کودکی او ساده ترین نبود و بیل موری در سنین جوانی با مشکلات زیادی روبرو شد. در نوجوانی مجبور شد با مرگ پدرش مقابله کند و بعداً در بیستمین سالگرد تولدش به دلیل تلاش برای وارد کردن حشیش به کشور به قصد فروش آن دستگیر شد…
آن روزها روزهای سیاهی بود، اما در دهه ۷۰، او شروع به یافتن اشتیاق واقعی خود در کمدی بداهه کرد. میراث او با پیوستن به بازیگران سریال "Saturday Night Live" برای همیشه تغییر کرد، ناگهان او به یک نام آشنا تبدیل شد و به زودی، همکاری او در کنار هارولد رمیس در فیلم های مختلف، بازی را تغییر داد.
واقعاً هیچ شکی در میراث او در پرده بزرگ وجود ندارد، با این حال، این شیوه های مشکوک او در پشت صحنه است که باعث می شود اطرافیانش صحبت کنند.
با این حال، به گفته برخی، روشهای خشن موری معمولاً مستحق بود، فارلی میگوید: «زیبایی بیل در این است که اگر چیزی را ببیند که دوست ندارد، به آن شخص دست خواهد زد. "من دیده ام که او با مردم برخورد می کند، اما هرگز ندیده ام که او با کسی که لیاقتش را نداشته باشد."
شاید، در این مورد، او ممکن است همه چیز را کمی بیش از حد پیش ببرد. ما نگاهی به داستان خواهیم انداخت که چرا موری دستیار را استخدام کرد که فقط به زبان اشاره صحبت می کرد، همراه با هر چیز دیگری که در آن زمان در پشت صحنه می گذشت.
او در آن زمان در بهترین مکان نبود
در صحنه فیلمبرداری "روز گراندهاگ" به راحتی نمی توان با او کنار آمد.
با توجه به اینکه این همکاری موفق دیگری بین کارگردان هارولد رمیس و بیل موری بود، شگفتآور است. این فیلم بیش از 100 میلیون دلار به جیب زد و بودجه کمی که گفته می شود حدود 15 میلیون دلار است. با این حال، پروژه پر از مشکلات بود و در نهایت به رابطه موری با رمیس پایان داد.
طبق گفته RD، بسیاری از تنش ها از زندگی شخصی در حال فروپاشی موری در آن زمان ایجاد شده بود، موری در حال تجربه تغییر در زندگی شخصی خود بود که می تواند به بیزاری او از فیلم نیز کمک کند..
"این بازیگر در میانه طلاق از همسر اول خود، مارگارت کلی، که با او دو فرزند دارد، بود."
توافق او با رمیس به یک رابطه طولانی و موفق پایان داد و متأسفانه، آنها دوباره به هم وصل نشدند.
Fallout با کارگردان
هارولد رمیس طیف موری به عنوان یک بازیگر را بیش از هر کس دیگری می دانست. این به موفقیت هر دوی آنها کمک کرد، همه چیز با "کوفته" شروع شد و با آثار کلاسیکی مانند "Caddyshack" و "Ghostbusters" ادامه یافت.
با این حال، همه چیز در صحنه فیلمبرداری «روز گراندهاگ» به شکل مارپیچی پیش میرفت، رمیس اشاره کرد که کار با موری در طول مسیر سختتر و سختتر میشود.
"گاهی اوقات، بیل به طور غیرمنطقی بسیار بدجنس بود و در دسترس نبود؛ او دائماً سر صحنه فیلمبرداری دیر می آمد. آنچه من می خواهم به او بگویم فقط همان چیزی است که به فرزندانمان می گوییم: "لازم نیست پرتاب کنید. عصبانیت برای رسیدن به آنچه می خواهید. فقط آنچه را که می خواهید بگویید."
این رابطه برای سال ها تیره شد و تا زمانی که تشخیص التهابی خود ایمنی رامیس رامیس تشخیص داد که این دو سرانجام دوباره به هم متصل شدند. با نگاهی به گذشته، موری ممکن است از برخی کارهای خود پشیمان شود.
استخدام دستیار
همه چیز در صحنه فیلمبرداری شروع به ناهمواری کرد، به خصوص زمانی که نوبت به برقراری ارتباط برخی پیام ها به موری می رسید. رمیس در کنار EW اعتراف کرد که همه چیز سخت بود و گرفتن موری کار آسانی نبود.
«بیل همه این نارضایتی های آشکار را نسبت به تولید داشت، بنابراین برای مدتی برقراری ارتباط با او بسیار سخت بود. تماس ها بی پاسخ می ماندند. دستیاران تولید نتوانستند او را پیدا کنند. بنابراین یک نفر گفت: «بیل، میدانی، اگر دستیار شخصی داشتی، همه چیز آسانتر میشد. آنوقت ما مجبور نخواهیم شد با این همه چیز شما را اذیت کنیم.» و او گفت: «باشه.»
در آن نقطه، موری راهی غیرمحتمل را طی کرد که هیچکس نمیتوانست آن را پیشبینی کند، «او دستیار شخصی استخدام کرد که عمیقاً ناشنوا بود، گفتار شفاهی نداشت، فقط به زبان اشاره آمریکایی صحبت میکرد، که بیل به آن صحبت نمیکرد، و نه. آیا شخص دیگری در تولید حضور داشت."
"اما بیل گفت، "نگران نباش، من می خواهم زبان اشاره را یاد بگیرم." و فکر می کنم آنقدر ناخوشایند بود که در عرض چند هفته، او آن را رها کرد. این ضد ارتباط است، شما میدونی؟ بیا حرف نزنیم."
وقتی فیلم به پایان رسید، موری از محصول نهایی راضی نبود، اگرچه میراث فیلم به وضوح چیز دیگری را می گوید. این یک فیلم کلاسیک مطلق از دهه 90 و در میان فیلم های به یاد ماندنی تر شد.
خیلی بد است که همه چیز در چنین شرایط سختی در پشت صحنه اتفاق افتاد.