Mila Kunis عمیقاً تحت تأثیر جنگ اوکراین قرار گرفته است. این بازیگر 38 ساله که به خاطر ایفای نقش های پرمخاطبش در فیلم هایی مانند Bad Moms و همچنین سریال های تلویزیونی Family Guy و That 70s Show شناخته می شود، در این کشور متولد شد و در سن 7 سالگی به آمریکا مهاجرت کرد. با این حال، او وابستگی شدیدی به اوکراین احساس می کند و عمیقاً با پیامدهای درگیری دست و پنجه نرم می کند. در هفتههای اخیر او سخت برای جمعآوری کمکهای مالی برای کمک به کشور در این دوران سخت کار کرده است و در حال حاضر به همراه همسرش اشتون کوچر، 44 ساله، بیش از 30 میلیون دلار برای این کشور جنگزده دریافت کرده است.
پس کونیس و همسرش چگونه به کشور مادریاش کمک کردهاند، و او در مورد آن چه میگفت؟ برای فهمیدن به ادامه مطلب بروید.
7 رئیس جمهور زلنسکی شخصاً از آنها برای تلاش هایشان تشکر کرد
ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین، زمانی را صرف کرد تا از این زوج به خاطر جمعآوری کمکهای خستگیناپذیرشان در توییتر تشکر کند؛
'@aplusk و میلا کونیس جزو اولین کسانی بودند که به غم ما پاسخ دادند. آنها قبلاً 35 میلیون دلار جمع آوری کرده اند و آن را برای کمک به پناهندگان اوکراینی به @flexport&@Airbnb ارسال می کنند. از حمایت آنها سپاسگزاریم. تحت تأثیر عزم آنها قرار گرفت. آنها الهام بخش جهان هستند. او نوشت SandWithUkraine'.
6 او و همسر اشتون بیش از 35 میلیون دلار جمع آوری کرده اند
در زمان نگارش این مقاله، میلا و همسرش اشتون بیش از 35 میلیون دلار (26.5 میلیون پوند) برای سرمایه خود که به حمایت از پناهندگان اختصاص داده شده است، جمع آوری کرده اند که کمک های مالی مستقیماً به شرکت حمل و نقل بار فلکسپورت می رسد. این شرکت لوازم حیاتی را در سراسر اروپا حمل می کند. همچنین پول به Airbnb تعلق می گیرد که مسکن رایگان و کوتاه مدت برای پناهندگان فراهم می کند.
رئیس جمهور زلنسکی در توییتر نوشت: "از حمایت آنها سپاسگزارم." "متاثر از عزم آنها. آنها به جهان الهام می بخشند. در کنار اوکراین بایستید."
5 و چندین ویدیوی تجدیدنظر منتشر کردهاید
این زوج چندین ویدیوی جذاب از صمیم قلب را به صورت آنلاین منتشر کرده اند، و کسانی را که می توانند سخاوتمند باشند تشویق می کنند.
Kunis گفت: "هرچه می توانید اهدا کنید. مردم اوکراین قوی و شجاع هستند، اما قوی و شجاع بودن به این معنی نیست که شما ارزش حمایت را ندارید. ما باید از مردم اوکراین حمایت کنیم. لطفا کمک کنید. ما."
4 میلا می گوید به اوکراینی بودنش افتخار می کند
هنگام افتتاح صندوق خود در ماه مارس، کونیس گفت که او یک "آمریکایی مغرور" است اما همچنین "هیچ وقت به این اندازه به اوکراینی بودن خود افتخار نکرده است".
تعارض میلا را وادار کرده است که با دقت بیشتری در مورد ریشه های خود و نحوه در میان گذاشتن این موضوع با فرزندانش فکر کند. من اوکراینی صحبت نمی کنم. زمانی که من در اوکراین بزرگ شدم، آن کشور هنوز زیر چتر اتحاد جماهیر شوروی بود، بنابراین من روسی صحبت میکردم، چیزی که همه ما صحبت میکردیم،"
'بنابراین بچه های من روسی می فهمند. من با والدینم روسی صحبت میکنم… میگفتم، "خوب است که زبان دیگری را بدانم."
او افزود: "این تنها چیزی بود که به نوعی مدام فکر می کردم، آیا دانستن زبان دیگری خوب است." اما هرگز فکر نمیکردم که صحبت کردن از نظر فرهنگی برای اینکه از کجا آمدهاند مهم باشد.'
3 او اکنون میراث خود را به فرزندانش یادآوری می کند
میلا اکنون تلاش می کند تا میراث اوکراینی را به فرزندانش یادآوری کند و آنها را تشویق کند که به آن افتخار کنند. او توضیح داد: «تا زمانی که این اتفاق نیفتاد هرگز به ذهن من خطور نکرد. به نظر میرسید یک شبه هر دو به بچههایمان برگشتیم و اینطور بودیم که شما نیمی اوکراینی، نیمی آمریکایی هستید. این بلافاصله تبدیل به یک چیز شد، و آنها میگویند، بله، متوجه شدم مامان.'
'اما در نهایت بسیار مهم است که بدانید از کجا آمده اید. این زیباست، داشتن فرهنگ های متعدد شگفت انگیز است. داشتن آن بیرون چیز زیبایی است. همه ما نباید شبیه هم باشیم همه ما نباید مثل هم فکر کنیماین اهمیت جامعه و رشد نیست. و بنابراین، ما خیلی سریع به بچه هایمان یادآوری کردیم که آنها نیمه اوکراینی هستند.'
2 انتقال به آمریکا برای میلا دشوار بود
ترک وطن خود در سن 7 سالگی تأثیر چشمگیری بر کونیس داشت که این تجربه را در طی مصاحبه ای صمیمی با LA Times به یاد آورد؛
"درست در زمان سقوط [اتحاد جماهیر شوروی] بود." میلا، در مورد خروج خانواده اش از اوکراین توضیح داد. "این بسیار کمونیستی بود، و والدینم می خواستند من و برادرم آینده ای داشته باشیم. بنابراین آنها فقط همه چیز را رها کردند. آنها با 250 دلار آمدند."
1 خوشبختانه، او راهی برای تنظیم پیدا کرد
«در نهایت، من نسبتاً سریع و نسبتاً خوب تنظیم شدم،» او گفت. اما باید سخت بوده باشد، زیرا من کلاس دوم را به طور کامل مسدود کردم. هیچ خاطره ای ازش ندارم من همیشه در مورد آن با مادرم و مادربزرگم صحبت می کنم. دلیلش این بود که هر روز گریه می کردم. من فرهنگ را درک نکردممن مردم را درک نکردم من زبان را متوجه نشدم اولین جمله من از مقاله ام برای ورود به کالج این بود: «تصور کن در هفت سالگی نابینا و ناشنوا باشی.» و این چیزی است که احساس می کردم به ایالات متحده مهاجرت می کنم. اما خیلی سریع از پس آن برآمدم.»