در دنیای سرگرمی های کمیک، همه چیز همیشه آنطور که برنامه ریزی شده پیش نمی رود. این ممکن است توضیح دهد که چرا فیلمهای کمیک بوک امروزی از باورنکردنی تا کاملاً بدترین متغیر هستند. تا آنجا که ما می توانیم بگوییم، فیلم های کمیک برای دهه ها محبوب بوده اند. شما فیلمهای «مردان ایکس» را دارید که از سال 2000 اکران شدهاند. در طول سالها، این مجموعه فیلم بازیگرانی مانند هیو جکمن، هالی بری، پاتریک استوارت و ایان مککلن را به نمایش گذاشته است.
در همین حال، در سالهای اخیر، دیسی کامیکس و مارول نیز از نظر ارائه نسخههای لایو اکشن داستانهایشان برای فیلم و تلویزیون، تهاجمی عمل کردهاند. مارول به تولید «ماموران اس. H. I. E. L. D.» برای سالها. همانطور که از فصل هفتم آن لذت می بریم، فکر کردیم که فاش کردن برخی از جزئیات پشت صحنه سریال سرگرم کننده است.
15 ایده اجرای نمایش پس از اینکه مدیر عامل سابق دیزنی، باب ایگر، فیلم کوتاه مارول را دید، «آیتم 47» روشن شد
Joss Whedon، یکی از خالقان سریال، گفت: "فکر می کنم این لحظه ای بود که کسی آن را پیشنهاد کرد - لحظه ای که [مدیر اجرایی دیزنی] باب ایگر Item 47 را دید، DVD کوتاهی به کارگردانی لوئیس دیسپوزیتو." زمان. به من اینگونه گفته شد: «ما این قرارداد مارول را ساختهایم، و فکر میکنیم یک نمایش SHIELD وجود دارد.»»
14 کلارک گرگ پس از فیلمبرداری فیلم Avengers در طول یک تماس تلفنی از داستان جدید مامور کولسون مطلع شد
گرگ به اینترتینمنت ویکلی گفت: «بنابراین از تماس تلفنی جاس ویدون و جف لوب بسیار متعجب شدم که میگفتند: «پس ممکن است شما آنقدرها هم نمرده باشید.» "آنها اساساً زمین خلبان را به من گفتند، یعنی کولسون فکر می کند که نزدیک به اشتباه بوده است و حقیقت بسیار تاریک تر است…"
13 فیلم Cobie Smulders در خلبان پنهان شد
"بدیهی است که وقتی این کار را انجام دادم، به من گفته شد که چیزی نگو،" این بازیگر با TV Guide به اشتراک گذاشت. او پس از تماسی از ویدون متوجه این صحنه شد. او به یاد می آورد، "او فکر می کرد که خیلی خوب است اگر ماریا هیل - و این بسیار درست است - بتواند اساساً به مخاطب بگوید که کولسون زنده است."
12 کلویی بنت در ابتدا برای نقش سیمونز تست شد
«اولین آزمون آزمایشی من از نظر فنی برای سیمونز بود. من آن نوار را اخیرا پیدا کردم. بنت به Entertainment Weekly گفت: این بدترین چیزی است که تا به حال دیدهام. ظاهراً [تهیه کنندگان اجرایی] هرگز آن را ندیده اند، که خوب است، زیرا من برای Skye تست بازیگری نمی دادم. امتحان واقعی من برای Skye، من رفتم و آن را سه بار خواندم…”
11 در طول امتحان الیزابت هنستریج، او ظاهر شد "مثل راهبه لباس پوشیده"
«آماع من، اساساً مانند یک راهبه لباس می پوشیدم.من یک دامن طوسی بلند، یک بلوز بلند داشتم. "من خیلی آماده بودم، همه چیز را در چندین هایلایتر فلورسنت داشتم، و آنها می گفتند، "خوب، می توانید برای امتحان بعدی خود استراحت کنید." سپس زمانی که من با Iain [de Caestecker] بودم بسیار سرگرم کننده بود.»
10 در طول استماع برت دالتون، از او خواسته شد که سه برداشت را انجام دهد
"اما وقتی داشتم وسایل خود را جمع می کردم تا همسرم را ببینم، که احتمالاً از این که یک ساعت بعد از ساعتی که گفتم آنجا خواهم بود عصبانی بود، آنها گفتند که صدا ضبط نمی شود، بنابراین من دالتون به Entertainment Weekly گفت. "به نوعی این یکی بود و بقیه تاریخ است."
9 برای تمرین برای شخصیت خود، کلویی بنت انواع مختلف هنرهای رزمی را یاد گرفت
کلوئه بنت به تین گفت: "آنها گفتند، "اوه، یک هفته قبل از شروع فیلمبرداری، شما کمی تمرین خواهید کرد" و به نظر من هیچ راهی وجود نداشت که کافی باشد. ووگ بنابراین من دو ماه تمرین بدلکاری سختگیرانه انجام دادم - کیک بوکسینگ، بوکس، کراو ماگا، جیوجوتسو - تا به نوعی توانایی خود را در انجام کاری که دیزی بدون زحمت انجام می دهد، تقویت کنم."
