اساساً هیچ کمبودی برای طرفداران وجود ندارد که شکایت کنند که سیمپسونها افت کیفیت گسترده ای داشته است. به نظر می رسد اپیزودهایی مانند اپیزود Monorail که بازی را تغییر می دهد فقط یک خاطره دور است. مانند موزیکالهای خندهدار مانند «میوههای بخارپز» یا حتی موزیکال مسخرهآمیز سیاره میمونها که طرفداران هنوز هم تا به امروز میخوانند. اما کیفیت داستانها تنها چیزی نیست که در مورد کمدی انیمیشن موفق فاکس تغییر کرده است. طراحی بصری کاراکترها و شهر اسپرینگفیلد نیز تغییری اساسی داشته است.
در اینجا دقیقاً توضیح داده شده است که چرا سیمپسونها چند تغییر عمده در انیمیشن را پشت سر گذاشته اند و این دقیقاً برای خود نمایش چیست …
انیمیشن Simpsons زمانی ساختن بسیار خشن و خسته کننده بود
اگر به اصل واقعی سیمپسونها برگردید، که بخشهایی از نمایش تریسی اولمن در سالهای 1987 تا 1989 بودند، به راحتی می توانید تفاوت اساسی در سبک بصری را ببینید. بر اساس افشاگری توسط Insider، اولین تجسم خانواده مشهور انیمیشن بسیار کار در حال پیشرفت بود. خالق سیمپسون ها، مت گرونینگ، مجبور شد کل بخش ها را به شدت ترسیم کند و انیماتورهایی مانند دیوید سیلورمن باید آن را متحرک کنند. در این زمان، سازندگان سیمپسون ها نیز به دنبال طراحی دستی بودند که روند انیمیشن را بسیار خسته کننده تر می کرد.
با توجه به فرآیند پیچیده استفاده از سلول های انیمیشن و استفاده از این ظاهر دستی، انیماتورها حدود 60 ساعت در هفته طول می کشند تا فقط یک دقیقه از نمایش را انجام دهند.
کاراکترهای سیمپسون ها نیز بسیار خشن تر و مطابق با سبک مت گرونینگ و تا آن زمان به نظر می رسیدند.
اما وقتی که خلاقیت مت به یک سریال تلویزیونی کامل تغییر کرد، او شروع به کنار گذاشتن این قیافه کرد. او همچنین تصمیم گرفت که به جای پنج انگشت، چهار انگشت به شخصیتها بدهد، زیرا این کار باعث کاهش «میلاژ مدادی» شد.
این تصمیمات همچنین در راستای میل به گردتر کردن شخصیت ها بود. این باعث میشود که حرکت آنها در فضای متحرک آسانتر شود، زیرا چرخاندن و چرخاندن شکلهای زاویهدار بیشتر روی دوربین سختتر است.
اما به دلیل تغییر در سبک، ترسیم مداوم شخصیت ها برای انیماتورها دشوارتر بود. به همین دلیل است که در طول چند فصل اول نمایش، تغییرات جزئی زیادی در شخصیتها مشاهده میکنید. برای مثال، در یک فریم بارت ممکن است بلندتر از فریم بعدی به نظر برسد. یا ممکن است سر مگی بزرگتر باشد.
بسیاری از اینها به دلیل سادگی طراحی شخصیت بیشتر مورد توجه طرفداران بود. اگر آنها با جزئیات بسیار بیشتری ساخته می شدند، مخاطبان ممکن بود متوجه نوسانات آن نشوند.اما اگر یک چیز جزئی را در طراحی بصری لیزا سیمپسون تغییر دهید، کاملاً واضح است.
یکی از قابل توجه ترین تغییرات این بود که مردمک های این شخصیت در فصل های 3، 4، و 5 در مقایسه با آنچه قبل و بعد از آن بود، کمی بیش از حد بزرگ شده بود.
