Family Guy به خاطر طنز بیاحترامیاش که تکنیکهای داستانسرایی سنتی را به نفع گنگهای کوتاه و ارجاعهای دقیق فیلم رد میکند، مشهور است. در طول سالها، لحن نمایش به تدریج تیرهتر شده است. اعضای خانواده گریفین از تلاش لوئیس برای اغوا کردن دوست پسر دخترش تا تقریباً هر چیزی که پیتر در هر قسمت به آن دست مییابد، همه کارهای وحشتناکی را در طول اجرای سریال انجام دادهاند.
در حالی که Family Guy به دلیل احساساتی بودنش شهرت خاصی ندارد، این نمایش گهگاه با داستان های واقعاً تکان دهنده بینندگان را به وجد می آورد. در قلب صمیمیت آن، دوستی پایدار بین سگ خانواده، برایان، و بچه استوی است.اگرچه شخصیت دوم در ابتدا به عنوان یک نوزاد شرور که به دنبال تسلط بر جهان و مادرکشی بود نوشته شده بود، اما در فصل های بعدی به طور قابل توجهی نرم شده است. در اینجا شیرین ترین لحظات بین سگ سانتروپومورفیک مورد علاقه همه و نوزاد نابالغ است.
10 قلب عاطفی آنها
خالق ست مک فارلین اعتراف کرده است که تارهای صوتی او در حین ساخت نمایش ضربه می خورند. پس از ساخته شدن «برایان و استوی»، او باید سخت رنج کشیده باشد. این قسمت بطری صرفاً بر روی شخصیتهای اصلی تمرکز میکند که هر دو توسط مک فارلین صداگذاری شدهاند، زیرا با هم در یک صندوق بانکی گیر میافتند.
بدون حمایت بازیکنان پشتیبان معمولی، اپیزود بر دیالوگ بین دو شخصیت تکیه دارد و در پایان احساسی می شود. وقتی استوی متوجه میشود که برایان گاهی اوقات به مرگ خود فکر کرده است، کودک وحشتزده میشود.استوی در لحظه ای تاثیرگذار احساسات واقعی خود را به اشتراک می گذارد: "اگر تو را نداشتم گم می شدم… تو تنها کسی هستی که دوستش دارم."
9 استوی بازی خود را برای برایان خراب می کند
روشنفکری کاذب برایان در بسیاری از فصول بعدی به موضوع شوخی تبدیل شده است. در «نمایش برایان»، او نمایشنامهای به نام A Passing Fancy مینویسد که محبوبیت خود را ثابت میکند. این الهام بخش استوی برای نوشتن یک نمایشنامه نیز است و او مشتاق است که برایان آن را بخواند. اما برایان وقتی متوجه می شود که کار نوزاد بسیار برتر از کار خودش است، ویران می شود. بر این اساس، او به استوی دروغ میگوید که نوشتهاش افتضاح است.
وقتی استوی بازی خود را در حیاط دفن شده می بیند، به برایان می گوید که او فقط حسادت می کند زیرا بازی خودش آنقدر کم پشت بود که حتی پیتر هم می توانست به راحتی داستان را دنبال کند. از استوی دعوت میشود تا کارش را در برادوی به اشتراک بگذارد، اما در نهایت آن را برای بدتر تغییر میدهد و باعث نارضایتی مخاطبان میشود.استوی در یک اقدام دوستی تکان دهنده یک فرصت عالی را خراب کرد تا دوستش را خوشحال کند. این قسمت نقدهای مثبتی دریافت کرد، با A. V. باشگاه آن را «بهطور شگفتانگیز عمیق» میخواند.
8 کمک به Stewie برای غلبه بر کابوس هایش
وقتی استوی در فصل چهاردهم "A Lot Going on Upstairs" از کابوس های وحشتناک رنج می برد، دستگاهی اختراع می کند که برایان را قادر می سازد وارد ناخودآگاه خود شده و به علت اصلی رویاهای بد برسد. کابوسهای او مملو از ترسهای معمول دوران کودکی است و نشان میدهد که علیرغم هوش عالیاش، استوی هنوز یک نوزاد است. مشخص شد که هیولایی که در تعقیب استوی بوده است در واقع برایان است و ترس او از ناامید کردن بهترین دوستش را نشان می دهد.
7 برایان و استوی خاکستر روپرت را پراکنده می کنند
عشق استوی به خرس عروسکی خود، روپرت، منجر به لحظات تاثیرگذار زیادی در سریال شده است. اما در «سگ خرس را گاز می گیرد» حسادت برایان را نیز برمی انگیزد. برایان مست که از اینکه استوی با خرس خود زمان با کیفیتی را سپری می کند ناراحت است، به جویدن اسباب بازی پر شده متوسل می شود و در واقع او را "کشتن" می کند.
برای جبران، برایان موافقت می کند که با استوی به قله کوهی در ورمونت برود تا بتوانند خاکستر روپرت را پراکنده کنند. وقتی استوی خیلی اشک میریزد و ناراحت است که نمیتواند مداحی کند، برایان به جای او به او ادای احترام میکند و خرس را به خاطر اینکه استوی را به فرد بهتری تبدیل کرده است، تحسین میکند. سپس این زوج آهنگ "خداحافظی با دیروز خیلی سخت است" توسط Boyz II Men را می خوانند، لحظه ای پر از اشک.
6 استوی به برایان می گوید که او را دوست دارد
در «کلیه جدید در شهر»، پیتر از نارسایی کلیه رنج می برد و برایان موافقت می کند که هر دو کلیه خود را به او بدهد، که به ناچار او را می کشد.استوی مضطرب است و برایان را می رباید و او را به زمین بازی می برد که امیدوار است این زوج بتوانند برای همیشه زندگی کنند. وقتی برایان سعی می کند دوستش را متقاعد کند که می تواند بدون او ادامه دهد، استوی گریه می کند: "اما برایان، من تو را دوست دارم." خوشبختانه با پیدا شدن یک اهداکننده انسانی برای پیتر، جان برایان در نهایت نجات یافت. این اپیزود با تحسین روبرو شد: منتقد جیسون هیوز نوشت که این اپیزود "درباره اعماق و پیوندهای عشقی که خانواده را تشکیل می دهد به ما آموخت."
5 برایان استوی را از خطرات ستاره شدن کودکان نجات داد
ستاره کودک بودن با خطرات زیادی همراه است و خوشبختانه تعدادی از بازیگران کودک سابق توانستند در سنین پایین فرار کنند. در «بچه کره بادامزمینی»، پیتر و لوئیس پسر خردسال خود را مجبور به ستاره شدن میکنند، که منجر به استثمار وحشتناک از جمله مصرف مواد مخدر میشود. برایان وحشت زده قول داد که او را نجات دهد. پس از اینکه برایان وحشتهایی را که به طور بالقوه در انتظار بازیگران کودک است برای استوی توضیح میدهد، استوی تصمیم میگیرد تا عملکرد او را خراب کند و والدینش را به اشتباه راهشان پی ببرند.
4 استوی جان برایان را نجات داد
وقتی برایان در یک فروشگاه سخت افزاری در "گیگ اولو آمریکایی" شغلی پیدا می کند، با اصطلاحات حرفه ای خود همه را آزار می دهد. متعاقبا، استوی او را اخراج می کند و هر دو در نهایت با هم مشاجره می کنند که فتق برایان را تشدید می کند. او به دلیل اخراج، دیگر بیمه درمانی ندارد و نمی تواند به بیمارستان برود. اما معلوم شد که دانش او در مورد سخت افزار در واقع بسیار خوب است و استوی را راهنمایی می کند تا با استفاده از ابزار کارش او را عمل کند. این عملیات، اگرچه نامرتب است، اما موفقیت آمیز است.
3 مسابقه پای
در "Absolutely Babulous"، Stewie وارد یک مسابقه ساخت پای می شود و دلش برای برنده شدن است. برایان به او یادآوری می کند که بدون توجه به نتیجه باید به خودش افتخار کند.اما استوی وقتی که مقام اول مسابقات را کسب نمی کند، دلش می سوزد. با این حال، برایان به او اشاره می کند که او در رتبه پنجم قرار گرفت، که ثابت می کند که او واقعاً هم با استعداد و هم خاص است. کنار آمدن با درد برنده نشدن برای کودکان همیشه دشوار است، بنابراین برایان درس مهمی از زندگی به استوی میدهد.
2 استوی برایان را به زندگی بازگرداند
هنگامی که برایان در فصل 12 "زندگی برایان" با یک ماشین در حال حرکت برخورد کرد و کشته شد، طرفداران ویران شدند. سگ دیگری به نام وینی با صداپیشگی تونی سیریکو، ستاره The Sopranos جایگزین او شد، اما استوی با این کار مهربانی نکرد و می خواست بهترین دوستش را بازگرداند. در اپیزود "مرد کریسمس" نیز از فصل 12، استوی به گذشته سفر می کند تا برایان را از وسیله نقلیه تندرو نجات دهد. احتمالاً در شیرینترین و تکاندهندهترین صحنهای که Family Guy تا به حال به ما داده است، استوی برایان را از ماشین دور میکند و در واقع او را در زمان حال به زندگی بازمیگرداند، ژستی که برایان برای همیشه از آن سپاسگزار است.
1 سفر به مزرعه Jolly
نمونه اولیه پیوند استوی و برایان، فصل 3 "جاده به اروپا" می بیند که این دو به انگلیس سفر می کنند پس از اینکه استوی با سریال تلویزیونی زیبای بریتانیایی Jolly Farm Revue به میزبانی مادر مگی فرشته ای مجری می شود. جوان اصرار دارد که می خواهد برای همیشه در مزرعه جولی زندگی کند، اما برایان سعی می کند او را از این ایده منصرف کند. هنگامی که آنها به مزرعه جولی می رسند، استوی از این که متوجه می شود سرزمین جادویی صرفاً مجموعه ای از استودیوهای بی بی سی است، با بازیگران مبتذل و بی حیای خارج از صفحه نمایش، ویران می شود. برایان به استوی فاش میکند که احساس میکرد این به بهترین شکلی بود که خودش متوجه شد. پس از اینکه برایان به آنها پیشنهاد کرد که با مادر مگی شوخی کنند، آن دو دست در دست هم می روند.