روزها قبل از پخش آخرین رقص، اسکیپ بیلس، ستون نویس ورزشی، حکایتی درباره یک قهرمان و یک شرور کمتر شناخته شده به اشتراک گذاشت:
با قسمت اول آخرین رقص، بسیاری به کراوز به عنوان یک شرور معرفی شدند، و مطمئنا، حقایق و نقل قول های تلخی درباره و از کراوز وجود دارد. اما کسی که به نظر می رسد در زندگی یک کیسه بوکس کلامی بوده است، حتی هدف آسان تری در مرگ می شود.
شاید سعی کرده اید مصاحبه های کراوز را پیدا کنید، اما تعداد زیادی از آنها وجود ندارد. شاید متوجه شده باشید که خانواده او به طور دورهای گزیدههایی از خاطرات ناتمام او را به اشتراک میگذارند، اما تا کنون، آنها به این سوال/تهمتی که تاریخ را تغییر میدهد و چشماندازهایی از عظمت را سلب میکند، نپرداختهاند: جری کراوز بزرگترین تیم بسکتبال را منفجر کرد. تا به حال مونتاژ کرده اید، قبل از اینکه نیاز داشته باشد؟
تونی کوکوچ، بازیکن بولز در دوران اردن، احساس می کند که مستند باید تصویر کامل تری ارائه دهد، اما چگونه می توانیم این کار را انجام دهیم، در حالی که روایت غالب روایتی است که کراوز به سادگی یک شرور است (که مسلماً زمانی که او آن را داشت، آسان است. جسارت اینجوری رقصیدن)؟
برای تلاش و نزدیک شدن به یک حقیقت پیچیده تر، بیایید علیه کراوز ادعا کنیم و آن را در کنار ادعاهای متقابل قرار دهیم.
ادعای 1: کراوز گاوهای دوران جردن را نابود کرد
قبل از فصل 97-98، کراوز به جکسون اطلاع داد که "شما می توانید سال آینده 82-0 بروید و من شما را برنخواهم گرداند." جردن اعلام کرد که "اگر جکسون برود، من می روم" (بیلس).
برخی از این برای سرزنش کراوز برای محروم کردن ما از هفتمین قهرمانی بولز استفاده می کنند.
ادعای متقابل 1: جکسون از قبل نابودی را آغاز کرده بود
سام اسمیت، روزنامهنگار ساکن شیکاگو که بیشتر به خاطر کتابش قوانین جردن مشهور است، توضیح داد که جکسون فلسفهای در مورد مربیگری داشت که «صدای شما [به عنوان مربی] پس از هفت سال کمرنگ و کمرنگ شد» و جکسون. پس از 95-96، از آن زمان که هفت سال بود، با رفتن به بازی بازی میکردم.[جکسون] برای تعطیلاتش آماده بود." جکسون قبل از هر زبانی تند از کراوز میخواست آن را بیرون بیاورد.
اسمیت ادامه داد: «آنچه [در مستند] ناگفته مانده بود، زمانی بود که آنها در تابستان 97 ملاقات کردند… فیل فرصتی داشت تا قراردادی بلندمدت امضا کند [که] شامل ماندن برای بازسازی بود… او هیچ بخشی از آن را نمیخواست.» بدون توجه به نارضایتی کراوز، جکسون قبلاً تصمیم به ترک گرفته بود.
این روایتی نیست که مستند می فروشد: به گفته اسمیت، جکسون «همیشه به یک خط داستانی نیاز داشت. همه آنها علیه ما هستند [آنها] می خواهند ما را از هم جدا کنند. به آنها نشان دهیم. فیل از آن به نفع خود استفاده کرد.» روایت «ما علیه آنها» به عنوان یک فریاد جمعآوریکننده عمل میکرد، یک روایت جستجوی تجمعی. هر کوئست به تجسم شیطان خود نیاز دارد و کراوز با این نقش مطابقت دارد.