برای سادهتر کردن کارها برای انیماتورها، راهنماهای سبک برای هر شخصیت ایجاد شد. اما این امر همچنین کاری را که هر شخصیت می تواند از نظر فیزیکی در نمایش انجام دهد محدود می کند. اما این نیز یک انتخاب سبکی توسط مت گرونینگ بود که میخواست از بهاری بودن کارتونهای دیزنی و خم بودن نمایشهای Bugs Bunny دور بماند.
تغییر به دیجیتال و HD
تا فصل 7، سیمپسونها برای تمام قسمتهایشان از سلولهای نقاشی شده با دست استفاده میکردند. اما در نهایت، انیماتورها میخواستند فناوریهای جدیدی را برای چند سکانس نمایش تجربه کنند. این زمانی است که مدل سازی دیجیتال وارد عمل شد.
تعدادی از سکانسهای اکشن به صورت دیجیتالی طراحی و رنگآمیزی شدند تا احساس روانتری داشته باشند و برخی از بخشهای قسمتهای هالووین کاملاً دیجیتالی بودند.
در سال 2002، یک برنامه ویژه هالووین که در آن هومر شبیهسازی شد، این فرصت را فراهم کرد که تقریباً به طور کامل به انیمیشن دیجیتال منتقل شود. این به این دلیل است که آنها نتوانستند بیش از چند بار هومر را در سلولهای دستکش شده شبیهسازی کنند، زیرا فضای محدودی دارند.
به دلیل اینکه چقدر در زمان صرفه جویی شد و انیماتورها چقدر راحت تر انیمیشن دیجیتال را پیدا کردند، تغییر دائمی در این فرآیند ایجاد شد. و این بزرگترین تغییر در سبک بصری سیمپسون ها بود. البته در این راه، این کار بدون چند تکل هنری نبود. به عنوان مثال، چند قسمت دارای مرزهای مشکی بسیار بیشتری در اطراف شخصیت ها و اشیاء نسبت به آنچه انیماتورها در نظر داشتند، داشتند.
تغییر به دیجیتال به انیماتورها اجازه داد تا جزئیات بیشتری را در طرحهای رنگی اضافه کنند و همچنین پسزمینههای واضح و پیچیدهتری ایجاد کنند. البته، این به این معنی بود که داستانها میتوانند بزرگتر نیز باشند و درهای فیلم سیمپسونها را در سال 2007 باز کرد.
ترجمه به یک قالب فیلم با صفحه عریض، سبک سیمپسون ها را به شدت تغییر داد.برای ساخت فیلم The Simpsons، از ترکیبی از انیمیشن های دستی و مدل سازی CGI استفاده شده است. استفاده از سایه نگاره ها برای کمک به تمرکز چشمان مخاطب بر روی موضوعات اضافه شد. این به دلیل صفحههای 50 فوتی که شخصیتها روی آنها نمایش داده میشدند، ضروری بود.
قبل از سال 2007 در سیمپسون ها به ندرت از رنگ و سایه استفاده می شد، اما پس از اکران فیلم، آنها به یک ستون اصلی تبدیل شدند. این انتخاب برای تغییر بصری بزرگ بعدی به سیمپسون ها حیاتی بود… تغییر به کیفیت بالا در سال 2009.
از آنجایی که بسیاری از دنیای سیمپسون ها اکنون به لطف HD قابل مشاهده بود، انیماتورها نمی توانستند از فیلم های استوک یا پس زمینه استفاده مجدد کنند. در عوض، آنها باید همه چیز را از ابتدا خلق می کردند. تغییر به HD همچنین سازندگان را مجبور به تغییر نسبت تصویر قاب خود کرد و در نهایت نمایش را بسیار گسترده تر از آنچه بود، کرد. این دلیل اصلی این است که بسیاری از چیزهایی که اکنون در سیمپسون ها می بینید به شدت متفاوت از فصل های اصلی به نظر می رسند.