پس از اولین نمایش The Wonder Years پس از Super Bowl در سال 1988، موفق به کسب گواهینامه شد. برخلاف بسیاری از کمدی های کلاسیک، The Wonder Years با استانداردهای امروزی شهرت مثبت خود را حفظ کرده است. این چیزی میگوید، زیرا بیشتر آن در اواخر دهه 1960 اتفاق میافتد، دورانی پرآشوب در ایالات متحده. از بسیاری جهات، این نمایش که توسط نیل مارلنز و کارول بلک ساخته شده است، از هر چیزی در ژانر خود در تلویزیون امروزی بهتر است. بسیاری از آنها به این مربوط میشود که چگونه نمایش ABC لحظات واقعی و تکاندهنده را با لحظات واقعاً خندهدار ترکیب کرد. همچنین یکی از اولین نمایشهایی بود که از یک راوی (دانیل استرن در خانه تنها) برای بستهبندی هر قسمت و ارائه داستان و زمینه احساسی استفاده کرد.علاوه بر این، نمایشی است که به فرد ساویج کمک کرد تا برای یک دهه بر ژانر کمدی کمدی تسلط پیدا کند. در اینجا حقیقتی در مورد آنچه که واقعاً الهام بخش این نمایش محبوب شده است…
شناسایی واقعی گذشته سالهای شگفت انگیز را خلق کرد
دردهای فزاینده کوچکترین بچه یک خانواده حومه شهر، کوین (فرد ساویج) تمرکز این سریال بود. در حالی که نمایش بسیاری از داستانهای سنتی بلوغ، مانند عشق جوان (وینی کوپر با بازی دانیکا مککلار) را برپا میکرد، اما از تراژدی ابایی نداشت. نه تنها شخصیت ها به علایق عشقی خود پایان ندادند، بلکه شخصیت ها در واقع مردند. در حقیقت، قرار بود سطحی از واقعیت را منعکس کند. این انتخابهای خلاقانه آن را از اکثریت قریب به اتفاق کمدیهای کمدی در آن زمان که بیشتر بر لحظات شیرین متمرکز بودند، جدا میکند، جایی که همه چیز در پایان هر قسمت به خوبی جمعبندی میشود. به طور خلاصه، ایده "دردهای رشد" چیزی است که نمایش را ایجاد کرد. و به طرز خندهداری، کمدی قبلی با همین نام، دو سازنده The Wonder Years را گرد هم آورد و به آنها آموزش داد که دقیقاً چه کاری باید با پروژه جدید خود انجام دهند.
«ما یک سریال تلویزیونی [دردهای رشد] ساخته بودیم، و فکر می کنم چیزهای زیادی از آن آموختیم،» نیل مارلنز در مورد همکار خود کارول بلک در مصاحبه با رولینگ استون گفت. "ما آنچه را که در تلویزیون جهان جدید یک قرارداد کلی نامیده می شد، داشتیم، بنابراین اساساً به ما پول می دادند تا آنجا بنشینیم و به پروژه هایی که می خواستیم انجام دهیم فکر کنیم."
برای اینکه نیل و کارول نمایش خود را ارائه دهند، کمی غواصی عاطفی لازم بود. در نهایت، این از تشخیص دردهای رشد خودشان در دوران کودکی ناشی شد.
"من فکر می کنم انگیزه [خلاقانه] از تجربه شخصی ما ناشی از بلوغ در دوره ای بود که در آن آشفتگی زیادی در جهان وجود داشت؛ و با این حال، تجربه واقعاً یک بچه حومه شهر بودن از طبقه متوسط بود. تفاوت چندانی با پنج یا 10 سال قبل نداشت. فقط با بالا رفتن سن و نزدیک شدن به خانه و نزدیک شدن پیامدهای آن به یک زمینه کاملاً جدید بود. نیل توضیح داد که به روشی که زمان بسیار جالبی به نظر می رسید.
"ما نشستیم و خلبان را نوشتیم، و سپس به طبقه بالا به سمت دفتر [مجری] جان فلتهایمر رفتیم و گفتیم، "ما این خلبان را نوشتیم. ما فکر می کنیم به صورت سریالی کار می کند. چگونه باید بفروشیم. آی تی؟' ABC - که ما از قبل رابطه ای با او داشتیم زیرا قبلاً یک سریال در آنجا داشتیم - اولین کسی بود که گفت: "ما می خواهیم این کار را انجام دهیم." نیل ادامه داد، در واقع آنها تنها بودند.
در حالی که مفهوم نمایش مستحکم بود و مهمتر از آن، اجرای ایده در فیلمنامه فوق العاده بود، نیل و کارول می دانستند که موفقیت آن بر دوش رهبر جوان قرار گرفته است. خوشبختانه آنها به فرد ساویج دسترسی داشتند. این دو سازنده این ستاره تقریبا ناشناخته را در فیلمی به نام Vica Versa دیده بودند و عاشق او شدند. در حالی که والدین فرد ساکن شیکاگو تمایلی نداشتند به فرزندشان اجازه دهند در کمدی کمدی خود در لس آنجلس بازی کند، پس از خواندن فیلمنامه عاشق آن شدند.
چرا نمایش با تماشاگران به خانه رسید
همان دلیلی که در نهایت The Wonder Years خلق شد این بود که میلیون ها بیننده عاشق آن شدند.
درخشش نمایش نیل و کارول، مفهوم اصلی، توانایی تنظیم داستان های بسیار کوچک یک نوجوان 12 ساله بود که در حومه شهر زندگی می کرد و آن را در برابر این رویدادهای غول پیکر جهان قرار داد. باب براش، که تهیه کننده اجرایی و نویسنده سریال بود، به رولینگ استون گفت: بعد سوم، که راوی آن را از تمام این سالها بعد میبیند و تصور میکند که همه این اتفاقات چگونه بوده است.
استفاده از یک راوی می تواند به راحتی حیله گر باشد -- به هر حال، بسیاری از نمایش ها که فرمول سال های شگفت انگیز را کپی کرده اند، نمی توانند آن را به پایان برسانند -- و با این حال نمایش نیل و کارول راهی برای انجام این کار پیدا کردند. درست است این انتخاب بُعدی به داستان بلوغ داد که در غیر این صورت آن را نداشت… و این این ایده است که تجربه ما از بزرگ شدن وزن و ارزش خودش را دارد، علیرغم تمام تاریکی های به ظاهر غیرقابل عبوری که در آن وجود دارد. دنیای بزرگتر