نمایندگان جکسون فرصت بازگشت جکسون را انکار می کنند و توضیح می دهند که "حتی اگر مالک… بخواهد او را بازگرداند، کراوز به او اجازه نمی دهد" اما مالک در چه دنیایی به جنرال موتورز پاسخ می دهد؟
ادعای 2: نیاز کراوز به کانون توجه تصویر شرورانه او را تأیید می کند
Krause با تاکید بر نقش خود در سلسله، به طرز بدنامی ادعا کرد که "سازمان ها برنده مسابقات قهرمانی می شوند". جردن به طور معروف پاسخ داد: "من سازمان هایی را ندیدم که با آنفولانزا در یوتا بازی کنند." البته این باعث ایجاد فاصله بین بازیکنان و مدیریت خواهد شد.
هنگام مصاحبه، کراوز اظهار داشت: "رویای او این بود که بدون مایکل قهرمان شود." البته این باعث ایجاد فاصله بین بازیکنان و مدیریت خواهد شد.
Krause همچنین مردی است که پس از غلبه بر پیستونز در راه رسیدن به اولین عنوان خود، در پرواز خانه به گونهای رقصید که گویی ضربه برنده بازی را زده است. سم اسمیت اذعان کرد که «این جشن بازیکنان است. از آنجا برو… اگر رئیس آن پسر باشی، نمیتوانی یکی از آن پسرها باشی. او هرگز نتوانست از آن عبور کند.»
در هر مورد، میل به دیده شدن وجود دارد، و میل به بزرگ دیده شدن، به شیوه ای بیگانه.
ادعای متقابل 2: اما آیا او درست است؟
کوکوچ گفت: "جری قهرمانان شش بار را ساخت. باید به او اعتبار بدهید."
دیوید فالک، ایجنت سابق جردن، با این نظر مخالف است و به این نکته اشاره می کند که کراوز «در درافت اشتباهات وحشتناک زیادی مرتکب شد، زیرا او همیشه برای شوت های بلند شوت می کرد. او نمیخواست بازیکنی را که همه گرفته بودند ببرد، زیرا اعتبارش را نداشت. شخصیت او در قضاوت او دخالت می کرد.»
شاید فالک هنوز در لیست حقوق و دستمزد جردن باشد. بله، جردن قبل از حضور کراوز آنجا بود، اما جردن اعتراف کرد که اوکلی (خرید کراوز) چیزی بود که تیم به آن نیاز داشت، و پیپن پیپن است (باز هم قرارداد کراوز). وقتی قراردادهای بعدی کراوز را ارزیابی می کنید، سخت است وانمود کنید که قضاوت کراوز، حتی با دخالت نفس، چیزی غیر از عالی بوده است. پس از خروج جردن به دنبال اولین سه پیت، کراوز به انجام موارد زیر کمک کرد:
Krause همچنین مسئول شانس گرفتن دنیس رادمن در سال 95 است. پیشبینی میگوید که این نیاز به بینش زیادی نداشت، اما اگر دوران او در سن آنتونیو را مرور کنید، خطر آشکار میشود.
در نهایت، بازیکنان برنده بازیها هستند، و البته نباید علناً تأکید کنید که سازمانها برنده عناوین هستند. اما یافتن بازیگران مکمل مناسب با استعداد برای رقابت در بالاترین سطح، در حالی که فاقد روحیه ای است که اغلب چنین سطحی از مهارت را دنبال می کند، کار بسیار بزرگی است.
ادعای 3: اقدامات کراوز سلسله را مسموم کرد
این مستند به ما می گوید که کراوز پس از بهبودی از مصدومیت، جردن را از بازی بیش از هفت دقیقه در بازی منع کرد. کراوز تهدید کرد که در صورت تجاوز از این میزان، مربی کالینز را اخراج خواهد کرد. به نظر میرسید کراوز و رینزدورف میخواستند عمداً ببازند، بنابراین درفت بهتری کسب کردند. در عوض، کراوز احترام جردن را از دست داد.
به ما گفته شده که کراوز نه تنها پیپن را در قرارداد بدی نگه داشته است، بلکه از پیپن به عنوان طعمه ای برای معاملات استفاده کرده است و باعث ایجاد اضطراب برای دومین بازیکن برتر تیم می شود.
