این سومین قسمت از فصل سوم در زیر عرشه Sailing Yacht،است و تنش ها در حال حاضر بالاست. تنها 29 ساعت مانده به منشور، اشلی و تام به تازگی نسبت به اظهار نظرهای سنی اشلی علیه تام مخالفت کرده اند.
در حالی که جفت خدمه گری و کلسی به جفت می گویند که فقط باید ببوسند و آرایش کنند، اشلی و تام هنوز از مشاجره و خماری هایشان بی خود می شوند.
تام و اشلی هوا را پاک می کنند
تام به دنبال مشاوره از گری است، به این امید که او بینشی در مورد نحوه برخورد با وضعیت اشلی داشته باشد. اشلی به مارکوس که معتقد است دعواهای آنها در نهایت به نتیجه خواهد رسید، اشاره می کند و به تجربه قبلی قایق سواری اشاره می کند که در آن او با کل خدمه زن در خواب گرفتار شد.
با امید به پاک کردن هوا، تام از اشلی عذرخواهی می کند و می گوید که نظرات سنی اش او را اشتباه می کند. اشلی به تام می گوید که حالت تدافعی او ناشی از این است که می خواهد روی عقیده اش بایستد. در حالی که به نظر می رسد هنوز گرد و غبار فروکش نکرده است، آن دو در آغوش گرفته و آرایش می کنند.
خدمه برای منشور دوم خود آماده می شوند
فقط 20 ساعت مانده به منشور، گلن با گری، دیزی و مارکوس جلسه می گذارد تا در مورد مهمانان ورودی صحبت کند. هنگامی که برگههای اطلاعات پخش میشود، سر دیزی با نالهای پایین آویزان میشود و او اریکا رز آشنا و مادرش، سیندی را میشناسد، دو نفری که در فصل سال گذشته تهدیدآمیز بودند. در حالی که دیزی نگران میزبانی مجدد از اریکا است، امیدوار است که گروه جدید دوستان و شامل شدن شوهر اریکا اریکا را آرام کند.
پس از ارائه چک لیستی از وظایف به اشلی، گابریلا از این که اشلی هنوز کارهایش را انجام نداده است، ناامید می شود و گابریلا را رها می کند تا این کار را انجام دهد.او اشلی را در میان دیزی پیدا می کند و با او در مورد اینکه از وظایفش فرار کرده است، مقابله می کند. دیزی ناامید به دخترها می گوید که نمی خواهد آن را بشنود و امیدوار است که اختلافات خود را حل کنند.
گابریلا گری را کنار می کشد و وضعیت را توضیح می دهد. او به او می گوید که وقتی تنش بین دو نفر در قایق بادبانی وجود دارد، در تمام خدمه احساس می شود و او باید عذرخواهی کند. بنابراین، گابریلا اشلی را برای گپ زدن میکشد و توضیح میدهد که نمیخواست عملکرد ضعیف اشلی - یا فقدان آن - نوید بدی برای او داشته باشد. اشلی که فقط نگران خودش است، با نیمه جان عذرخواهی را می پذیرد و می گوید که واکنش گابریلا غیر ضروری است، و عناوین خورش دوم و سوم را کم می کند و آنها را "منسوخ" می نامد.
با دستهای عرشهدار، تام تلاش میکند تا به قوانین تعیینشده توسط گلن، کالین و گری پایبند باشد و کلسی مشتاق را در وظایف نظافتش گمراه کند.سپس به خراشیدن رنگ درب گذرگاه ادامه می دهد و بار دیگر از دستورات کالین مبنی بر برداشتن سنجاق ها قبل از باز کردن در اطاعت نکرد. با توجه به نگرش تام، کالین با تام گفتگو می کند، و هر دو توافق می کنند که تام برای اطمینان از موفقیت کامل باید تغییراتی را انجام دهد.
مهمانان منشور دوم وارد شدند
۶ ساعت تا چارتر زمان است، و گلن دیزی را کنار میکشد و نشان میدهد که به تازگی پیامی دریافت کرده است که مهمانان اریکا، شوهرش چارلز (چاک) و مادرش سیندی به دلیل مغایرت با پرواز از پرواز خود حذف شدهاند. خدمه به این ترتیب، سیندی پرواز ارتباطی خود را از دست داد و دیرتر از حد انتظار خواهد رسید. دیزی بدون توجه به اینکه این نوع رفتار را پیش بینی می کرد، از مهمانان استقبال می کند و نگران اتفاقاتی است که قرار است بیاید.
پس از ارائه یک تور در قایق تفریحی و اسکان مهمانان در اتاق هایشان، دیزی منوی شام مورد نظر مارکوس را برای مهمانان قرار می دهد.چاک میگوید که به وضوح از آنچه مارکوس در انبار دارد، بهویژه گزپاچوی هندوانهای پیشنهادی، به وجد آمده است. دیزی بازخورد را به مارکوس برمیگرداند که سپس توسط اریکا و دوستانش بمباران میشود که میخواهند مطمئن شوند شامشان فقط شامل غذاهایی است که انتخاب کردهاند. اریکا که روی سالاد، سبزیجات و استیک قرار می گیرد، به مارکوس می گوید که رنگ صورتی را در استیک خود دوست ندارد.
مهمانها شروع به حساس شدن میکنند
در شام، مهمانان بسیار راضی هستند، به جز دیر رسیدن، سیندی، که می گوید استیک او خوب نبود. اریکا که متوجه می شود استیک او به خوبی انجام نشده است، استیک خود را نزد مارکوس می فرستد که قول می دهد دیگر هرگز از دستورات غذای مهمان سرپیچی نکند. چاک در حالی که راضی و خندان میز را ترک میکند، میگوید که این وعده غذایی جزو 5 تای برتر زندگی او بوده است. قبل از رفتن مهمانان به رختخواب، دیزی با اریکا تأیید می کند که صبحانه روز بعد ساعت 11 صبح خواهد بود و نه صبحانه و نه ناهار لازم نیست سرو شود.
صبح روز بعد، چاک بداخلاق و خماری می پرسد که چرا با صبحانه از او استقبال نمی شود. اگرچه مارکوس طبق دستور اریکا صبحانه آماده نکرده بود، اما برای سیر کردن چاک، املت بیکن، پیاز و پنیر درست می کند. چاک با بررسی املت، از پیدا کردن گوجه فرنگی در املت خود ناراحت می شود و از دیزی می خواهد که از مارکوس بخواهد تا املت دیگری مطابق با مشخصات او درست کند. مارکوس بدون شکایت، املت دلخواه خود را به چاک میسازد که چاک و سیندی به این نتیجه میرسند که «منزتآمیز» و «پخت» است. چاک میگوید: «من غذای بهتری در زمین مسابقه دریافت کردم.»
حکم قسمت
تقریباً خندهدار است که اشلی و تام بیش از همه در گلوی یکدیگر هستند و در مورد بلوغ مربوطهشان غمگین میشوند. در واقعیت، به نظر میرسد که این دو برای بزرگ شدن بیش از اندازه کافی دارند، پس از دریافت دستورالعملها غوغا میکنند و نسبت به مافوقهایشان آشفتگی آشکار نشان میدهند.
صحبت از بزرگ شدن شد، مهمانان چارتر چاک و سیندی یک یا دو چیز دارند که در مورد آداب و رسوم یاد بگیرند. مطمئناً یک سرآشپز مشهور جهانی مانند مارکوس می داند که چگونه یک املت درست کند - در دفاع از او، ما فکر می کنیم که این املت لذیذ به نظر می رسد. شاید باید به غذای پارک پایبند باشید، چاک. کافی است که بگوییم، خدمه قایق بادبانی این فصل کار خود را برای آنها قطع کرده اند.
در فصل سوم Below Deck Sailing Yacht، فقط در Bravo تنظیم کنید.