بسیاری از طرفداران جورج کلونی، از جمله ریس ویترسپون، نمی توانند منتظر فیلم آینده او، Midnight Sky باشند. این فیلم با کارگردانی جورج در نتفلیکس منتشر خواهد شد و این اولین باری است که او از سال 2016 روی پرده اکران میشود. در سالهای اخیر، جورج روی ازدواج با امل، تربیت فرزندان، تهیهکنندگی و او تمرکز کرده است. کار خیریه بنابراین، قابل درک است که طرفداران مشتاقانه منتظر بازگشت این "کری گرانت امروز" هستند تا بازیگرانش را به رخ بکشد.
در حالی که شروع متواضعانه جورج کلونی و امتحانات ناموفق باعث شد تا او از نردبان بالا برود، او از آن زمان به یک A-lister تمام عیار تبدیل شده است. در واقع جورج به راحتی یکی از بزرگترین ستاره های جهان است. و به همراه آن موانع زیادی برای رفع شدن وجود دارد.
گذشته از تعهدات و عوارض آشکاری که با شهرت همراه است، جورج یک ستاره سینما است. این بدان معناست که هرکسی که به کار او لحن میدهد معمولاً بر این واقعیت تمرکز میکند که او «جرج کلونی» است نه اینکه در شخصیتهایش گم شود. این همیشه چیز بدی نیست، بالاخره آن مرد اساساً دنی اوشن است. او خوش تیپ، کاریزماتیک و فوراً دوست داشتنی است.
با این حال، برخی از بازی های او به ما این امکان را داده است که از شهرت او گذشته و بر شخصیت های پیچیده و جذابی که او بازی می کرد تمرکز کنیم. نقش او به عنوان شخصیت اصلی در مایکل کلیتون در سال 2008 یکی از آنهاست. در اینجا دلیل…
مایکل کلیتون در مقایسه با آثار مشهورترش دست کم گرفته شده است
البته، جورج کلونی بیشتر به خاطر کارش در سه گانه اقیانوس، ER، روزان، و بله، بتمن و رابین شناخته می شود. اما او همچنین در تعدادی از فیلمهای استادانه ایفای نقش کرده است که باعث به رسمیت شناختن جوایز یا حتی اسکار در مورد سیریانا شده است.
از معتبرترین آثار او می توان به بی رحمی غیرقابل تحمل، فرزندان، در هوا، ایده های ماه مارس، شب بخیر و موفق باشید، ای برادر کجایی، سوختگی پس از خواندن، و طوفان کامل می توان نام برد.
با این حال، اثر نامزد دریافت جایزه اسکار او در مایکل کلیتون به راحتی دست کم گرفته شده ترین بازی اوست.
چرا؟
زیرا این کمترین نقش آفرینی «جورج کلونی» است که او تا به امروز انجام داده است. مطمئناً، این مرد همیشه از نوع کری گرانت دلپذیری نیست که معمولاً است. همکاری او با برادران کوئن، اما او واقعاً در مقابل تایپ مایکل کلیتون بازی می کند.
در حالی که فیلم به رسمیت شناخته شد، از جمله برنده جایزه اسکار برای همبازی اش تیلدا سوینتون، و چندین نامزدی شامل بهترین کارگردانی، بهترین فیلمنامه اصلی، و بهترین فیلم، اما چیزی جز جریان اصلی است..
و این خیلی بد است زیرا همه چیز در مورد تریلر قانونی بسیار عالی است، به خصوص جورج کلونی.
درون اجرای جورج کلونی در مایکل کلیتون
در حالی که مایکل کلیتون در نهایت در مورد مسیر آشفته رستگاری است، به راحتی می توان در جنبه هیجان انگیز این درام حقوقی غرق شد.به هر حال، توطئههای شرکتی، قتل، جاسوسی، و تمام ویژگیهای یک تریلر قانونی بدون اینکه کسی پا در دادگاه بگذارد، دارد.
با این حال، ابهام شخصیت هاست که به راحتی یکی از بهترین جنبه های فیلم است. شخصیت شرور فیلم ترسناک و بی کفایت است و شما هرگز نمی دانید در مورد وکلایی که زندگی مایکل کلیتون را خراب می کنند چه فکری کنید. و از نظر شخصیت اصلی جورج کلونی، خوب، جاه طلبی او منجر به فسادی شده است که نمی دانیم آیا می توانیم با آن کنار بیاییم. اما غیرممکن است که نسبت به آن پسر احساسی نداشته باشید. زندگی او را شکست داد.
به عبارت دیگر، این یک اجرای براق جرج کلونی نیست. خام است. و حتی در لحظات با شدت بالا، کاملاً دست کم گرفته می شود. هیچ لبخند یا چشمکی به دوربین نیست. هیچ تلاشی برای اغوا کردن شما وجود ندارد. این مرد یک خرابه احساسی است و در حالی که توطئه را در قلب فیلم هدایت می کند، بشکه را نگه می دارد.
در مصاحبه ای که برای این فیلم انجام داد، جورج کلونی شخصیت خود را در مایکل کلیتون که در یک شرکت حقوقی قوی نیویورک کار می کند توضیح داد:
"او یک وکیل دادگستری نیست. یا یک وکیل محاکمه. او یک تثبیت کننده است،" جورج توضیح داد. او احتمالاً با جاهطلبیهای بالایی برای وکیل بودن شروع کرد، اما در طول مسیر، آنچه که او واقعاً تبدیل میشود، یک تعمیرکار است. یک مرد کیف.»
این بدان معناست که او مسئول تمیز کردن آشفتگیهای رؤسایش و همه مشتریان مهم آنها است. این او را به کشف حقیقت در مورد یک پرونده بسیار زشت سوق می دهد که به طرح اصلی فیلم تبدیل می شود.
مایکل کلیتون نقدهای تحسین برانگیزی از منتقدان دریافت کرد، اما مخاطبان زیادی پیدا نکرد، و این به دلیل عالی بودن آن مایه شرمساری است. بازیگران مکمل که شامل تیلدا سوینتون، تام ویلکینسون و سیدنی پولاک فقید هستند، بازیهای کاملاً خیرهکنندهای ارائه میکنند. آهنگ تند و ناراحت کننده است. ساختار فیلمنامه چیزی کم از استادانه نیست. کارگردانی تونی گیلروی شایسته اسکار است. آگاهی اجتماعی فیلم همچنان پابرجاست و بیش از هر چیز، جورج کلونی بهترین بازی دوران حرفه ای خود را تا به امروز ارائه می دهد.
می توانید این فیلم را در Amazon Prime تماشا کنید.