به ما گفته شده که کراوس حاضر بود تیم را منفجر کند اگر به این معنی بود که جکسون رفته است.
ادعای متقابل 3: کراوز موفقیت بلندمدت را در اولویت قرار داد
در یک واقعیت جایگزین، جردن تا زمانی که بخواهد در اولین بازی خود پس از مصدومیت بازی می کند. او دوباره پا را زخمی میکند، و شاید هوای او هرگز واقعاً پرواز نمیکند، و شاید همه ما به دلیل دیگری از جری کراوز عصبانی شدهایم.
همچنین، چگونه ثابت می کنید که پرتاب بازی ها تماس کراوز است و نه مالک؟
در حالی که کراوز مطمئناً با پیپن بدرفتاری می کرد، مستند بر موارد زیر تأکید می کند: در سال 95، جکسون مایل بود "هر بازیکنی را که در سه پیت اول حضور داشتند، از جمله پیپن را رها کند." و هنگامی که پیپن پول ذخیره شده برای جذب کوکوچ را دید که می توانست برای بهبود حقوق پیپن صرف شود، رینزدورف می توانست مداخله کند. و در طول اولین بازنشستگی جردن، زمانی که پیپن پا به پا شد و رهبری کرد، جکسون تصمیم گرفت که کوکوچ، نه پیپن، یک ضربه برنده بازی بزند. و در حالی که رینزدورف از پیپن خواست که قرارداد مزخرف کراوز را امضا نکند، بعدها، رینزدورف از مذاکره مجدد امتناع کرد.
مردگان قربانیان خوبی هستند، به خصوص زمانی که به وضوح احساس گناه دارند.
در نهایت، چه چیزی باعث شد که کراوز فیل جکسون را از گمنامی نسبی خارج کند و از او متنفر شود؟ بقیه حکایت بیلس را در نظر بگیرید: "فیل آشکارا جری کراوز کوچک را جلوی همه مسخره می کرد." کدام رئیس نمیخواهد کارمندی که علناً او را در حضور دیگران مسخره میکند، ترک کند، بهخصوص اگر آن کارمند قبلاً تصمیم به ترک گرفته بود، اما وانمود میکرد که او را بیرون کردهاند؟
Krause غیرقابل انکار میل به احترام داشت، و Krause انکارناپذیر فاقد لطف بود، اما این نقص ها سوراخی در گفتمان عمومی ایجاد کرده است، و خاطره روزه خوب در میان است. این سیاهچاله در حافظه عامه مردم با تخیل عمومی ما منطبق است: بر خلاف ورزشکاران اسکنه شده اطرافش، کراوز به عنوان نقش یک شرور بیپروا به نظر میرسد. برخلاف مربی بودایی ذن که باحال است، کراوز به نظر بخشی از شرور بیرحم است.او قهرمانان فرهنگی ما را توهین کرده است، بنابراین باید با روایتی که یک بار دیگر توسط این مستند جدید محبوبیت پیدا کرده است، جا بیفتد.
در پیش نویس سال 1987، جردن از بولز خواست تا جانی داوکینز از دوک را فراخوانی کند. در پاسخ به درخواست جردن، کراوزه پاسخ داد: "شما اکنون دارایی بولز هستید، و ما به شما می گوییم چه کاری باید انجام دهید"، که برخی از نفرت کراوز را توجیه می کند. با این حال، در سال 2017، کراوز یا دروغ گفت، یا خواسته جردن را فراموش کرد: من این را در مورد [جردن و لبرون] می گویم، او هرگز پیش من نیامد و از من نخواست که یک بازیکن را دراور کنم. خواه کراوز دروغ گفته باشد یا فراموش کرده، ترجیح دادن جردن به لبرون احتمالاً به حفظ ارتباط او با عظمت، تا حد زیادی کمک می کند، زیرا کراوز سپس در آن روایت سهیم است. میراثی که او انکارناپذیر به ساختن آن کمک کرد، و انکارناپذیر به نابودی آن کمک کرد.