بسیاری از کارگردانان بزرگ ادعا می کنند که راز کارگردانی در انتخاب بازیگران است. به عنوان مثال، یک بازیگر عالی می تواند در یک سریال سریالی مانند The O. C. و آن را تبدیل به یک پدیده فرهنگ پاپ کنید. در حالی که فیلمنامه «عروس شاهزاده خانم» در سال 1987 کاملاً خارقالعاده بود، اما به هیچ وجه نمیتوانست بدون کمک افرادی مانند رابین رایت، کری الوز، والاس شاون، مندی پتینکین، کریس ساراندون، کریستوفر گست، آندره به یک فیلم کلاسیک کالت تبدیل شود. جاینت، کارول کین، و بیلی کریستال.
حقیقت این است که فیلم راب راینر که بر اساس رمان ۱۹۷۳ ویلیام گلدمن ساخته شده است، یک روز هم پیر نشده است. جای تعجب نیست که پس از پایان همه گیری، دوباره در دیزنی پلاس و حتی در برادوی باز می گردد.
اما حقیقت این است که بسیاری از حقایق ناشناخته در مورد ساخت این فیلم وجود دارد، و این شامل حقیقت در مورد چالش برانگیز بودن روند انتخاب بازیگر می شود.
در طول تاریخچه شفاهی چشمگیر خلق The Princess Bride توسط Entertainment Weekly، بازیگران و کارگردان تا حدودی در مورد روند دقیق ساختن نام "Buttercup" و همچنین میزان خوب بودن آن توضیح دادند. بازیگران در واقع سر صحنه فیلمبرداری ژل زدند. بیایید نگاهی بیندازیم…
ریختهگری باترکاپ قطعا سختترین کار بود
در طول مصاحبه شفاهی شگفت انگیز با اینترتینمنت ویکلی، ویلیام گلدمن، نویسنده کتاب و فیلمنامه The Princess Bride، گفت که وقتی از دختران 7 و 4 سالهاش میپرسید چه باید کرد، به این ایده رسید. نوشتن درباره. یکی از دختران گفت: "یک شاهزاده خانم" و دیگری گفت "عروس"… همان جا، او عنوان و در نهایت شخصیت اصلی را … باترکاپ.
ویلیام گلدمن چند سال قبل از مرگش به اینترتینمنت ویکلی گفت: «ما برای یافتن باترکاپ با مشکل وحشتناکی روبرو بودیم، زیرا او باید بسیار زیبا باشد.ما همه جور دختر خوشگلی داشتیم که اومده بودن، اما اونها اینقدر حیرت آور نبودند. و یادم هست، من در نیویورک بودم و راب به من زنگ زد و گفت، "فکر می کنم او را پیدا کردم.".
البته منظور او رابین رایت بود که به یکی از مشهورترین بازیگران نسل خود تبدیل شد. اما، در آن زمان، او تنها یکی از کسانی بود که برای این نقش خوانده بودند.
رابین رایت ادعا کرد: "فکر می کنم به معنای واقعی کلمه پانصدمین نویسنده ای بودم که برای راب خواندم." "فکر میکنم او در آن لحظه از نگاه کردن به همه دخترانی که شبیه آنها بود، بسیار خسته شده بود، اوه، خدایا، فقط او را استخدام کن. من قبل از آن یک فیلم ساخته بودم - حتی نام آن را به خاطر نمیآورم - جایی که بازی کردم. یک نوجوان فراری که تبدیل به یک معتاد به هروئین شد. در مورد مخالف عروس شاهزاده صحبت کنید!
بازیگران بقیه بازیگران به طرز شگفت انگیزی آسان بود
در حالی که انتخاب نقش پرنسس باترکاپ به طور عمده چالش برانگیز بود، اکثریت بقیه شخصیت ها به مراتب راحت تر ظاهر شدند. این به این دلیل است که راب راینر کارگردان و ویلیام گلدمن، فیلمنامهنویس، بازیگران زیادی در ذهن داشتند.
