او، طرفداران می خواهند بدانند که این زن در پشت صحنه چه کسی بوده است. در مقاله ای از eOnline، کسانی که به او کمک کردند آلبوم نهایی و همچنین آخرین آهنگ موفق او را بسازد، از سلنا به خوبی یاد می شود.در میان آنها کیت توماس، نویسنده و تهیه کننده "من می توانم عاشق شوم" بود.

وقتی کیت برای اولین بار یک نوار از سلنا گرفت، می دانست که باید با او کار کند. در آن زمان، او قبلاً با افرادی مانند ونسا ویلیامز و امی گرانت همکاری کرده بود. کیت با وجود برنامه پرشتاب خود، مطمئن شد که سوار قطار سلنا می شود. به گفته همسر آن زمان سلنا، کریس پرز، این دو رابطه کاری بسیار مثبتی داشتند، اما او تا مرز پر از اعصاب بود. در آن زمان، او هرگز با کسی که در خانواده اش نبود تا این حد از نزدیک کار نکرده بود.

"کریس به eOnline گفت: "اولین آلبوم پس از مدتها بود که خانواده در حال تولید یا درگیر آن نبودند، او از این موضوع عصبی بود." "و بعد از آن، از قبل به این فکر می‌کند که باید بیرون برود و آن را تبلیغ کند و پشت سر آن به تور برود، منظورم را می‌دانید؟ ترس او از این بود که باید انواع مختلف موسیقی‌دان‌ها بتوانند تمام آهنگ‌ها را اجرا کنند. موسیقی که ما شنیده بودیم، که او قرار بود وارد شود و شروع به ضبط کند.و این جهشی برای او بود که فکر می کرد وای، شاید وقتی برای اجرای این آهنگ ها روی صحنه می رود، دیگر خانواده اش پشت سر او نبودند. بنابراین او در مورد آن عصبی بود. اما در عین حال هیجان زده بود زیرا متوجه شد که این لحظه اوست، رویایی که همیشه داشت."

"کیت توماس گفت: "او بسیار شیرین، مهربان و مهربان بود." "خانواده، A. B. [کوئینتانیلا، برادرش] با او آمدند و شوهرش با او آمد… او وارد شد و ما در واقع آن را شکست دادیم. فقط احساس می کردم دوست جدیدی پیدا کرده ام. خیلی راحت بود."

سلنا کوئینتانیلا به ندرت به کارهای خود گوش می داد و حواسش پرت به نظر می رسید

این کاملاً منصفانه نیست که ادعا کنیم سلنا هنگام ضبط آلبوم آخرش حواسش پرت شده است. در واقع او خیلی حضور داشت. فقط همیشه اینطور به نظر نمی رسید.

من آن را به یاد می آورم زمانی که ما قبل از رفتن به استودیو در حین ضبط روی آهنگ ها کار می کردیم، او به داخل و خارج می آمد.به ندرت پیش می آمد که او در اتاق بماند و به کار ما بارها و بارها و بارها و بارها گوش دهد.

با این حال، او بارها و بارها به کارهایش در ساعات غیرفعال گوش می داد.

"مخصوصاً "من می توانستم عاشق شوم" با تهیه کنندگی کیت توماس. وقتی او نسخه نمایشی آن آهنگ را دریافت کرد، فقط آن چیز را در هدفون خود در رختخواب حلقه کرده بود و با آن به خواب می رفت."

"گای روش، تهیه کننده آلبوم آخرش، گفت: "در استودیو، او نسبتاً مشغول جلسات عکس، طراحی لباس و کالا، تاییدیه هنرمندان و کلوپ طرفداران بود." «احساس می‌کرد که او درگیر ماجرا بود و جلسه ضبط ما فقط رویداد دیگری بود که او باید شرکت می‌کرد و این روز پرمشغله را پشت سر می‌گذاشت؛ اما پس از گوش دادن به آهنگی که می‌خواست آواز خود را روی آن بگذارد، درست قدم برداشت. میکروفون و در کمترین زمان روی کاری که او بهترین انجام می دهد متمرکز شد.او به زیبایی می خواند و آهنگ را به درستی اجرا می کرد، بدون اینکه تحت تأثیر میراث زبانی متفاوت یا کار با افرادی که نمی شناختند، فوق العاده بود."

توصیه شده: