قبل از اینکه دنریس تارگرین تقریباً کل فیلم King's Landing را منفجر کند، شخصیت ناتالی دورمر، مارگری تایرل، یکی دو چیز در مورد انفجارها می دانست. شخصیت او، همراه با کلیسایی پر از صدها نفر دیگر، قبل از پایان سریال Game of Thrones در فصل‌های آوار و شعله‌های سبز منفجر شد. اما دورمر خوشحال است که با صدای بلند بیرون رفت، بهتر از این که سرش توسط کسی کوبیده شود یا توسط دراگون کشته شود.
Dormer's Margaery یکی از طرفداران مورد علاقه و قطعاً نیرویی بود که باید با او در کنار مادربزرگ به همان اندازه دوستش، لیدی اولنا تایرل، مورد توجه قرار گرفت. جوانی و زیبایی و مهارت او در نگه داشتن خود تا زمانی که می‌توانست، او را تقریباً برابر با سرسی کرد، حتی در شرایطی که مارگری پس از کشته شدن اکثر شوهرانش همیشه به سمت یک ازدواج جدید منتقل می‌شد.
این یک نبرد بی پایان برای ملکه شدن مارگری بود، اما مبارزه او بیهوده بود. هنگامی که او برای اولین بار در فصل دوم ظاهر شد، با رنلی، برادر رابرت باراتیون ازدواج کرد، اما وقتی او به طور مرموزی درگذشت، او اتحاد خود را به خانه لنیستر تغییر داد و با پادشاه جافری نامزد کرد. البته حسادت مادرشوهر آینده اش به نفع مارگری نبود. جافری بعداً توسط لیدی اولنا مسموم شد و مارگری دوباره به پادشاه جدید تامن که او را دستکاری می کند منتقل شد.
دو فصل بعدی مارگری را پس از دستگیری آزمایش می کنند، او سعی می کند راه خود را برای نجات برادرش دستکاری کند، اما ناخودآگاه در جریان محاکمه سرسی و لوراس به دام می افتد، متوجه می شود که سرسی هنوز غایب است و شروع می کند. تا احساس خطر کنند، درست همانطور که سرسی در فصل ششم سپتامبر توسط آتش سوزی سبز جنگلی به آتش کشیده شد.
حالا با نگاهی به گذشته در میان آن همه آشوب، دورمر بالاخره می تواند از روزهایی که در صحنه یکی از بزرگترین برنامه های تلویزیونی بود قدردانی کند، و خوشحال است که شخصیتش از او استقبال نکرده است. دورمر به ورایتی گفت: «بلیت طلایی را گرفتم، مدت زمان مناسب. "من فصل 1 را به عنوان یک طرفدار تماشا کردم، در فصل دوم آمدم، پنج سال خوب کار کردم، درست زمانی که سریال این انفجار باورنکردنی را داشت، و سپس به موقع بیرون آمدم تا پایان را تماشا کنم و دوباره روی کاناپه نشستم."
همراه با بقیه بازیگران پر ستاره سریال تاج و تخت، دورمر همچنین از این فرصت استفاده کرد و گفت که او واقعاً از منفجر شدن با بازیگر بزرگی مانند جاناتان پرایس لذت می برد. او ادامه داد: «من همیشه از اینکه با جاناتان بودم بسیار سپاسگزار بودم. "داشتن چنین شریکی برای آخرین صحنه من واقعا یک هدیه بود."
دورمر که دوباره روی کاناپه خود نشست تا شاهد هرج و مرج بدتری بود که وستروس در فصل آخر متحمل شد، از شنیدن واکنش طرفداران نیز آگاه بود، کاری که اگر هنوز در برنامه بود شاید نمی توانست انجام دهد..با وجود اینکه او فصل گذشته را تماشا کرد، که بازخوردهای بسیار متفاوتی داشت، اکثر آنها بد، او با بقیه همبازی های سابقش در Thrones متحد شد و از خالقان Thrones، Dan Weiss و David Benioff دفاع کرد.
او به آنها وسایلی داد تا بتوانند نمایش را آنطور که می خواستند به پایان برسانند، که به معنای فکر کردن به مرگ شخصیت های خاصی در اوایل فصل بود که به معنای شخصیت او و سایر اعضای خانواده تایرل بود.
دورمر توضیح داد: «فکر می‌کنم [سازندگان] دن [وایس] و دیوید [بنیوف] کار تقریباً غیرممکنی در پایان دادن به نمایش داشتند. "و به دلیل ماهیت تعداد بسیار زیاد داستان ها و شخصیت ها، آنها باید فصل 6 را شروع می کردند، کاری که با تایرل ها و دیگر شخصیت های محبوب انجام دادند. به نظر من، بدون توجه به این، تقریباً کار غیرممکنی بود. از کارهایی که انجام داده بودند، تا در مدت زمانی که داشتند، برای هر کسی یک عمل سوم را راضی کنند.
حتی اگر دورمر گفت که باید عقب بنشیند و ویرانی در فصل هشت را تماشا کند، او در واقع از طرح فصل آخر خبر داشت. قبل از پخش فصل هشتم، از هالیوود ریپورتر گزارش شده بود که دورمر درک ضعیفی از نحوه پایان همه چیز در سریال HBO داشت.
دورمر در آن زمان توضیح داد: "من A تا B را می شناسم. می دانم B چیست، اما نمی دانم چگونه B را دریافت می کنند. اما من B را می شناسم." دورمر سپس به The Sun توضیح داد که یکی دیگر از بازیگران تاج و تخت پایان داستان را برای او فاش کرده است.
"کسی در برنامه پایان را به من گفته بود و با وجود اینکه می دانم چگونه است، فقط می ترسم ببینم آنها چگونه به آنجا می رسند." "هنوز مثل یک بیننده معمولی، کاملا غمگین، آن را تماشا خواهم کرد، زیرا نمی‌دانم مجریان برنامه چگونه به آنجا می‌رسند. صادقانه بگویم، کاش نمی‌دانستم."
اگرچه جالب بود که ببینیم مارگری به نحوی جان سالم به در برده و راه خود را از مرگ نجات داده است، ما لزوماً باور نداریم که او تا پایان نمایش زنده می ماند. شخصیت هایی که جنگجویان ماهر بودند، مانند سر جورا، حتی از ویرانگری که در فصل هشتم بود در امان نبودند. چیزی به ما می گوید که مارگری یا به شکل دیگری کشته می شد، در آتش متقابل گرفتار می شد، یا به سرعت فرار می کرد و با سر برون در جایی در هایگاردن مخفی می شد.
