استنلی کوبریک حق "آواز خواندن در باران" را به قیمت 10000 دلار خریداری کرد

فهرست مطالب:

استنلی کوبریک حق "آواز خواندن در باران" را به قیمت 10000 دلار خریداری کرد
استنلی کوبریک حق "آواز خواندن در باران" را به قیمت 10000 دلار خریداری کرد
Anonim

استنلی کوبریک روش جالبی برای ساختن فیلم داشت که خیلی واضح است.

فیلم های او هنوز تا به امروز مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند و همکارانش هنوز در مورد سختی کار با او صحبت می کنند. اغلب اوقات به نظر می رسید که کوبریک بهترین کار را برای تخیل خلاق خود انجام می دهد و اگر مجبور بود حقوق یک آهنگ را برای یک صحنه بخرد، حاضر بود این کار را انجام دهد. حتی اگر او هرگز پول را پرداخت نکرده باشد.

Malcolm McDowell، بازیگر نقش الکس دلارج در A Clockwork Orange، داستان کاملی در مورد اینکه چرا کوبریک حقوق «آواز در باران» را به قیمت 10000 دلار خرید و جنجالی که این خرید را احاطه کرد، دارد.

مک داول
مک داول

کوبریک برای «آواز در باران» برای یک صحنه بداهه حق حقوق می خواست

خیلی چیزهای عجیب و غریب در پرتقال ساعتی رخ می دهد، اما صحنه ای که الکس و افرادش وارد خانه نویسنده می شوند و به او و همسرش حمله می کنند، یکی از ناراحت کننده ترین صحنه های هالیوود است.

این صحنه‌هایی بود که باعث شد فیلم در رتبه دوم فهرست ۲۵ جنجالی‌ترین فیلم تاریخ اینترتینمنت ویکلی قرار بگیرد.

ظاهراًکوبریک چهار روز را صرف آزمایش روی صحنه ای کرد که به نظر او خیلی "متعارف" بود. بنابراین کوبریک به مک داول پیشنهاد داد که در صحنه برقصد و آواز بخواند و خشونت را در کنار هم قرار دهد. اولین آهنگی که به ذهن مک داول رسید "Singing in the Rain" بود.

مک داول این داستان را در نسخه بلوری چهلمین سالگرد A Clockwork Orange گفت.

مک داول گفت: "همانطور که نوشته شده، باند وارد خانه می شود، پیرمرد را از پله ها پایین می اندازد و بطری های مشروب الکلی را از پنجره بیرون می اندازد." "خیلی لنگ. ما چهار روز سعی کردیم آن صحنه را کشف کنیم. هر روز یک کامیون با وسایل جدید برای مجموعه از هارودز بلند می شد، گویی این موضوع به ما الهام می بخشید. روز پنجم، من حوصله ام سر می رفت. استنلی گفت: "می تونی برقصی؟"

""Singin' in the Rain" را بداهه نواختم زیرا تنها آهنگی بود که نیمی از متن آن را می دانستم - و به این دلیل که سرخوشانه ترین آهنگ تاریخ سینماست. استنلی گفت "عالی." ما سوار ماشینش شدیم و حقوق استفاده از آهنگ را به قیمت 10000 دلار خریدیم.

طرفداران موزیکال کلاسیک، آواز خواندن در باران، که جین کلی آهنگ اصلی را می خواند، احتمالا از شنیدن اینکه یکی از معروف ترین آهنگ ها در صحنه تجاوز در حال پخش است، خوشحال نشدند.

"تا آنجایی که به ما مربوط می شود، این یک کمدی سیاه بود. وقتی منتشر شد، عصبانی شدم که تماشاگران طنز را درک نکردند." مک داول ادامه داد.

جین کلی راضی نبود

سالها بعد، مک داول در یک مهمانی هالیوود با کلی روبرو شد، جایی که بازیگر مسن تر به طور کامل او را خنثی کرد. مک داول فکر می‌کرد به این دلیل است که کلی از این آهنگ استفاده نمی‌شود، اما دلیل کاملاً متفاوتی وجود داشت که چرا کلی تصمیم گرفت به مک‌داول پشت کند.

مک داول گفت: «چند سال بعد، در اولین سفرم به هالیوود، با جین کلی آشنا شدم - که در واقع شنیده می‌شود که در تیتراژ پایانی آهنگ «آواز خواندن در باران» را می‌خواند. او به من پشت کرد. فکر نمی‌کنم او اصلاً از این فیلم راضی باشد.»

در مجموعه «پرتقال ساعتی»
در مجموعه «پرتقال ساعتی»

در مصاحبه بعدی با اینترتینمنت ویکلی، مک داول دلیل ضربه زدن کلی به او را توضیح داد. معلوم شد که ربطی به او نداشته است. کلی از این واقعیت که کوبریک واقعاً برای حقوق آهنگ پرداخت نکرده بود، ناراحت بود.

مک داول گفت: «وقتی یک سال بعد به هالیوود آمدم، او مرا کاملاً از پای درآورد [زمانی که در یک مهمانی همدیگر را دیدیم]. "اما بیوه او در مورد این موضوع به آکادمی صحبت کرد، فکر می کنم شاید سه سال پیش، زمانی که چهلمین سالگرد تولد بود. او بسیار شیرین بود و بعد از آن به من آمد و گفت: "مالکوم، فقط برای به شما بگویم، جین از دست شما عصبانی نبود، او از استنلی عصبانی بود… زیرا هرگز به او پولی نداد."

علی رغم اینکه کوبریک چندین بار به کلی قول پول داده بود، ظاهراً هرگز به وعده های خود عمل نکرد. هر چند مک داول اکنون می تواند به آن بخندد. او فکر می کند که فریب کوبریک ناشی از ارزانی و غرور اوست.

یک پرتقال ساعتی
یک پرتقال ساعتی

"اوه، آره. او ارزان بود. و البته، من از خنده غرش کردم. البته او هرگز به او پول نداد. او فکر می کرد کافی است که "استنلی کوبریک" از این آهنگ استفاده کند. همین او فکر کرد"

تعجب آور نیست که بشنویم که کوبریک در این شرایط یک دشمن دیگر در هالیوود ایجاد کرده است. او به ندرت دوستانی در این صنعت داشت زیرا آنچه را که می خواست انجام می داد. تقریباً مثل اینکه دید تونلی داشت یا شاید دید ماز داشت.

توصیه شده: