به دلایل واضح، امروزه ماسکها موضوعی بسیار رایج برای بحث هستند. اما این ماسکها بسیار متفاوت از ماسکهایی هستند که جیم کری در ضربه خوابش در اواسط دهه 1990 استفاده کرد. در حالی که جیم آنقدر پول برای The Mask دریافت نکرد، اما این فیلم (و همچنین Ace Ventura: Pet Detective که تقریباً در همان زمان اکران شد) او را به یک ستاره خوب تبدیل کرد. The Mask همچنین به عنوان یکی از بهترین فیلم های جیم کری شناخته شد.
این فیلم مورد تحسین منتقدان قرار گرفت و بیش از 350 میلیون دلار در باکس آفیس جهانی به دست آورد، پس از اینکه فقط 23 میلیون دلار برای استودیو هزینه داشت… بیایید امیدوار باشیم که جیم برای آن فیلم امتیازهایی را در قسمت پشتی فیلم کسب کند!
The Mask همچنین جلوههای بصری پیشرفتهای را در هالیوود ارائه کرد، کار کامرون دیاز را آغاز کرد و کاملاً سرگرم کننده بود.و همه اینها از یک کمیک سرچشمه گرفته است… بله، The Mask قبل از اینکه یک فیلم بلند باشد در واقع یک کمیک "Dark Horse" بود. منشا واقعی این فیلم خنده دار و هیجان انگیز اینجاست…
ماسک از طریق برخی تغییرات بسیار شدید گذشت
با تشکر از فوربس، ما تاریخچه شفاهی کاملی از ساخت ماسک ارائه کردهایم، و این شامل منشأ واقعی داستان میشود… و همه چیز به مایک ریچاردسون برمیگردد… مردی که مفهوم The Mask را مطرح کرد. ماسک. اگرچه در ابتدا آن را "ماسک" می نامیدند…
مایک ریچاردسون به فوربس گفت: "در ابتدا، من می خواستم یک کمیک بکشم و آن را به DC ارسال می کردیم." "من میخواستم آن را بکشم [و] رندی استرالدی مینویسد. ایدهای که داشتم ترکیبی از شخصیت استیو دیتکو، خزنده با شوخ طبعی جوکر بود. میتوانم بگویم نیمه تکامل یافته بود. تا زمانی که کارم با آن تمام شدما Dark Horse را شروع کردیم [و] این ایده را برای نویسنده/هنرمندی که در آن زمان در مارول کار می کرد به نام مارک بجر توضیح دادم. اولین سری را در صفحات Dark Horse Presents انجام دادیم. او در واقع املا را به MASQUE تغییر داد، که، حدس میزنم، روش او برای ساختن آن از آن خودش بود.»
در مقاله فوربس، هنرمند مارک بجر توضیح داد که چگونه مایک داستان یک پلیس پسر خوب را داشت که "توسط افراد بد کتک می خورد و مرده می ماند". او در نهایت ماسک را می گیرد و برای انتقام برمی گردد.
"من با مایک بیشتر صحبت کردم و او نمی دانست آن مرد کیست، او هیچ یک از [مشخصات] را نداشت،" مایک توضیح داد. من واقعاً علاقهای به [داستان پلیس یا] اجرای مجدد The Shadow نداشتم. مشکل حرفهای من احتمالاً این است که به اندازه کافی به کمیکهای مربوط به شخصیتهای پالپ وسواس ندارم. فکر کردم، "خب، اگر [The Masque" چه میشود] حول محور کشیشی از آمریکای مرکزی است که به آمریکا می آید تا با مردم صحبت کند و او روحیه ای از آمریکای مرکزی را با خود می آورد که بخشی از آن جنون را به آمریکا تحمیل می کند؟ این به نوعی نقطه شروع من بود [و] همه آنها، تقریباً مطمئن هستم که میتوان گفت برای مایک و بیشتر مردم چندان جالب نبود، زیرا این چیزهای کمیک جریان اصلی نیست."
سپس تبدیل به یک داستان ترسناک واقعی شد
این مفهومی که مایک به ذهنش رسید برای حدود 10 شماره در "Dark Horse Presents" اجرا شد، اما متوقف شد. در نهایت، داگ مهنکه وارد کشتی شد و در سال 1989 داستان را بازسازی کرد. او کسی بود که با استنلی ایپکیس بدبین و ماسکی که به او شکست ناپذیری کارتونی می داد، دست یافت. اگرچه داستان ماسک او بسیار تاریک تر از فیلم بود. اساساً، این ایده که ماسک عواقب شدیدی بر روی پوشنده داشته باشد بسیار بیشتر بود.
The Mask در زمانی منتشر شد که کمدی/ترسناک ژانر محبوبی بود، بنابراین قطعاً به این سمت گرایش داشت. سردبیران «اسب تاریکی ارائه میکند» از کاری که با این نوار میکردند خوششان آمد و به آنها سلطنت آزاد دادند. و در همین زمان بود که مایک واقعاً می خواست داستان خود را با صفحه نمایش بزرگ تطبیق دهد. در نهایت، او کار خود را با مارک ورهیدن، فیلمنامه نویس روی فیلمنامه آغاز کرد، اگرچه مایک هیچ اعتباری نمی خواست زیرا در آن زمان عضو اتحادیه نبود.
با این حال، آنها برای ساخت فیلمنامه زمان چالش برانگیزی داشتند، به ویژه به این دلیل که بیشتر به عناصر ترسناک تمایل داشتند تا عناصر کمدی. داستان بسیار «خشن و نیهیلیستی» تر از داستانی بود که با جیم کری داشتیم.
"ما هشدارهای نادرست زیادی داشتیم. پنج سال طول کشید تا فیلم را بسازیم و در ابتدا، یکی از کارگردانان آن را بهعنوان جایگزینی برای مجموعه کابوس در خیابان الم، مایک ریچاردسون دید. به فوربس توضیح داد. یک نسخه وجود داشت که در مورد یک ماسک ساز در لبه شهر بود که صورت اجساد را بریده و روی نوجوانان قرار داده و آنها را به زامبی تبدیل می کرد، که همانطور که می توانید تصور کنید، هیجان زیادی در من وجود نداشت. بخشی برای آن. بنابراین، من آن را حذف کردم."
با کمک مایک ورب، مایکل فالون و کارگردان، چاک راسل، داستان بسیار خنده دارتر شد و در نهایت مورد توجه استودیو قرار گرفت.
وقتی زمان بحث در مورد اینکه چه کسی بازیگر اصلی فیلم می شود فرا رسید، نام هایی مانند مارتین شورت، ریک مورانیس و حتی رابین ویلیامز مطرح شد. با این حال، New Line Cinema (استودیوی The Mask) میخواست شانسی برای یک بازیگر تقریباً ناشناخته از In Living Color داشته باشد… این جیم کری است.
"مایک دلوکا در نیو لاین این نوار را برای من فرستاد و گفت: "این را تماشا کن. آیا آن مرد سفیدپوست در Living Color را میشناسی؟" مایک ریچاردسون توضیح داد که من به طور مبهمی با او آشنا بودم، اما او با جیم کری که نسخه او از فیلم پای چپ من را انجام میداد، برای من فرستاد. "او آنچنان انقباضگر بود. این من را عصبانی کرد و من با [مایک] تماس گرفتم و گفتم: "این ماسک است!" … در آن زمان جیم تقریباً ناشناخته بود. به مردم می گفتم که جیم کری در حال ساخت فیلم بود و هیچ کس نمی دانست او کیست. البته، او شگفت انگیز بود."