در این روزگار، بسیار واضح است که بسیاری از مردم وقتی به دنبال حقیقت هستند، نمی دانند به کجا مراجعه کنند. البته ناگفته نماند که هالیوود مکان خوبی برای جستجوی حقایق نیست. به هر حال، بیشتر فیلمهای هالیوود بر اساس داستانهای تخیلی ساخته شدهاند، بسیاری از ستارهها اعتراف کردهاند که در نقشهای زمینی فریبنده بودهاند، و افراد مشهور همیشه در حال دروغگویی گیر میافتند.
علی رغم همه دلایلی که هالیوود به مردم عادی برای بی اعتمادی به آن ارائه کرده است، تماشاگران سینما معمولاً همه چیز را با ارزش می بینند. در نتیجه، وقتی فیلمی ادعا میکند که بر اساس وقایع واقعی ساخته شده است، بیشتر بینندگان انتظار دارند که به تصویر کشیدن رویدادهایی که میبینند تا حدودی هیجانانگیز اما بیشتر دقیق باشد. با این حال، در برخی موارد، فیلم هایی که ادعا می کنند بر اساس رویدادهای واقعی ساخته شده اند، پر از آن می شوند.به عنوان مثال، حتی با وجود اینکه The Texas Chainsaw Massacre ادعا میکرد که بر اساس یک داستان واقعی ساخته شده است، فیلم تخیلی بود جدای از جنایات Leatherface که بسیار ضعیف از یک جنایتکار واقعی الهام گرفته بود. البته، وقتی دیزنی یک فیلم زندگینامهای را منتشر میکند، بیشتر بینندگان انتظار دارند که آن فیلم بسیار دقیقتر باشد. با این حال، همانطور که مشخص است، فیلم محبوب دیزنی به یاد تایتان ها پر از دروغ است.
فریب های کمتر مهم تیتان ها را به خاطر بسپارید
طبق گزارشهای اخیر، مارگوت رابی در حال مرگ برای بازی بریتنی اسپیرز در یک فیلم زندگینامه است. اگر رابی به آرزویش برسد، طرفداران از دیدن فیلمی خوشحال میشوند که جدول زمانی رویدادهای خاص را فشرده میکند و رویدادهایی را که در زندگی اسپیرز جزء داستان او نبودهاند، حذف میکند. به همین ترتیب، زمانی که افرادی که تایتانها را به خاطر بسپارند، فیلمنامه فیلم را کار کردند، آزادیهای قابلتوجهی گرفتند. با این حال، بسیاری از طرفداران بسیار غمگین خواهند شد که در مورد برخی از فریب های کمتر مهم یاد بگیرند.
همانطور که به یاد داشته باشید طرفداران Titans بدون شک می دانند، یکی از تاثیرگذارترین روابط فیلم رابطه ای است که بیل یوست، دستیار مربی، با دختر فوق العاده هوادار فوتبالش، شریل، به اشتراک می گذارد.با این حال، متأسفانه، توصیف فیلم از آن رابطه پدر و دختری بسیار فریبنده است. به عنوان مثال، شریل تنها فرزند بیل نبود زیرا او پدر چهار فرزند بود و حتی به جری بروکهایمر تهیه کننده گفت که از پاک کردن بچه های دیگرش عصبانی است. علاوه بر این، بر خلاف تصویری که از او در فیلم دیده می شود، شریل در زندگی واقعی چندان به فوتبال اهمیت نمی داد.
علاوه بر همه فریبکاریهایی که شریل را احاطه کرده بود، به یاد داشته باشید که تصویر تایتانها از وقایع، تاریخ را به روشهای دیگری تغییر داد که چندان اهمیتی نداشت. به عنوان مثال، وقتی مربی بون در پایان یک بازی موز را به سمت رقیب خود، مربی تایرل پرتاب می کند، هرگز این اتفاق نیفتاد. همچنین شایان ذکر است که Ronnie "Sunshine" Bass از این که به عنوان یک هیپی فوقالعاده به تصویر کشیده شود، استثنا شده است. علاوه بر همه اینها، تمام صحبتهای تالار مشاهیر دبیرستان ویرجینیا در تایتانها را به خاطر بسپار بر اساس هیچ چیزی نیست، زیرا زمانی که وقایع فیلم اتفاق افتاد چنین چیزی وجود نداشت.
به یاد داشته باشید که تایتان ها درباره نژادپرستی دروغ گفتند
در سالهایی که از اکران «به یاد تایتانها» میگذرد، این فیلم به یکی از محبوبترین فیلمهای ورزشی تمام دوران تبدیل شده است. البته، دلایل زیادی برای آن وجود دارد، از جمله عملکردهای درخشان و اقدامات ورزشی عالی. با این حال، دلیل اصلی اینکه تماشاگران فیلم را بسیار دوست دارند، داستان الهام بخش فیلم از مربیان استثنایی و ورزشکاران جوان است که بر تقسیم بندی نژادپرستی غلبه می کنند. با در نظر گرفتن این موضوع، آموختن این نکته شگفتانگیز است که از همه گزارشها، به یاد داشته باشید تایتانها، نژادپرستی را که تیم در زندگی واقعی با آن مواجه شده بود، بسیار اغراقآمیز میکند.
البته، هر کسی که سعی می کند وانمود کند که نژادپرستی در اسکندریه در طول فصل فوتبال 1971 وجود ندارد، پر از آن است. با این حال، بر اساس گزارشهای افرادی که در شهری زندگی میکردند که تایتانها را به خاطر میآورد در آن بازه زمانی، همه چیز بیشتر هماهنگ بود. به عنوان مثال، سابق T. C. آدرین تی واشنگتن، دانشجوی ویلیامز، در مورد تجربه خود در واشنگتن تایمز نوشت. سال قرمز فیلم - 1971، زمانی که دبیرستان ها پس از فشارهای فدرال بیشتر تجمیع شدند - نیم دهه پس از آن فرا رسید که بسیاری از ما مسیری را برای روابط بین نژادی هماهنگی که فیلم برجسته می کند ایجاد کردیم."
هنگامی که او آهنگ تفسیر Titans را به خاطر بسپارید، بیل یوست واقعی فاش کرد که T. C. ویلیامز قبل از سال تحصیلی 1971 کاملاً جدا نشده بود. علاوه بر این، ران «سانشاین» باس، کوارتربک تایتانها با گرینویل نیوز درباره واقعیت تنشهای نژادی در سال 1971 اسکندریه صحبت کرد. آنها (فیلم) جامعه ای داشتند که سیاه و سفید تقسیم شده بود، و واقعاً در سال 1971 اسکندریه اینطور نبود. در نهایت یک T. C. معلم ویلیامز به نام پاتریک ولش با واشنگتن پست در مورد همین موضوع صحبت کرد. "دوستم بیل یوست… به من گفت که دیزنی با حقایق آزادی عمل نشان داده است و نشان می دهد که فضای بیش از حد خصومت ها و ترس های نژادی در مدرسه و جامعه وجود نداشت."
علاوه بر همه این نقل قول ها، حقایق اساسی دیگری در مورد نژادپرستی در اسکندریه در سال 1971 وجود دارد که به خاطر داشته باشید تایتان ها در مورد آنها دروغ گفتند. به عنوان مثال، تایتان ها در برابر سایر تیم های فوتبال حذف شده بازی کردند.بدتر از آن، هیچ اعتراضی در خارج از T. C وجود نداشت. ویلیامز در اولین روز مدرسه.