راب راینر کارگردان به اینترتینمنت ویکلی گفت: "من کری [الوز] را در فیلمی به نام لیدی جین دیدم و او عالی بود." "او شبیه داگلاس فیربنکس جونیور جوان به نظر می رسید. او تنها کسی بود که می توانستم با او این کار را انجام دهم. من شخص دیگری را نداشتم." کری الوز توضیح داد: «لحنی که بیل گلدمن ایجاد کرد از کلمه «برو» بسیار واضح بود، با دستگاه روایی پیتر فالک که این داستان را برای فرد ساویج تعریف میکرد. «وقتی پیتر فالک را انتخاب کردید، لحن شما همانجاست!» انتخاب مندی پتینکین در نقش اینیگو مونتویا برای ویلیام گلدمن و راب رینر نیز نسبتاً آسان بود. اما دریافت نقش برای مندی بیش از آن چیزی بود که سازندگان فیلم درک کردند.» مندی توضیح داد که آن شخصیت فقط عمیقاً با من صحبت کرد. "من پدرم را از دست داده بودم - او در 53 سالگی بر اثر سرطان لوزالمعده در سال 1972 درگذشت. من آگاهانه به آن فکر نکردم، اما فکر می کنم بخشی از من بود که فکر می کرد، اگر آن مرد را سیاهپوش کنم، پدرم برمی گرددمن تمام مدت در طول فیلمبرداری با پدرم صحبت کردم و این برای من بسیار شفابخش بود." در مورد بقیه شرکتی که اینیگو مونتویا داشت، والاس شاون (ویزینی) انتخاب اصلی بازیگران نبود. دنی دویتو اولین انتخاب آنها بود. اما زمانی که والاس این نقش را بازی کرد، آن را از آن خود کرد. امروزه، او دائماً در خیابان برای بازی در فیلم متوقف می شود. در حالی که انتخاب والاس شاون در نقش ویزینی اولین انتخاب آنها نبود، آندره غول در نقش فزیک به معنای واقعی کلمه بود. تنها کسی که ویلیام گلدمن و راب رینر در ذهن داشتند." راب توضیح داد: "بیل همیشه فزیک را آندره غول تصور می کرد." اینطور نیست که یک چوب پرتاب کنی و 50 غول بزنی. من او را در یک بار در پاریس ملاقات کردم - به معنای واقعی کلمه، یک خشکی روی صندلی بار نشسته است. او را به اتاق هتل آوردم تا او را تست کنم. او این صحنه سه صفحهای را خواند و من نتوانستم حتی یک کلمه را بفهمم. می روم، خدای من، چه کار کنم؟ او از نظر فیزیکی برای این قسمت عالی است، اما من نمیتوانم او را درک کنم!» بنابراین، تمام قسمت او را روی نوار ضبط کردم، دقیقاً همانطور که میخواستم او این کار را انجام دهد، و او نوار را مطالعه کرد.او خیلی خوب شد!" در مورد بیلی کریستال و کارول کین، خوب، راب شخصاً از آنها خواسته بود که در نقش های کوتاه و طولانی نقش معجزه مکس و والری را بازی کنند. راب به آنها گفت که آنها می توانند با نقش ها و بازی کردن در اطرافشان خیلی سرگرم شوند. این همان چیزی است که آنها را جذب کرد.[EMBED_YT]https://www.youtube.com/embed/d4ftmOI5NnI[/EMBED_YT]"بیلی به آپارتمان من در لس آنجلس آمد و ما کتاب را برداشتیم و زیر چیزها خط کشیدیم و کارول کین میگوید: «ما چرخشها و چیزهای خودمان را اضافه کردیم که ما را سرگرم میکرد.» «ما چیزهای زیادی را تبلیغ کردیم: «از یورش به قلعه لذت ببرید». بیلی افزود: "یک ساعت شنا نروید - یک ساعت خوب".