کلی آزبورن، ستاره واقعیت و دختر راک مشهور آزی آزبورن، شهرت بهای سنگینی را به همراه داشته است. این زن 37 ساله از سالهای نوجوانی خود با فشارهای ناشی از یک شخصیت تلویزیونی دست و پنجه نرم میکرد و تقریباً دائماً از رفتارهای بیرحمانه و ظالمانه رنج میبرد که تلفات زیادی را به همراه داشته است.
آزبورن در اوایل دهه 2000 پس از حضور با خانواده اش در برنامه رئالیتی آزبورن به خوبی شناخته شد، اما شهرت و موفقیت همیشه او را خوشحال نمی کرد. پس از موفقیت این نمایش، کلی حرفه خود را در صنعت سرگرمی ایجاد کرد و با موفقیت نقش های بزرگی را به عنوان داور در نمایش هایی مانند پلیس مد و استعدادهای درخشان استرالیا ایفا کرد.در تمام طول مسیر، کلی با یک نبرد سلامت روان و در نتیجه مسائل مربوط به سوء مصرف مواد دست و پنجه نرم کرده است، اما اکنون به نظر می رسد که از طرف دیگر عبور می کند و در سال های اخیر حس جدیدی از اعتماد به نفس پیدا می کند.
پس کلی در مورد تجربه اش با قلدری چه گفته است؟ برای فهمیدن به ادامه مطلب بروید.
6 قلدری یک مشکل در کل زندگی کلی آزبورن بوده است
به نظر می رسد که کلی از کودکی با قلدرها سر و کار داشته است. شخصیت رقص با ستارهها با نوشتن در خاطرات صریح خود، راز (رازی) وجود ندارد، ادعا کرد که او "در هر مرحله از زندگی من" هدف قرار گرفته است و یک حادثه را بازگو می کند که "یک مرد بالغ" بطری را به سمت او پرتاب کرد. و یک حادثه وحشتناک دیگر که در آن او شنید که یک غریبه می گفت: "اگر من (مادر او، شارون آزبورن) بودم، برای کلی دعا می کردم که مرده به دنیا بیاید."
او به Us Weekly گفت: «مردم زنگ می زدند و به من می گفتند که از خوردن دونات دست بکشم چون چاق هستم. چشم هایم را گریه می کردم. از خودم متنفر بودم.»
5 محل کار نیز برای کلی آزبورن دشوار بوده است
آزبورن با نوشتن بیشتر در مورد تجربیات خود گفت که این قلدری زمانی که او بالغ شد از بین نرفت.
"به عنوان بزرگسالان، محل کار به دبیرستان ما تبدیل می شود." او گفت. ما مجبور هستیم بارها و بارها با همان افراد وقت بگذرانیم، صرف نظر از اینکه آنها را دوست داریم یا نه.'
او توضیح می دهد کهاین می تواند قلدری را بسیار آسان کند. «آن دختر جدید، همان دختری که برای ارتقای شغلی استخدام شد که تو نگرفتی؟ او توضیح داد، خوب، تنها گذاشتن او پشت میزش و خوردن یک سالاد غمگین در حالی که بقیه برای ناهار بیرون میروید، با طرد کردن، قلدری است. "صحبت کردن مداوم در مورد کسی در جلسات، دزدیدن ایده های او و تلاش برای بد جلوه دادن او در مقابل همکاران یا رئیس خود، قلدری است."
4 ترول های آنلاین کلی آزبورن یک کابوس بوده اند
کلی که در اینستاگرام فعال است نیز مرتبا قربانی ترول ها شده است. با این حال، این فقط ترول کردن آشکار نیست که دشوار بوده است. نظرات غیر معمولی نیز تاثیر خود را می گذارد.
در رسانههای اجتماعی، او توضیح میدهد: «مردم دوست دارند فکر کنند که نوشتن کامنتهای بد در اینستاگرام افراد مشهور، قلدری نیست، اما نه، هنوز هم قلدری است! مردم قدرت رسانههای اجتماعی و آتشهایی را که با نظرات نفرتانگیزشان برافروخته میکنند، درک نمیکنند. آنچه ما آنلاین می گوییم و انجام می دهیم در زندگی واقعی عواقبی دارد.'
3 کلی آزبورن از افزایش خودکشی ها به دلیل قلدری آنلاین نگران شده است
در داستانی از USA Today، کلی می گوید: «تعداد شگفت انگیزی از گزارش ها از سراسر جهان در مورد افرادی که پس از آزار و اذیت شدن در رسانه های اجتماعی دست به خودکشی می زنند، وجود دارد… قلدری همیشه به احساس قلدرها برمی گردد. درباره خودشان. اگر از زندگی خود راضی هستید، هرگز احساس نمیکنید نیازی به تلاش برای ایجاد احساس در مورد دیگران در مورد زندگیشان (تکذیبآمیز) داشته باشید.'
2 او همچنین می گوید که قربانیان قلدری باید دیدگاه جالبی داشته باشند
توصیه کلی آزبورن برای کسانی که از دست قلدرها رنج کشیده اند این است که درک کنند که قلدرها اغلب خودشان در حال مبارزه هستند. باید روی چیزهایی که مهم هستند تمرکز کنید.
'اگر قربانی قلدری هستید، فقط باید به حرکت رو به جلو ادامه دهید، و خواهید دید که بزرگترین افراد حوضچه شما واقعاً فقط پلانکتون در طرح اقیانوسی چیزها هستند. این یک کلیشه است، اما یک کلیشه واقعی. مردی که به مدت چهار سال در دبیرستان انتخاب شد، به راحتی می تواند مارک زاکربرگ بعدی جهان باشد. و تشویق کننده زیبایی که همه روی یک پایه قرار میدهند، میتواند تنها بماند، بدون هیچ عشق یا جادوی در زندگیاش، با پشیمانی که به گذشته نگاه میکند و متوجه میشود که باید خوبتر میبود. وقتی یاد بگیرید چه چیزی واقعاً مهم است، از هر ده بار نه بار دیر است.'
1 کلی آزبورن اکنون از طرف دیگر بیرون می آید
اکنون همه چیز برای شخصیت رسانه ای روشن تر به نظر می رسد، که می گوید همه چیز واقعاً به سمت بهتر شدن تغییر کرده است.
او گفت،"چیزی که مردم همیشه به من می گفتند، که واقعاً اخیراً شروع به درک آن کردم، این است که اوضاع واقعاً بهتر می شود". من می گویم بهتر است، نه آسان تر، زیرا زندگی فقط سخت تر می شود.فقط این است که شما یاد می گیرید که با وجود این زندگی را به بهترین شکل زندگی کنید. قلدرها هرگز ناپدید نخواهند شد - فقط این است که ما مهارت ها را ایجاد کرده ایم و این قدرت را داریم که در برابر آنها مصونیت بیشتری داشته باشیم. اگر زندگی خود را بر روی چیزهای مثبت بنا کنید، مانند سخت کوشی، عشق، و تلاش برای اینکه فرد بهتری باشید، فقط می توانید رشد کنید. اگر زندگی خود را بر اساس از بین بردن دیگران بسازید، فقط کوچک خواهید شد. من می دانم چه می خواهم. کدام را می خواهید؟'