The Marvel Cinematic Universe's Moon Knight از نظر تنوع به رسمیت شناخته شده است. در حالی که این یک هدف بسیار واضح برای فیلمسازان در دیزنی بوده است، سری اخیر دیزنی پلاس همه چیز را به گونه ای جلوتر برده است که اجباری یا ساختگی به نظر نمی رسد. برای یک، به نظر می رسد که شخصیت اصلی اسکار آیزاک اولین ابرقهرمان یهودی در MCU باشد، چیزی که به شدت نادیده گرفته شده است. در حالی که فیلمسازان می توانند مذهب و قومیت او را با پوشیدن کیپا و شرکت در مراسم شیوا فراتر از او بگیرند، اما قطعاً این پیشرفت است. همین را می توان برای لیلای می کالااوی گفت.
لیلا، با نام مستعار اسکارلت اسکاراب، اولین ابرقهرمان مصری این مجموعه است.و او توسط می کالاماوی تقریباً ناشناخته به زندگی آورده شده است. اگرچه، به لطف بازی در فیلم Moon Knight، جهان به سرعت متوجه می شود که این بازیگر مصری کیست و شخصیت او چقدر برای MCU مهم است.
می کالااوی فکر نمی کرد که او یک ابرقهرمان شده است
در خلال مصاحبه اخیر با Vulture، می، که در بحرین از پدری مصری و مادری فلسطینی-اردنی به دنیا آمد، توضیح داد که چقدر احساس می کند شخصیت او برای فرانچایز ابرقهرمانی چند میلیارد دلاری اهمیت دارد. البته، زمانی که او برای اولین بار نقش لیلا را رزرو کرد، نمی دانست که در نهایت یک هویت ابرقهرمانی که به یک کمیک 1977 برمی گردد و در اصل یک مرد بود، اتخاذ خواهد کرد.
"یادم می آید زمانی که تست بازیگری را دریافت کردم، که یک خط بسیار مبهم در مورد اینکه این شخصیت چه کسی خواهد بود، به یکی از دوستانم می گفتم: "او مصری است؛ من دوست دارم آن را به تصویر بکشم. همیشه می خواستم یک ابرقهرمان باشید، اما حدس میزنم این اتفاق برای من نخواهد افتاد.باحال است. و سپس یک ماه پس از دریافت آن، از مگان کسپرلیک طراح لباس با من تماس گرفت و او گفت: "ما باید از شما اسکن بدن انجام دهیم." و من می گفتم "چرا؟" و او می گوید، "اوه، شما نمی دانید؟" و من اینطور گفتم، "نه، من این کار را نمی کنم." و او می گفت، "حدس می زنم من قرار نیست به شما بگویم، اما شما یک ابرقهرمان هستید." و من می گفتم: "چی؟! اوه خدای من!'"
چرا اسکارلت اسکاراب برای MCU مهم است
در مصاحبه خود، می توضیح داد که چگونه احساس می کند تجسم ها و بازنمایی های نادرست زیادی از شخصیت های خاورمیانه در فیلم های ابرقهرمانی وجود داشته است. بنابراین او خوشحال بود که کارگردان محمد دیاب و خودش این فرصت را پیدا کردند که تصویر دقیق تری را برای طرفداران جهانی به تصویر بکشند.
"از نظر تاریخی، ارجاعاتی به شخصیت های خاورمیانه و خاورمیانه وجود خواهد داشت، اما اغلب افرادی را از آنجا در این فرآیند پیدا نمی کنید." می به Vulture گفت. "اکنون این توجه بیشتر به این است که چه چیزی ما را به آن احساس نزدیک می کند، و چگونه می توانیم از نزدیک آن تصویر را دریافت کنیم، و این فقط از طریق چشمان افرادی است که اهل آنجا هستند، یا آنجا زندگی کرده اند و آن را در آن تجربه کرده اند. احساس، مفهوم.و این همان چیزی بود که این نمایش را به آن تبدیل کرد: همکاری با محمد دیاب و همسرش سارا گوهر. سردبیر ما، احمد حافظ، مصری بود. موسیقی درگیر، آهنگساز هشام نزیه. این گواهی است بر کوین فایگ [مارول] و گرانت کورتیس تهیهکننده ما که این فضا را در اختیار ما گذاشتند و اگر چیزی واقعی به نظر نمیرسید کاملاً صدای ما را شنیدند. خیلی وقتها احساس میکنید فضایی که ما بهعنوان افرادی که سفیدپوست نیستند یا در غرب بزرگ نشدهاند، این است که باید بهعنوان نمادی دراماتیک از جایی که اهل آن هستیم دیده شویم. این که فضایی به ما داده شود که در این فرهنگ که از آن هستیم زندگی نمی کنیم، و تعداد زیادی از منطقه درگیر آن هستند - برای من، در این زمینه انقلابی است."
در حالی که به می گفته شده که او اکنون نماینده "خاورمیانه" است، او ادعا می کند که این منطقه هویت واحدی ندارد.
"مردم می گویند، "شما نماینده خاورمیانه هستید" و من می گویم "نه، من نیستم." من از آنجا هستم، تمام زندگی ام را در آنجا بزرگ کردم و سپس به ایالات متحده نقل مکان کردم.مردم مرا تماشا می کنند و احساس می کنند خودشان را می بینند، اما همه این کار را نمی کنند، و این اشکالی ندارد. باید بگویم، همه چیز در حال تغییر است و اکنون احساس می کنم که من بخشی از ملیله هستم - و حتی شما، همه ما بخشی از این ملیله جدید داستان سرایی هستیم که در آن فرصت داریم فضا را خالی کنیم و خودمان را نشان دهیم تا بیشتر و افراد بیشتری می توانند آن نمایش را احساس کنند. چون وقتی احساس نمیکنند اتفاق میافتد این است که تمایل دارند چیزی را که میبینند به نوعی پایین بیاورند: این من نیستم، این این است، آن است. و هیچ کس مجبور نیست کسی را قضاوت کند. همه ما می توانیم فضا بگیریم."