تنها باری که بازیگر دیگری را در نقش هری پاتر دیدیم زمانی بود که هری و گروهش در تالار اسرار Polyjuice Potion را گرفتند. ما به دلایل واضح از آن لذت نبردیم.
اما واقعیت این است که بازیگر دیگری می توانست نقش جادوگر معروف را بازی کند. ما نمیتوانستیم آن را بیش از تصور اینکه شخص دیگری در نقش لوک اسکای واکر، فرودو بگینز یا کاپیتان آمریکا بازی کند، تصور کنیم. وقتی کسی روی آن شخصیت های قهرمان اثر گذاشت، تمام شد. هیچ کس دیگری نمی تواند آنها را بازی کند. اگر کسی تلاش کند، تنظیم مجدد مغز جامعه برای اینکه بتواند شخص دیگری را ببیند دشوار خواهد بود. برای پاک کردن خاطراتمان به نورالایزر M. I. B نیاز داریم.
وقتی آنها در حال انتخاب هری بودند، کارگردان، کارگردان بازیگر و جی.کی رولینگ هزاران هری احتمالی را پشت سر گذاشت و تقریباً در این روند تسلیم شد. آنها روی یک پسر احتمالی فرود آمدند، اما زمانی که یک پسر نامعلوم بریتانیایی روی صفحه نمایش آنها ظاهر شد، این ایده را از پنجره بیرون انداختند. اما بدست آوردن او از بقیه سخت تر بود.
در اینجا آمده است که چگونه دنیل رادکلیف تقریباً هری پاتر نبود و چگونه والدینش تقریباً آچار را در کار انداختند.
رادکلیف تأثیر گذاشت…در دو مورد
هنگامی که جانت هیرشنسون وارد صحنه شد، یکی دیگر از کارگردانان بازیگری کار روی هری پاتر و سنگ جادو را آغاز کرده بود. تا آن زمان، قسمت های رون و هرمیون قبلاً محدود شده بودند، اما آنها هنوز هیچ ایده ای در مورد هری نداشتند.
قبل از مراحل پیش تولید، استیو اسپیلبرگ قرار بود کارگردانی کند و او هیلی جوئل اوسمنت، ستاره کودک نامزد اسکار فیلم حس ششم را میخواست. زمانی که این ایده توسط رولینگ که میخواست کودکان ناشناس بریتانیایی انتخاب شوند، از کار کنار رفت.
کارگردان جدید، کریس کلمبوس، پسر آمریکایی دیگری به نام لیام آیکن را که قبلاً در فیلم Stepmom با او کار کرده بود، آزمایش کرد. اما مثل قبل باید یک پسر انگلیسی ناشناخته می بود و در واقع قانون «تنها بریتانیایی» برای همه کسانی که در این فیلم بازی می کردند اعمال می شد. به این معنی که حتی رابین ویلیامز هم نمی توانست نقش هاگرید را بازی کند.
همچنین فهرستی طولانی از چیزهایی وجود داشت که آنها باید برای به دست آوردن هری مناسب بررسی می کردند. او باید سن مناسبی داشت و رنگ چشم مناسبی داشت.
معلوم شد که کلمب در اوایل مراحل انتخاب بازیگر میدانست که میخواست هری پاتر چه کسی باشد. وقتی او به طور تصادفی در VHS دیوید کاپرفیلد از بیبیسی ظاهر شد، میدانست که پسر کوچکی که نقش یک کاپرفیلد جوانتر را بازی میکند عالی خواهد بود. اما در آن مرحله، رادکلیف ظاهرا پس از انجام آن تولید بیبیسی و اولین فیلمش، خیاط پاناما، بازیگری را کنار گذاشت.
تا یک ماه قبل از شروع فیلمبرداری، تهیهکننده فیلم، دیوید هیمن، فرصتی پیدا کرد که با رادکلیف و خانوادهاش برخورد کند.
