از دوران جوانی، آشکار بود، جنیفر آنیستون ستاره بزرگی می شد. پدرش، جان آنیستون نیز از جوانی این عظمت را در او دید، جنیفر یک استعداد طبیعی است. چیزهای خاصی وجود دارد که شما می توانید در این تجارت بیاموزید، و چیزهای خاصی وجود دارد که نمی توانید یاد بگیرید. غریزه کمدی که او وجود دارد. این بزرگترین دارایی اوست.» او به لطف «دوستان» پیشرفت کرد و به زودی به لطف فیلمسازی نیز به رزومه خود اضافه شد. با این حال، راستش را بگوییم، وقتی صحبت از حرفه آنیستون می شود، چند شک و تردید وجود دارد.
مرحوم جوآن ریورز یکی از این افراد بود، او کار جن را تکراری و کاملا خسته کننده خواند. پیرز مورگان یکی دیگر از افراد مشهوری است که آنیستون را در گذشته به وجد آورد، مخصوصاً برای اظهار نظری که پس از یک عکس افشاگرانه انجام داد. بیایید بگوییم که مورگان هیچ احساس همدردی نسبت به A-lister هالیوود نداشت.
این ما را به شخص بعدی مان، جی مور می رساند. این دو در کنار یکدیگر در «Picture Perfect» کار کردند، فیلمی که در سال 1997 و در دوران اوج فعالیت حرفه ای آنیستون اتفاق افتاد. با وجود اینکه فیلم به خوبی پیش می رفت، تنش های جدی پشت صحنه وجود داشت. آنقدر که موهر با گریه صحنه فیلم را ترک می کرد. این یک جنبه متفاوت از آنیستون است که ما واقعاً چیز زیادی در مورد آن نمی شنویم.
جن ناراضی
سناریوی شروع یک کار جدید را تصور کنید و از همان روز اول، مهمترین فرد در اتاق شما را تحقیر میکند… این تجربه خلاصه شده برای جی مور در کنار جنیفر آنیستون در فیلم «تصویر عالی» بود.در کنار ال، مور این تجربه وحشیانه را مورد بحث قرار داد، "حضور در صحنه فیلمبرداری که در آن زن اصلی از حضور من ناراضی بود و از روز اول این موضوع را به وضوح بیان کرد. من فیلم های زیادی بازی نکرده بودم، و حتی با وجود اینکه آنها برخی از آنها را آزمایش کردند. بچه های خیلی معروف، من به نوعی وارد نقش اصلی شدم. بازیگر زن گفت: "به هیچ وجه! تو باید با من شوخی کنی!" با صدای بلند. بین عکس ها. برای بازیگران دیگر سر صحنه. من به معنای واقعی کلمه به خانه مادرم می رفتم و گریه می کردم."
وقتی از مور پرسیده شد که چرا دوست نداشتن اینقدر زیاد است، مور آن را به خاطر نقشهای گذشتهاش و شیوهای که معمولاً در فیلمها بازی میکرد، مقصر دانست، "مطمئن هستم که در طول زندگیام مانند یک احمق رفتار کردهام، سپس این که در بخش خوبی از زندگی ام ابله بازی کردم، این تصور را ایجاد کردم که من یک احمق هستم. اما همانطور که دکتر فیل می گوید، "اعتماد به دست آمده است." امیدوارم انجام دهند."
به نظر می رسد که مدتی طول کشید تا آنیستون در کنار او باشد. در نهایت، علیرغم تجربه دردناک، این دو توانستند در کنار یکدیگر کار کنند.