لد زپلین آرزو می کند که برای این آهنگ شناخته شده باشند

فهرست مطالب:

لد زپلین آرزو می کند که برای این آهنگ شناخته شده باشند
لد زپلین آرزو می کند که برای این آهنگ شناخته شده باشند
Anonim

لد زپلین یکی از بزرگترین گروه های راک کلاسیک در جهان است. با این حال، علیرغم موفقیت آنها، آنها همیشه با میراث خود مبارزه کرده اند. بسیاری از گروه ها از آهنگ های موفق خود متنفرند، عمدتاً به این دلیل که از شنیدن و نواختن آنها خسته و خسته می شوند. اما لد زپلین، به طور خاص، رابرت پلانت، از یکی از معروف ترین آهنگ های گروهش، "Stairway to Heaven" متنفر است. این یکی از معروف ترین آهنگ های جهان است، با این حال بیش از هر چیز دیگری برای پلانت و زپلین مشکل ایجاد کرده است. آنها به دلیل سرقت ادبی این آهنگ مورد شکایت قرار گرفته اند، که احتمالاً طعم وحشتناکی در دهان پلانت ایجاد می کند، اما او نیز آن را دوست ندارد، عمدتاً به این دلیل که فکر می کند آهنگ های زپلین بسیار بهتری وجود دارد.

رابرت پلانت آرزو می کند که لد زپلین برای آهنگی متفاوت به خاطر سپرده شود

در صحبت با صدای بلندتر، بیش از سه دهه پس از انتشار "Stairway to Heaven"، پلانت به صراحت آهنگ موفق را منعکس کرد و فاش کرد که ترجیح می دهد طرفداران آنها را با کدام آهنگ به خاطر بسپارند. "کاش بیشتر به خاطر کشمیر بودیم تا پلکانی بهشت."

"Kashmir" آخرین آهنگ سمت دوم از آلبوم دوگانه Zeppelin در سال 1975 Physical Graffiti است. پلنت افزود: "خیلی درست است، هیچ چیز زیاده‌روی، هیستریک صوتی وجود ندارد. زپلین عالی." ممکن است طرفداران فوراً «کشمیر» را به عنوان بهترین موفقیت گروه در نظر نگیرند، اما بدون شک یکی از برترین آثار زپلین محسوب می شود. Louder Sound می نویسد که به عنوان یک کلاسیک "به طور جهانی شناخته شده است".

"همچنین احتمالاً آخرین باری بود که آنها چنین ارتفاعاتی را طی کردند."

"یک حرکت موزیکال و استعاری به سمت افق های دور و غیرقابل مقاومت (با استفاده از همان کوک DADGAD که جیمی پیج، گیتاریست پیش از این برای ایجاد ویترین های به یاد ماندنی از کارنامه خود مانند White Summer و Black Mountain Side) استفاده کرده بود، کشمیر. رویکرد چند رشته ای لد زپلین برای ساخت موسیقی راک را در بر می گیرد: بخشی راک، بخشی فانک، بخشی از طوفان گرد و غبار آفریقا."

ریشه های "کشمیر"

"کشمیر" در ابتدا "رانندگی به کشمیر" نامیده می شد. پلانت برای نوشتن آن در پاییز 1973 پس از یک رانندگی بسیار طولانی در "زمین های بایر" جنوب مراکش الهام گرفت. معنی آهنگ هیچ ربطی به مکانی که از آن نامگذاری شده نیست، بیشتر مربوط به آن سفر طولانی است.

در صحبت با کامرون کرو، پلنت گفت: "این یک جاده تک مسیری بود که صحرا را به خوبی قطع می کرد. دو مایلی شرق و غرب پشته هایی از سنگ های شنی بود. به نظر می رسید که شما در حال رانندگی از یک کانال هستید. ، این جاده فرسوده، و ظاهراً پایانی برای آن وجود نداشت."

در مورد موسیقی، که از یک جلسه آخر شب با جیمی پیج گیتاریست و جان بونهام نوازنده درام در یکی از اقامت‌های گروه در هدلی گرانج، یک ملک در همپشایر شرقی که گروه دوست داشت در آن ضبط کند، منتشر شد. سقف های بلندی داشت که برای ضبط عالی بود.

"این فقط بونزو و من بودیم،" پیج گفت.او درام را شروع کرد، و من ریف و اورداب‌ها را انجام دادم، که در واقع توسط یک ارکستر در پایان تکرار می‌شود، که به آن جان بیشتری بخشید. خیلی شوم به نظر می رسید و کیفیت خاصی داشت. خیلی خوب است که به یک حال و هوای واقعی بروید و بدانید که آن را به پایان رسانده اید."

سپس برای مدتی این آهنگ کنار گذاشته شد، عمدتاً به این دلیل که جان پل جونز، نوازنده باس، اخیراً پس از تجربه تور خارج از کنترل زپلین در ایالات متحده در سال 1973، تصمیم به ترک گروه گرفته بود. آنها سرانجام جونز را در سال 1974 به دست آوردند و کار روی "کشمیر" از سر گرفته شد. جونز مغز متفکر بخش های ارکستری این آهنگ بود.

با این حال، پلانت یک کمپینگ خوشحال نبود. او به اشعار خود افتخار می کرد، اما "متحجر" بود و "عملاً اشک می ریخت" سعی می کرد با "الگوی ریتمیک غیر معمول" آهنگ بخواند.

"این یک قطعه موسیقی شگفت انگیز برای نوشتن و یک چالش باورنکردنی برای من بود." «کل آهنگ… نه باشکوه، بلکه قدرتمند است: به نوعی تخلص یا فضای متنی انتزاعی در مورد کل ایده زندگی یک ماجراجویی و مجموعه ای از لحظات روشن نیاز داشت."

بعد از افزودن تار و بوق واقعی، حماسه اپرا به پایان رسید. این مظهر آهنگ های زپلین بود، حداقل برای پلانت. از طرف دیگر پیج گفت که این یکی از بهترین آهنگ های زپلین است نه بهترین. آنها آن را برای اولین بار در تور در سال 1975 بازی کردند و به سرعت به محبوبیت طرفداران تبدیل شد.

در سال 1977، پلنت گفت که روزی به کشمیر سفر خواهد کرد که "تغییر بزرگ" او را تحت تأثیر قرار دهد و او باید "واقعاً برود" تا به "آینده خود به عنوان یک مرد به جای یک پسر شوخی" فکر کند. ما نمی دانیم که آیا او واقعاً به هند رسیده است یا نه، اما مطمئناً تغییرات بزرگی را پس از مدت کوتاهی تجربه کرد.

توصیه شده: