تا زمانی که اولین فیلم مشترک اینگرید برگمن و روبرتو روسلینی در سال 1950 اکران شد، رابطه آنها قبلاً عمومی شده بود.
بازیگر سوئدی و نویسنده نئورئالیسم ایتالیایی با هم در درام Stromboli کار کردند که در یکی از جزایر Aeolian اتفاق میافتد و داستان یک زن لیتوانیایی را روایت میکند که پس از جنگ در ایتالیا آواره شده است.
در حالی که تلاش می کردند داستان زنی لتونیایی را که روسلینی در یکی از سفرهایش با او ملاقات کرده بود، بازسازی کنند، او و برگمان در حالی که هنوز با دندانپزشک پتر آرون لیندستروم ازدواج کرده بود عاشق هم شدند.. رسوایی که به وجود آمد باعث شد برگمان در هالیوود و زادگاهش سوئد طرد شود.
مکاتبات بین برگمان و روسلینی نشان داد که این بازیگر سالها قبل از ملاقات با او صحبت کرده بود و نامهای عاشقانه برای او نوشت و در آن از او خواست با هم همکاری کنند. ستاره کازابلانکا در اولین نامه خود به فیلمساز، «Ti amo» را نوشت تا ثابت کند که در آن زمان چقدر ایتالیایی کمی می دانست.
اینگرید برگمن در سال 1947 نامه ای عاشقانه به روبرتو روسلینی نوشت
سالها قبل از شروع رابطه آنها، برگمن پس از دیدن دو تا از مشهورترین فیلم های کارگردان ایتالیایی نامه ای به کارگردان ایتالیایی نوشت.
در پیام خود، ستاره سوئدی تمایل خود را برای همکاری با او ابراز کرد و با نوشتن "Ti amo" به روسلینی کمی طعم ایتالیایی خود را داد.
من فیلم های شما را دیدم Open City و Paisan، و از آنها بسیار لذت بردم. اگر به یک هنرپیشه سوئدی نیاز دارید که به خوبی انگلیسی صحبت کند، آلمانی خود را فراموش نکرده باشد، که در فرانسه خیلی قابل درک نباشد، و چه کسی برگمان در نامه صمیمانه خود نوشت: در ایتالیایی فقط «ti amo» میداند، من حاضرم بیایم و با شما فیلم بسازم.
بر اساس مجموعه معیارها، بازیگر برنده اسکار ابتدا نمی دانست نامه خود را کجا بفرستد و در نهایت آن را به شرکت فیلم Minerva در رم ارسال کرد.
روبرتو روسلینی در پاسخ به اینگرید برگمن یک فیلم درمانی فرستاد
با این حال، سخنان برگمان تنها سال بعد، در تولد 42 سالگی روسلینی به گوش او رسید.
من همین الان نامه شما را که اتفاقاً در سالگرد تولدم به عنوان ارزشمندترین هدیه به دستم می رسد، با احساس بسیار دریافت کردم. این کاملاً درست است که من آرزو داشتم با شما فیلم بسازم… کارگردان در تلگرام کوتاهی پاسخ داد.
اما روسلینی تمایل خود برای همکاری با برگمان را آرام نکرد و متعاقباً خلاصهای از فیلمی را برای او فرستاد که شبیه فیلم استرومبولی او بود.
در حین سفر به منطقه ای در شمال رم، فیلمساز در اردوگاهی مورد اصابت یک زن لتونیایی قرار گرفت که در انتظار بازگشت به خانه بود. او نتوانست مدت زیادی با او صحبت کند زیرا نگهبان به او دستور داد که برود.هنگامی که او بازگشت، به روسلینی اطلاع دادند که زن رفته و به جزایر لیپاری نقل مکان کرده است، زیرا با مردی از آن منطقه ازدواج کرده است.
"با هم برویم و دنبالش بگردیم؟ آیا با هم زندگی او را در دهکده کوچک نزدیک استرومبولی، جایی که سرباز او را برد، تجسم کنیم؟" روسلینی در نامهاش از برگمان خواسته بود که فیلمش را در چند پاراگراف درباره عشق، تطبیق با واقعیتی متفاوت و در نهایت آزادی خلاصه کند.
"احتمالا می توانید به اروپا بیایید؟ من می توانم شما را برای یک سفر به ایتالیا دعوت کنم و در اوقات فراغت به این موضوع بپردازیم؟ آیا دوست دارید من برای این فیلم شرکت کنم؟ چه زمانی؟ نظر شما در مورد چیست؟ به خاطر همه این سوالات ببخشید، اما میتوانم برای همیشه از شما سؤال کنم." او همچنین نوشت.
اینگرید برگمن و روسلینی در سال 1950 ازدواج کردند
برگمن برای ملاقات با روسلینی به اروپا آمد و آن دو با هم استرومبولی را ساختند، فیلمی که در ایتالیا با استقبال خوبی روبرو شد، اما ابتدا در آمریکا و بریتانیا پخش شد و نقدهای اخیر ارزش هنری آن را دوباره ارزیابی کردند.
هنگامی که فیلم اکران شد، برگمن به تازگی صاحب پسری از روسلینی شده بود، رابین که در فوریه 1950 متولد شد، چند روز قبل از اکران فیلم در ایالات متحده. او از لیندستروم خواسته بود که او را طلاق دهد، اما او نپذیرفت. علاوه بر این، تماسها با دخترشان پیا، که با پدرش در سوئد زندگی میکرد، کم بود.
این رسوایی بر حرفه و شهرت برگمن تأثیر داشت، ظاهراً این رابطه با شخصیتهای خالصی که او اغلب روی پرده بازی کرده بود در تضاد بود و رسانهها و افکار عمومی تمایل داشتند با او برابری کنند، همانطور که برگمن بعداً اشاره کرد. زندگی.
یک هفته پس از به دنیا آمدن رابین، برگمن با نیابت از شوهر اولش طلاق گرفت و طبق قانون مکزیک با روسلینی ازدواج کرد. در سال 1952، این زوج دو دختر دوقلو به نام های ایزوتا اینگرید و ایزابلا داشتند که راه مادرش را دنبال کردند و به یک بازیگر برنده جایزه تبدیل شدند. پس از استرومبولی، برگمان و روسلینی در چهار فیلم دیگر با هم کار کردند.
سرانجام، این زوج پس از رابطه نامشروع کارگردان با فیلمنامه نویس بنگالی، سونالی داسگوپتا، درخواست طلاق دادند. او و برگمن رسماً در سال 1957 راه خود را ادامه دادند.
برگمن در سال 1958 دوباره ازدواج کرد و با لارس اشمیت کارآفرین تئاتر سوئدی ازدواج کرد. آنها در سال 1975 طلاق گرفتند، اما تا زمان مرگ او بر اثر سرطان سینه در لندن در سال 1982، صمیمی ماندند.