وقتی جیمز کامرون قصد ساخت تایتانیک را داشت، مجذوب وقایع واقعی آن شب غمانگیز شد و تقریباً به حدی بود که او به طور منظم به سمت خرابهها شیرجه میرفت. اما در حالی که او در حال کشف حقایقی در مورد آنچه واقعاً برای کشتی رخ داده بود، باید به داستان اصلی، از جمله داستان عشق آن میرسید.
البته در مورد فیلم نادرستی وجود داشت اما در مورد داستان عاشقانه آن نه. اگر زمانی که متوجه شدیم جک و رز ساختگی هستند، مثل ما ناراحت بودید، شاید برایتان جالب باشد که بدانید اگرچه کامرون آنها را ساخته است، اما داستان عشق آنها را بر اساس مسافران واقعی ساخته است.
درست مانند پایان متناوب کاترون کامرون، صحنه دیگری بود که شامل یک زوج مسن تر بود که در تایتانیک واقعی بودند. آیدا و ایزیدور اشتراوس با وجود اینکه صحنه آنها قطع شده بود، کامرون این جمله را پایه گذاری کرد که "تو بپر، من می پرم، درست است؟" از چیزی مشابه که ایدا استراوس به شوهرش گفت.
ایدا و ایزیدور اشتراوس که بودند؟
هنگامی که کامرون داستان عشق خود را برای فیلم پرفروش تدوین می کرد، ترجیح داد از پیوند استراوس به عنوان الگویی برای صحنه ای استفاده کند که رز روی قایق نجات نشسته است، زیرا داستان عشق واقعی آنها زیبا و مهمتر از همه بود. شجاع.
اشتراوس در زمان غرق شدن تایتانیک چهره های بسیار برجسته ای در تاریخ بودند. پس از جنگ داخلی، آر. اچ میسی، بنیانگذار فروشگاه بزرگ میسی، به ایزیدور و خانواده اش اجازه دادند تا بخش شیشه و چینی میسی را باز کنند.
سرانجام، ایسیدور و برادرش ناتان هر دو به عنوان شریک مسئولیت را بر عهده گرفتند و در سال 1896، آنها R. H. Macy & Co را به طور کامل به عنوان مالک مشترک در اختیار گرفتند.
پیش از آن، در سال 1871، ایسیدور با روزالی آیدا بلان ازدواج کرد و ازدواج آنها بسیار محبت آمیز توصیف شد و آنها سرشار از ارادت به یکدیگر بودند. آنها بعداً صاحب هفت فرزند شدند و ایدا در طول زندگی مشترک خود، ایسیدور را در سفرهای کاری متعدد او در سراسر کشور و جهان همراهی کرد.
پل کورزمن، نوه اشتراوس، می گوید: «آنها اغلب در حالی که دست در دست گرفته بودند، می بوسیدند و در آغوش می گرفتند دیده می شدند، چیزی که در زمان آنها برای افراد دارای موقعیت و ثروت ناشناخته بود. "یک بار آنها حتی "گردن" گرفتند! و این رفتار تا سالهای آخر زندگیشان ادامه داشت. آنها واقعاً چیز خاصی داشتند و این چیزی است که ما فرزندان آن را بسیار ارزشمند میدانیم."
آنها آنقدر یکدیگر را دوست داشتند که می خواستند با هم بمیرند
در آغاز سال 1912، این زوج برای تعطیلات به اروپا رفتند، زمانی را در کیپ مارتین در جنوب فرانسه گذراندند و 40 سال ازدواج خود را جشن گرفتند. وقتی تصمیم گرفتند به خانه برگردند، مسیر تایتانیک را رزرو کردند.
زوج درجه یک، که احتمالاً با مسافران نخبه دیگری مانند جان جیکوب آستور شام خوردند، نمی دانستند که آن چند روز سوار شدن بر کشتی تایتانیک آخرین روز آنها خواهد بود.
هنگامی که قایق های نجات در حال آماده شدن بودند، این زوج 60 ساله مانند بقیه به عرشه رفتند، اما تصمیمات آنها برای سوار شدن به قایق نجات مانند تصمیم دیگران نبود.
روایت شاهدان عینی از آنچه بعداً آمد، از خدمتکار آیدا و مادربزرگ کورزمن، بزرگترین فرزند استراوس، سارا، آمده است.
"مادبزرگم آیدا به این امید که شوهرش به دنبالش بیاید وارد قایق نجات شد. وقتی او دنبال نکرد، او بسیار نگران شد و افسر کشتی که مسئول پایین آوردن آن قایق نجات خاص بود گفت: "خب آقای کورزمن گفت: استراوس، تو یک مرد مسن هستی… و همه ما می دانیم که تو کی هستی… البته، می توانی با همسرت وارد قایق نجات شوید.
علیرغم این واقعیت که او جدای از "نخبگان" در کشتی بود و به او شانس سوار شدن به قایق نجات داده شد، اشتراوس پاسخ داد نه. "تا زمانی که نبینم هر زن و کودکی در این کشتی در قایق نجات هستند، خودم وارد قایق نجات نخواهم شد."
وقتی ایدا شنید که شوهرش می گوید از قایق نجات خارج شده و آن را به خدمتکار جدیدش الن برد داد و او را برای گرم شدن در کت پوست خود پیچید.
"اگر کتاب مقدس را می دانید، طبق سنت کتاب روت، او اساساً می گوید: "ما تمام زندگی خود را با هم زندگی کرده ایم و اگر قرار است در قایق بمانید و همانطور که قایق غرق می شود بمیرید. کورزمن گفت، من در قایق با شما خواهم ماند. ما پس از ازدواج طولانی و فوق العاده با هم یکدیگر را ترک نخواهیم کرد.
"ایسیدور دستانش را دور او حلقه کرد. سپس، موج بزرگی بر روی بندر کشتی آمد و هر دو را به دریا برد. این آخرین باری بود که آنها زنده دیده شدند."
چگونه داستان Strauses آن را به تایتانیک تبدیل کرد
در صحنه حذف شده کامرون که این زوج را نشان می دهد، ایزیدور سعی می کند آیدا را متقاعد کند که وارد قایق شود، اما او می گوید: "هرجا می روی، من می روم، با من بحث نکن، ایسیدور، می دانی که این کار را نمی کند. خوب است."
سپس دیالوگ مشابهی در صحنه استفاده شد که رز از قایق نجات می پرد تا با جک بماند. اما Strauses با وجود اینکه کاملاً دقیق نبود، همچنان موفق شد صحنهای در فیلم داشته باشد.
هنگامی که آب به داخل اتاق مسافران می آید، زوجی مسن را می بینیم که در رختخوابشان محکم در آغوش گرفته اند، همانطور که آب به داخل سرازیر می شود. این همان استراوس بود.
«جیمز به من گفت که میدانست دقیق نیست، اما او مجوز کارگردانی را گرفت،» کورزمن توضیح میدهد. گفتم: تا زمانی که بدانی دقیق نیست. حقیقت این است که آنها در حالی که روی پل روی عرشه کشتی ایستاده بودند مردند و یکدیگر را در آغوش گرفتند.»
حتی اگر جک و رز واقعی نباشند، داستان عشق آنها از یک زوج بسیار واقعی سرچشمه گرفته است. زن و شوهری که صندلی خود را در یک قایق نجات به مسافران کمتر خوش شانسی واگذار کردند زیرا می خواستند با هم بمیرند. رز درست مثل آیدا از قایق نجات پیاده می شود و همان خط را می گوید. چه مدل های بهتری برای چنین صحنه ای وجود دارد؟