بسیاری از مردم دوست دارند به عقب برگردند و کمدی های محبوب دهه 90 خود را برای مقداری نوستالژی تماشا کنند. تماشا کردن و یادآوری آن می تواند سرگرم کننده باشد، همچنین می تواند یادآوری نگران کننده باشد که دهه 1990 کامل نبود. بسیاری از جوک ها و موضوعاتی که زمانی خوب بودند، هرگز مطابق با استانداردهای مدرن پرواز نمی کردند.
مقالات و قطعات زیادی درباره محتوای دهه 90 وجود دارد که سن خوبی نداشت. اما برخی از قسمتهای نمایشهایی مانند فریزر، دوستان، و سینفلد نه تنها مشکلساز نیستند، بلکه عجیب هستند.
8 اپیزود گام به گام با معلم غارتگر
گام به گام نوعی دسته برادی دهه 90 بود. دو والد مجرد با 3 فرزند هر کدام ازدواج می کنند و نمایش حول محور آشنایی بچه ها با یکدیگر می چرخد.دو تا از بچه ها، جی تی و خواهر ناتنی اش دانا، در یک کلاس اخلاق دبیرستان هستند. دانا متوجه می شود که معلم آنها سعی دارد جی تی را اغوا کند. ترس او زمانی تایید می شود که معلم جی تی را به خانه اش دعوت می کند و سعی می کند با او رابطه جنسی داشته باشد. شوخیهایی درباره معلمان جذاب که با دانشآموزان پسر زیر سن قانونی خود میخوابیدند، در آن زمان رایج بود، اما به دلایل بسیاری موضوعی مشکلساز بود.
7 اپیزود فرازیر با معلم پیانویش
فریزر متوجه می شود که یکی از بیماران سابقش اعتماد او را نقض کرده و از داستان چگونگی از دست دادن باکرگی خود برای نوشتن یک رمان جدید استفاده کرده است. فریزر توسط خیانت درهم شکسته می شود، اما بنا به دلایلی احساس می کند که باید به دنبال زنی باشد که ابتدا با او خوابیده است تا از او برای اینکه او را مردی کرده است تشکر کند. معلوم می شود که آن شخص مربی پیانو دوران کودکی اوست که 40 ساله بود که با یک نوجوان فریزر همخواب شد.
6 اپیزود سابرینا جادوگر نوجوان درباره اعتیاد به پنکیک
Sabrina The Teenage Witch به خودی خود نمایشی به اندازه کافی عجیب بود.کمدی در مورد یک جادوگر یتیم که توسط خالههایش بزرگ میشود و یک گربه سخنگو؟ آره عجیبه اما عجیب تر از آن قسمتی بود که سابرینا به خاطر ژنتیکش به پنکیک معتاد شد. این نمایش قرار است استعاره ای از اعتیاد به مواد مخدر و الکل باشد، اما برای چنین موضوع جدی نسبتاً سبک است. در حین کناره گیری، زنی را که لباسی شبیه بطری غول پیکر شربت پوشیده و اعداد موسیقی را می خواند، توهم می کند.
5 اپیزود دوستانی که می توانست باشد
قسمت "What If" Friends به چند دلیل طرفداران را آزار داد. یکی این بود که نمایش هیچ کاری برای پیشبرد قوس داستانی انجام نداد، اما شوخیهای این اپیزود هم سن خوبی ندارند. یکی از خطوط داستانی این است که اگر مونیکا هرگز وزن کم نمی کرد و همچنان چاق بود، چه می شد. خب، پاسخ این است که همه درباره بدن او جوک های وحشتناکی می کنند، و جای تعجب است که با وجود اینکه او بزرگ است، هنوز شروع به ارتباط با چندلر کرده است.
4 اپیزود سینفلد با استاکر جری
یکی دیگر از اپیزودهای سینفلد که ممکن است مخاطبان مدرن با آن مشکل داشته باشند، قسمت اپرا است. این یکی از تاریک ترین قسمت های سریال در نظر گرفته می شود زیرا جو داوولای دیوانه جری را تهدید به کشتن می کند و لباس پاگلیاچی، دلقک انتحاری اپرای کلاسیک را می پوشد. بدتر از آن، جو در حال تعقیب الین است و تصاویر او را روی دیوارهای خانه اش گچ گرفته است. همه اینها به اندازه کافی ناراحت کننده است، اما چیزی که بیش از همه ناراحت کننده است این است که مرد هیچ عواقبی را متحمل نمی شود و تا پایان قسمت همچنان آزاد است.
3 اپیزود پسر باهوش با یک منحرف
پیدا کردن قسمتهایی از پسر باهوش که عجیبتر از طرح سریال (پسر نابغه ده سالهای که چندین کلاس را رها میکند تا وارد دبیرستان شود) عجیبتر باشد، سخت است، اما غیرممکن نیست. یکی از ناراحتکنندهترین قسمتها باید قسمتی باشد که او سعی میکند بازیهای ویدیویی بوتلگ را از مردی که به صورت آنلاین ملاقات کرده است بخرد. او به زیرزمین مرد می رود جایی که مرد سعی می کند او را وادار کند تا برای عکس های برهنه ژست بگیرد.پسر هوشمند بدون آسیب از چنگ منحرف ها می گریزد و مرد دستگیر می شود. پس حداقل پایان خوشی دارد؟
2 قسمت Frasier با مرد مرده
فریزر و دوست دخترش فقط برای اینکه ماشینشان خراب شود یک سفر جاده ای برنامه ریزی می کنند. آنها توسط یک زوج مسن و پسر کاملاً بالغ آنها پناه می گیرند. پیچ و تاب؟ خانواده از مرگ مادربزرگ غمگین هستند. پیچ دوم این است که فریزر در همان اتاق تابوت مادربزرگ خواهد خوابید. اپیزود تاریکتر و تاریکتر میشود، میبینیم که خانواده یکی یکی میآیند و با جسد بانوی مرده صحبت میکنند، حتی تابوت را باز میکنند تا او را در آغوش بگیرند. بدتر میشود. فریزر و دوست دخترش تصمیم می گیرند خانواده عزادار را مسخره کنند. این به طور گسترده ای بدترین قسمت کل سریال در نظر گرفته می شود.
1 اپیزود دوستانی که راس از اولین بوسه خود با… یاد می گیرد
راس زمانی را به یاد می آورد که ریچل و مونیکا از او و چندلر در کالج دیدن کردند. یک بار دیگر، قرار است خنده دار باشد که مونیکا چاق است، و خنده دار است که ریچل قبلا بینی بزرگی داشت، بنابراین ما دو زن بالغ را می بینیم که در حال بازی نوجوانان با پروتزهای سنگین و نامطلوب هستند.اما تلخ ترین قسمت این اپیزود زمانی است که راس متوجه می شود دختری را که روی تختش پیدا کرده و بوسیده است، راشل نبوده، خواهرش مونیکا بوده است. مونیکا و ریچل هم مست بودند. فقط برای بررسی؛ راس سعی کرد روی نوجوان مستی که معلوم شد خواهرش است حرکتی انجام دهد و ظاهراً تماشاگران شرمساری بدن و آرایش بد مصنوعی را خنده دار می دانند.