با نگاهی به همه موفقیت هایی که The Office در طول اجرای طولانی خود از آن برخوردار بود، یک چیز به سرعت روشن می شود، شگفت انگیز است که نمایش اصلاً بینندگانی را به خود جذب کرد. به هر حال، در وهله اول، شانسها در برابر هر نمایشی که روی آنتن میرود، انباشته است، چه رسد به کسب موفقیت کافی برای تمدید سال به سال. علاوه بر این، اگر نمایش اخیراً به مرحله تولید برسد، احتمالاً شکست میخورد. برای اثبات این ایده، تنها کاری که باید انجام دهید این است که به این واقعیت نگاه کنید که استیو کارل، ستاره سریال معتقد است که شخصیت او مایکل اسکات، این روزها افراد زیادی را آزار خواهد داد.
البته، طرفداران The Office به شما خواهند گفت که یکی از دلایل اصلی موفقیت این سریال این است که در سالهای اولیه بازیگران عالی بود.به هر حال، اگر ستارگان اصلی سریال در بازی کردن با یکدیگر آنقدر فوقالعاده نبودند، بینندگان احتمالاً در بسیاری از مواقع روی این موضوع تمرکز میکردند که شخصیتهای آنها چقدر میتوانند برای یکدیگر وحشتناک باشند. همانطور که مشخص است، این واقعیت که بازیگران The Office با هم بسیار عالی بودند دلیل دیگری برای شکست این سریال است. دلیل آن بازیگری است که نقش یکی از محبوبترین شخصیتهای The Office را بازی میکرد، تقریباً قبل از انتخاب شدن در سریال موفق، بازیگری را کنار گذاشت.
جنا فیشر بسیار به ترک دفتر نزدیک شد
در طول سال ها، افراد زیادی بوده اند که از ستاره های مختلف به عنوان داستان های موفقیت یک شبه یاد کرده اند. در برخی از اتفاقات نادر، این توصیف دقیقی است زیرا برخی از افراد پس از کشف از ناکجاآباد تبدیل به ستاره شده اند. با این حال، در اکثریت قریب به اتفاق مواردی که در آن یک بازیگر ظاهراً از ناکجاآباد تبدیل به یک ستاره میشود، آنها در واقع سالها تلاش کردند تا قبل از رسیدن به موفقیت بزرگ خود به موفقیت دست یابند.
بعد از اینکه The Office به یک هیجان تبدیل شد، برای مردم آسان بود که فکر کنند جنا فیشر، جان کرازینسکی و راین ویلسون از همان لحظه ای که خود را بازیگر نامیدند، مجذوب شدند.با این حال، جای تعجب نیست که هر سه آنها قبل از رسیدن به نقش هایی که آنها را به شهرت رساند، زمان قابل توجهی را برای موفقیت در بازیگری صرف کرده بودند.
در طول حضور در پادکست Office Ladies، نویسنده آفیس، برنت فارستر، کتاب جنا فیشر "زندگی یک بازیگر: راهنمای بقا" را مطرح کرد. دلیل اینکه فارستر این کار را کرد، تعریف و تمجید از فیشر و صحبت در مورد اینکه فیشر چقدر به ترک بازیگری نزدیک شد.
"اگر کتاب فوق العاده او را بخوانید، که هم یک کتابچه راهنمای آموزشی و هم یک زندگی نامه پرخاطره است، خواهید فهمید که جنا فیشر هفت سال تلاش کرد تا وارد حرفه بازیگری شود. در پایان هفت سال، او احساس کرد که شکست خورده است. او ماشینش را جمع کرد و تصمیم گرفت که به خانه اش به میسوری برگردد. او تنها بعد از اینکه مربی و مدیر بازیگری اش گفتند، "خواهش می کنم، جنا" تصمیم گرفت بماند. یک فصل دیگر را صرف تلاش برای تلویزیون کنید.» و این زمانی بود که او The Office را دریافت کرد.»
پس از بیان اینکه "در واقع هرگز ماشین [خود] را بسته بندی نکرد و گفت [او] می خواهد برود"، موافقت کرد که تقریباً بازیگری را رها کرده و برنامه پشتیبان خود را فاش کرد.من بعد از هفت سال ناکامی با مدیرانم تماس گرفتم و گفتم: «تصمیم گرفتم تکنسین دامپزشک شوم.» ثبت نام کرده بودم. این یک برنامه دو ساله بود. من در حال نجات حیوانات بودم و قرار بود تمام وقت این کار را انجام دهم. من مجوز فنی دامپزشکی خود را می خواستم تا بتوانم داروها را تجویز کنم. و بنابراین من میگفتم: «من اینجا هستم.» «درست است که مدیرم و مربی بازیگری ام سر من فریاد زدند. آنها می گفتند: "فکر می کنید حرفه بازیگری چیست؟ فکر میکردی فقط یک سری پیشرفت است؟ فقط یک سری موفقیت؟ نه! این موفقیت های کوچک است که با شکست های زیادی همراه است. هنرپیشه بودن یعنی همین.»
استیو کارل تقریباً شغل دیگری نیز داشت
البته، ناگفته نماند که تصور اینکه کسی غیر از جنا فیشر، Pam Beesly از The Office را زنده کند، غیرممکن به نظر می رسد. به طور مشابه، استیو کارل در به تصویر کشیدن قلب طلایی مایکل اسکات با وجود رفتار ظالمانه شخصیت آنقدر عالی بود که تصور شخص دیگری در آن نقش به همان اندازه سخت است.به هر حال، حتی با وجود اینکه چندین سلبریتی محبوب برای بازی در نقش مایکل اسکات از The Office تست دادند، هیچ یک از آنها برای این نقش مناسب به نظر نمیرسیدند.
اگر اوضاع طور دیگری پیش می رفت، استیو کارل نه تنها در The Office بازی نمی کرد، بلکه تقریباً اصلاً یک بازیگر هم نبود. دلیل اینکه طرفداران The Office می دانند این است که کارل در مورد مسیر شغلی ای که تقریباً طی مصاحبه ای در سال 2011 با bevermag.com طی کرد صحبت کرد. من قصد داشتم به دانشکده حقوق بروم، و گیر کرده بودم، زیرا نمیتوانستم بفهمم چه چیزی را باید در مقاله درخواست مدرسه حقوقم بنویسم. پدر و مادرم مرا نشستند و گفتند: «خب، میخواهی چه کار کنی؟» «گفتند: «به دنبال دلت برو. این زندگی شماست شما باید کاری را انجام دهید که شما را خوشحال می کند و این زندگی هیچ کس دیگری نیست، مطمئناً مال ما نیست، بنابراین کاری را که فکر می کنید از شما می خواهیم انجام ندهید، زیرا این کار شما را خوشحال نمی کند.»