در یک تئاتر لندن با نام Stones in his Pockets، هیمن با رادکلیف و والدینش، آلن و مارسیا، که هر دو مانند پسرشان بازیگران کودک بودند، برخورد کرد. آلن یک نماینده ادبی است و مارسیا یک مامور انتخاب. هر دو هیمن را میشناختند و او را با رادکلیف جوان آشنا کردند.
هیمن توسط پسر کوچک ساخته شد و نتوانست توجهش را از او دور کند. این یک نمایشنامه بسیار خوب و برنده جایزه بود - و برای من کاملاً فراموش شدنی بود. تمام چیزی که به آن فکر می کردم پسری بود که در ردیف پشت سرم نشسته بود - دنیل رادکلیف. او این چشمان آبی درشت داشت، یک کنجکاوی عمیق، سکون و خونسردی واقعی - او روح پیری در بدنی جوان بود. وقتی با او ملاقات کردم، روحیه ای فوق العاده سخاوتمند، خونگرم، صمیمی و گشاده رو بود. او می خواست به بی تکلف ترین راه ها راضی کند. آنچه نیز مشهود بود هیمن به اینترتینمنت ویکلی گفت نجابتی ذاتی، که هنوز هم دارد.
هیمن میدانست که رادکلیف هری پاتر اوست که در آن نمایشنامه نشسته است، اما نمیدانست که باید مذاکرات زیادی انجام دهد تا او را بپذیرد.
والدینش نمیخواستند او امتحان بدهد
هیمن در این فاصله نزد رادکلیف رفت و از او پرسید که آیا میخواهد تست بزند. آلن رادکلیف گفت شاید.
"او آن را به عنوان یک نشانه می دید. مثل اینکه من به این چیزها اعتقاد خاصی ندارم، اما آنها آن را به عنوان نشانه ای در نظر گرفتند که به نوعی قرار است چنین باشد، و بنابراین به من اجازه دادند استماع کنم" رادکلیف گفت. اما پس از فکر کردن سخت در مورد آن، آنها فکر کردند که شاید این تصمیم خوبی نبود.
"آنها نزد پدر و مادرم رفتند، و در آن زمان، قرارداد امضای - فکر می کنم - شش فیلم بود که همگی در لس آنجلس ساخته می شدند، و مادر و پدرم به سادگی گفتند: "این هم همینطور است." رادکلیف به THR گفت: "این اتفاق نمی افتد."
"من نمی دانستم هیچکدام از اینها ادامه داشته است. و بعد، شاید سه، چهار ماه بعد، قرارداد تغییر کرده بود، و قرار بود دو فیلم فیلمبرداری شود، و آنها هر دو را می کردند. در انگلستان انجام شود، و بنابراین آنها گفتند، "خوب.""
پس از چند بار تست و تست صفحه نمایش، آنها روپرت گرینت و اما واتسون را در نقش رون و هرمیون قفل کردند، اما هنوز هری وجود داشت.
"به عقب برگشتیم و دوباره به دنیل نگاه کردیم. بچه دیگر فوق العاده بود و بسیار آسیب پذیر و بسیار هری به نظر می رسید، اما علاوه بر این، هری قرار بود بچه بسیار قدرتمندی هم شود. و دنیل هر دو طرف را داشت. او بسیار آسیب پذیر بود، اما بچه دیگر - مثل این بود که او [قرار بود] توپ هایی را که دنیل دارد، به این شکل در اختیار نداشته باشد، " هیرشنسون گفت.
آنها پس از یک تصمیم سخت طولانی مدت رادکلیف را انتخاب کردند و همانطور که همه می دانیم، آنها در انگلیس فیلمبرداری کردند. اما فرانچایز فقط دو فیلم نبود. به هشت تبدیل شد تعجب می کنم که آیا رادکلیف هرگز از اینکه در مورد آن معامله به آنها دروغ گفته شده است، آزرده خاطر شده اند. با این حال، در پایان، تصمیم آنها برای اجازه دادن به پسرشان تست بازیگری و بازی در این نقش احتمالا یکی از بهترین تصمیمات زندگی آنها بود. پدر و مادر رادکلیف از همه چیز حمایت کردند، درست مثل هری که به او نگاه می کرد.همیشه.