8 برت دالتون در مورد خائن شدن گرانت وارد تا حد زیادی در تاریکی نگاه داشت، تا زمانی که تقریباً زمان فیلمبرداری اپیزود فرا رسید
وقتی از دالتون پرسیده شد که چه زمانی متوجه شد که وارد یک خائن است، دالتون به کولایدر گفت: "من از قبل یک قسمت را فهمیدم." وقتی از او پرسیده شد که آیا دوست دارند او را در تاریکی نگه دارند، او گفت: «در واقع دوست دارند. اما فکر میکنم خوب است، چون اگر میدانستم، حتماً دستم را نوک میدادم.»
7 برای آماده شدن برای نقش خود به عنوان مرغ مقلد، آدریان پالیکی عمدتاً باید نحوه مبارزه با چوب اسکریما را یاد می گرفت، زیرا او قبلاً هنرهای رزمی را تمرین می کرد
«من بوکس می کنم و موی تای انجام می دهم و چه کارهایی انجام نمی دهم. اما یادگیری نحوه استفاده از چوب های اسکریما چیز دیگری بود، بنابراین همه این موارد به آموزش من اضافه شده است. پالیکی به تی وی لاین گفت. "آموزش اصلی من بر روی آن ها بوده است، زیرا این همان چیزی است که [مرغ مقلد] به آن معروف است."
6 Dichen Lachman هرگز نمی خواست به شخصیت خود لهجه کامل آمریکایی بدهد
"زمانی که در ذهنم به این شخصیت فکر می کردم، نمی خواستم لهجه آمریکایی را خیلی قوی بپذیرم." من میخواستم به آن لحن جزئی میان آتلانتیک بدهم، نه اینکه او را بیش از حد معاصر احساس کند، بلکه در عین حال زیاد مربوط به گذشته نیست.»
5 در صحنه ای که روی او با عسل پوشانده شده بود، برت دالتون با Vats of Goo با ویسکوزیته متفاوت پوشانده شد
«و در تمام طول روز، آنها به من می گفتند که چگونه این گوه را گرم می کنند، و قوطی هایی از آن با ویسکوزیته متفاوت داشتند. دالتون در مصاحبه ای به کولایدر گفت سه نفر بودند. یکی بود که واقعاً لغزنده بود و یکی هم ضخیم بود. بسیار پخش می شود.»
4 هنگام آماده شدن برای صحنه ای که مرغ مقلد و شکارچی لنس خداحافظی می کنند، همه شروع به گریه کردند در حالی که روی صحنه کار می کردند
«پل زی داشت دستورالعمل های صحنه را می خواند همانطور که ما در حال خواندن بودیم، و او نمی توانست از مسیرهای صحنه عبور کند.هنستریج به CBR گفت: او گریه کرد و پس از آن مجبور شد فقط به انتهای کارگردانی صحنه بپرد. من کاملاً رفته بودم، آدریان رفته بود -- نمی توانستم به او نگاه کنم. نیک اشک در چشمانش جمع شده بود.»
3 بلر آندروود باید راز مژه بودنش را برای یک ماه تا دو ماه حفظ می کرد
"من خیلی راحت شدم…احساس می کنم الان یک ماه، دو ماه است که این راز را نگه داشته ام." آندروود به E گفت! اخبار. "میدونی چیه، دو ماهه چون من در روز تولدم، 25 آگوست، سر میز خوندم فهمیدم." او گفت که پس از ورود به دفتر تهیهکنندگان، در مورد قوس داستان مطلع شده است.
2 هرگز برای نمایش در نظر گرفته نشده بود که هر هفته یک قهرمان جدید به نمایش بگذارد
«هر هفته قهرمان جدیدی وجود نخواهد داشت. ممکن است یک دستگاه وجود داشته باشد. ودون به کولایدر گفت ممکن است یک راز وجود داشته باشد. ما میخواهیم بتوانیم با همه جنبهها مقابله کنیم - چیزهای جاسوسی، چیزهای قهرمان، چیزهای صمیمانه، طنز. ما میخواهیم مطمئن شویم که چیزی دریافت میکنید که کمی متفاوت است…”
1 Iain De Caestecker قبل از اینکه نمایش به طور رسمی به او اطلاع دهد، به نیک خون اجازه داد که او در حال بازگشت است
«فکر می کنم اولین بار از طریق Iain شنیدم. بلاد به تی وی لاین گفت: فکر میکنم احتمالاً زمانی که قرار نبود به من پیام داد. او به من گفت که آنها در حال برنامه ریزی هستند، و خیلی خوب بود که این فرصت را به دست آوردم تا یک قسمت کامل از من و ایین را دریافت کنم. ما خیلی لذت بردیم و واقعا مشتاقانه منتظرش بودیم.»