رابین ویلیامز راهی برای لبخند زدن مردم داشت. نه تنها مخاطب بلکه اطرافیانش نیز. رابین دوست داشت در صحنه فیلمبرداری اوقات خوشی داشته باشد، که شامل لحظات بسیار سبکی بود.
در عین حال، او در نصیحت کوتاهی نمی کرد، او همیشه مراقب همبازی های خود بود، به خصوص با توصیه های عالی.
ویلیامز از صحبت در مورد مبارزات خود و نشان دادن آسیب پذیری های واقعی خود نمی ترسید. این چیزی است که او را به روحی پاک و اصیل تبدیل کرده است که مورد علاقه بسیاری است.
در فیلم "انجمن شاعران مرده"، درخشش هایی از ویلیامز واقعی را دیدیم، هرچند در همان زمان، جنبه جدی این بازیگر نمادین را نیز دیدیم. همانطور که در طول دوران حرفهای خود دیدیم، او واقعاً میتوانست هر نوع نقشی را تا حد کمال بازی کند. او به کمدی محدود نشد.
همانطور که مشخص است، در طول فیلم، او برای برقراری ارتباط با یک بازیگر خاص مشکل داشت. بسیاری از دلایل به این دلیل بود که همبازی او یک بازیگر متد بود و ظاهر سخت خود را در پشت صحنه زنده نگه داشت.
ما نگاهی خواهیم داشت به آنچه بین این دو رخ داد، و همچنین تأثیر ویلیامز بر دیگران در پشت صحنه.
ویلیامز برای بیشتر کار کردن با آن لذت بخش بود
نه تنها او خنده دار بود، بلکه ویلیامز توصیه های فوق العاده ای برای زندگی ارائه داد. او زندگی های بسیاری را در پشت صحنه تحت تاثیر قرار داد، و این شامل تعداد زیادی از بازیگران جوان نیز می شود. لیزا جاکوب هرگز توصیه های بزرگ ویلیامز را در اوایل دوران حرفه ای خود فراموش نکرد.
"یکی از قدرتمندترین چیزها برای من در مورد کار کردن با او این است که او بسیار باز و صادقانه با من صحبت می کرد و در مورد مسائلش با اعتیاد، افسردگی صحبت می کرد و این برای من در ۱۴ سالگی بسیار قدرتمند بود. با اضطراب تمام زندگی ام."
متیو لارنس در دوران حضورش در کنار رابین در کلاسیک دهه 90، "خانم داوبت فایر" این احساس را تکرار کرد.
"رابین…مثل یک نیروی راهنما بود. مثل اینکه او یکدفعه به من نگاه کرد، "به هر حال، مواد مصرف نکن! واقعاً مغزم را به هم ریخته است!" من جدی هستم. آنها را انجام نده. من مثل "خوب!" این به من چسبید."
تعداد بیشماری از افراد مشهور تجربه مشابهی داشتند، با این حال، نمیتوانیم همین را در مورد اتان هاوک بگوییم.
اتان هاوک در مواجهه با شوخ طبعی خود به سختی گذشت
بسیاری از آن از این واقعیت ناشی می شود که هاوک در شخصیت خود باقی ماند و ظاهر سختی داشت. به گفته این بازیگر، با توجه به اینکه هاوک هرگز شوخی های خود را از دوربین خارج نمی کرد، رابین دیوانه می شد.
"این رابین را کاملاً دیوانه کرد. وقتی رابین می بیند که یک نفر نمی خندد، این وظیفه او می شود که آنها را بخنداند. اما من واقعاً سعی می کردم در پوست تاد باشم و واقعاً فکر نمی کردم تاد بخندد. فکر کن هر کدوم از این چیزا خنده دار بوداین باعث شد که رابین آنقدر عصبانی شود که فکر کردم او واقعاً من را دوست ندارد."
جوانی هاوک نیز با آن ارتباط داشت. نامزد چهار بار اسکار ادامه داد: "در 18 سالگی، این موضوع فوق العاده آزاردهنده بود."
در نهایت، این بازیگر درسهای ارزشمند زیادی از ویلیامز آموخت، او به جمعیت کارلووی گفت: "هر چه بزرگتر میشوم، متوجه میشوم که چیزی ترسناک در جدیت جوانان و شدت آنها وجود دارد." رابین برای من این بود."
هنگامی که فیلم به پایان رسید، رابین نقش مهمی در آمادهسازی هاوک برای آیندهاش ایفا کرد و به او کمک کرد تا اولین مامور خود را بیابد. چه پسری.
فیلم با وجود گذراندن روزهای سخت ویلیامز موفقیت بزرگی بود
این فیلم هم در باکس آفیس و هم از نظر نقد موفقیت بزرگی داشت. این فیلم با بودجه 16 میلیون دلاری به سود 235 میلیون دلاری رسید که بخش عمده آن به لطف شهرت رابین بود.
IMDB به فیلم با هشت ستاره از ده ستاره امتیاز داده است که واقعاً نشان می دهد که فیلم واقعاً چقدر عالی بوده و هنوز هم هست.
چیزی که حتی شگفتانگیزتر است، این واقعیت است که رابین در حین فیلمبرداری فیلم در پشت صحنه روزهای سختی را پشت سر میگذاشت. او از افسردگی رنج می برد، زیرا ازدواجش رو به پایان بود. با این حال، با وجود آن، او توانست همه چیز را پنهان کند و در پشت صحنه شادی ایجاد کند.
این به خوبی از مردی که در پشت صحنه بود صحبت می کند و همیشه شادی دیگران را در اولویت قرار می دهد.