رسیدن به قله هالیوود تقریبا غیرممکن است، اما ماندن در آنجا برای چندین دهه به طور تصاعدی سخت تر است. ستارگان جوان تازه نفس اغلب شهرت پیدا می کنند، اما برخی از آنها در حال سوختن هستند یا به طور کلی صنعت را ترک می کنند. با این حال، برخی دیگر سالها متوالی میمانند و به عنوان اسطورههای این تجارت شناخته میشوند.
جورج کلونی بازیگری است که نیازی به معرفی ندارد، زیرا او از دهه 90 یک ستاره بوده است. او حرفه ای درخشان داشته است و در حالی که مطبوعات بدی داشته است، کلونی به لطف کار درخشانش در جلو و پشت دوربین تا حد زیادی یک ستاره باقی مانده است. به همان اندازه که همه چیز برای کلونی خوب بوده است، او در صحنه فیلمبرداری دچار مشکلاتی شده است، از جمله حادثه ای که تأثیر عمیقی بر سلامت او داشته است.
بنابراین، کدام فیلم منجر به جراحت شدید جرج کلونی شد؟ بیایید نگاهی بیندازیم به آنچه رخ داد و چگونه انجام شد.
کلونی چندین دهه در هالیوود بوده است
قبل از غواصی و بررسی آسیب و مسیر بهبودی که کلونی متحمل شده است، باید به جاده منتهی به فیلم نگاه کنیم. این بازیگر که دههها در هالیوود بوده است، با ساختن فیلمهای سخت غریبه نیست، اما سیرینا منجر به آسیب دیدگی شد که تأثیر عمیقی بر بازیگر گذاشت.
علیرغم اینکه کلونی در اوایل یک ستاره بزرگ تلویزیونی بود، یک انتقال فوق العاده به بازیگری سینما انجام داد و هیچ مشکلی با حضور در فیلم های اکشن نداشت. برخی از کارهای قبلی او عبارتند از از غروب تا طلوع، بتمن و رابین، صلح ساز، سه پادشاه و طوفان کامل. به خصوص سه پادشاه ساختن آن سخت بود و کلونی حتی با کارگردان فیلم هم به وضعیت جسمی خود پایان داد.
در حالی که ممکن است برخی از برآمدگی ها و کبودی ها در این مسیر وجود داشته باشد، کلونی در این مدت با هیچ چیز که تأثیر زیادی بر سلامت او داشته باشد برخورد نکرد. با این حال، زمانی که او در صحنه فیلمبرداری سریال «سوریهنا» بود، این موضوع تغییر میکرد.
کلونی در فیلمبرداری «Syriana» آسیب جدی دید
جراحات بخشی از زندگی در هنگام ساخت فیلم سختی مانند سیرینا است، علیرغم هر اقدامی که برای اطمینان از عدم وقوع آنها انجام می شود. متأسفانه، مجروحیت کلونی در حین کار بر روی فیلم شدید بود و این باعث شد که بازیگر دردی غیرقابل تصور کند که او را مجبور کرد دیگر به زندگی فکر کند.
در مورد جراحت، کلونی گفت: این صحنه بود که من را به صندلی چسبانده بودند و کتک می زدم. به صندلی لگد زد و من به سرم زدم. من سخته ام را پاره کردم، که دور ستون فقراتم در مایع نخاعی قرار دارد. اما این پشت من نیست. این مغز من است من اساساً مغزم را کبود کردم. دور سرم می چرخد چون توسط مایع نخاعی پشتیبانی نمی شود.»
این آسیب وحشتناک باعث دردی شد که زندگی با آن تقریباً غیرممکن بود.
طبق گفته کلونی، "در نقطه ای بودم که فکر می کردم، "من نمی توانم اینطور وجود داشته باشم."من واقعاً نمیتوانم زندگی کنم. من روی تخت بیمارستان دراز کشیده بودم و یک IV در بازویم داشتم، نمیتوانستم حرکت کنم، این سردردها را داشتم، جایی که احساس میکرد شما در حال سکته مغزی هستید، و برای یک دوره کوتاه سه هفتهای، من شروع به فکر کردن کردم، "ممکن است مجبور شوم در این مورد کاری جدی انجام دهم."
با گذشت زمان، کلونی با درد طاقتفرسا به زندگی ادامه داد و دارو مصرف میکرد، که او را بر آن داشت تا در مورد اقدامات بعدی که باید انجام دهد به پزشک متخصص مراجعه کند.
راه او به سوی بهبودی
در مورد داروهایش، کلونی گفت: «آنها یک وان غول پیکر ویکودین را به شما می دهند که داروی خوبی برای من نیست. من خیلی درد معده داشتم و واقعاً از شدتی که به من می داد خوشم نمی آمد. سپس داروهای دیگر وجود داشت. مدتی مورفین مصرف میکردم، که این اضطراب وحشتناک را ایجاد کرد، جایی که واقعاً فکر میکردم در مشکل هستم.»
خوشبختانه، کلونی یک "آدم دردسر" را دید که او را در مسیر درست قرار داد.
طبق گفته کلونی، "من پیش یک مرد درمان کننده درد رفتم که ایده اش این بود: "شما نمی توانید برای احساس قبلی خود عزاداری کنید، زیرا دیگر هرگز چنین احساسی نخواهید داشت."
«اصولاً ایده این است که سعی کنید آستانه درد خود را دوباره تنظیم کنید. او همچنین خاطرنشان کرد، زیرا در بسیاری از مواقع چیزی که با درد اتفاق میافتد این است که شما دائماً برای احساس سابق عزاداری میکنید.»
حرفه ای که او دید تأثیر مثبتی بر زندگی او داشت و کلونی یاد می گرفت که با درد ناشی از مصدومیتش زندگی کند. سالها از آن زمان گذشته است و به نظر میرسد که کلونی خیلی بهتر از قبل با مسائل رفتار میکند. او پس از فیلمبرداری فیلم سیرینا بر اثر تصادف با موتورسیکلت دچار مصدومیت آزاردهندهای شد، اما این بازیگر اکنون در وضعیت خوبی است.