دریا د ماتئو در واقع خودش را برای ناراحت کننده ترین صحنه اش در «سوپرانوها» خفه کرد

فهرست مطالب:

دریا د ماتئو در واقع خودش را برای ناراحت کننده ترین صحنه اش در «سوپرانوها» خفه کرد
دریا د ماتئو در واقع خودش را برای ناراحت کننده ترین صحنه اش در «سوپرانوها» خفه کرد
Anonim

مرگ آدریانا در سریال The Sopranos به راحتی یکی از خاطره انگیزترین و کاملاً غم انگیزترین لحظات سریال تحسین شده HBO بود. این با نفس های دلخراش تماشاگران و واکنش پیچیده بازیگر دریا د ماتئو مواجه شد. درا در حالی که می‌خواست در سریالی که سال‌ها در آن حضور داشت بماند، درا همچنین می‌خواست پروژه‌های خودش را کارگردانی کند. بنابراین، هم احساس غم و اندوه وجود داشت و هم احساس باز شدن دری جدید.

به همین دلیل، مرگ نمادین او به دست تونی سوپرانو از طریق سیلویو، دلخراش ترین صحنه ای نبود که او فیلمبرداری کرد. لحظه منتهی به این پایان غم انگیز وحشیانه ترین لحظه بود. و این صحنه شامل خفگی دریا بود.

سخت ترین صحنه دریا د متئو در سوپرانو

در طی مصاحبه ای با Vulture، دریا د ماتئو، ستاره جوی و پسران آنارشی ادعا کرد که در پایان دوران حضورش در سریال The Sopranos به عنوان آدریانا لاسروا، به شدت سوخته است. این به این دلیل است که او به عنوان یک بازیگر روش به اجرا نزدیک شد. این بدان معنا بود که او در طول پنج سالی که در برنامه حضور داشت، از درد آدریانا بسیار زندگی می کرد و نفس می کشید. و به ویژه، آن سال آخری که آدریانا با احساس گناه از عشق زندگی‌اش زندگی می‌کرد، کریستوفر مایکل ایمپریولی، بر او سنگینی می‌کرد.

"دریا د ماتئو" ثروتمند برجسته به Vulture گفت: "من بسیار خسته بودم، زیرا در آن روزها من بسیار متد بودم. من همه چیز را شاید خیلی جدی می گرفتم." "و در فیلمبرداری آن فصل، من واقعاً با آدریانا زندگی کردم زیرا همه چیزم را گذاشتم و در آشفتگی بودم. اما باید بگویم، صحنه واقعی مرگ در آن لحظه برای من چیزی نبود. صحنه ای که واقعاً با آن مبارزه کردم، صحنه ای بود که در آن دست و پنجه نرم کردم. من به کریستوفر اعتراف کردم."

چرا Drea De Matteo خود را در سوپرانو خفه کرد

دریا در مصاحبه خود صحنه ای را به یاد آورد که آدریانا به کریستوفر فاش می کند که به عنوان موش برای اف بی آی کار می کند. این باعث می شود که کریستوفر به شدت عصبانی شود و به او حمله فیزیکی کند. به دلیل صمیمیت او و مایکل، این صحنه برای هر دوی آنها بسیار طاقت فرسا بود.

"[مایکل] با خشونت های زیادی در آن فصل کار سختی داشت، "دریا گفت. "یک بار مجبور شد موهایم را بگیرد و با استفاده از بند مرا در اتاق بکشاند. اما بند شکسته شد. من روی زمین نشسته بودم و گریه می کردم، زیرا در آن لحظه هستم، و در نهایت به او گفتم: "من "نمی‌خواهم اینجا بنشینم و منتظر بمانم. تو مرا لای موهایم می‌کشی و با آن مشکلی خواهی داشت." او گفت: "من نمی توانم این کار را انجام دهم." و من گفتم: "بله، می توانی." و ما این کار را انجام دادیم. بنابراین برای صحنه اعتراف، به او گفتم، "من نمی‌خواهم بیش از یک بار انجام دهم، بنابراین باید مراقب نباشی. اگر لازم باشد به عنوان علامت به تو لگد می‌زنم. از من دور شوو او چنین گفت: "نمی توانم." و من گفتم، "پس نکن، خوب.""

در حالی که مشتی که کریستوفر به آدریانا می زند ساختگی بود، لحظه ای که او او را خفه کرد بسیار واقعی بود.

«شما نمی توانید خفگی را جعل کنید زیرا آنها یک دوربین درست روی صورت شما دارند،» دریا اعتراف کرد. "بنابراین وقتی او شروع به خفگی کرد، من تا جایی که می توانستم گردنم را در دستانش فشار دادم تا خودم را خفه کنم، به طوری که چشمانم بریزد و صورتم ورم کند. خیلی خوب است! نسخه 50 ساله خودم. ممکن است این کار را نکند. اما من آن صحنه را دوست داشتم. مثل یک پاکسازی بود، زیرا او بالاخره توانست چیزی را که برای مدت طولانی باید می گفت، بگوید."

رابطه دریا د متئو و مایکل ایمپریولی

همانطور که قبلاً ذکر شد، دریا و مایکل در زمان ساخت سوپرانوها بسیار صمیمی بودند. این همان چیزی بود که فیلمبرداری شدیدترین صحنه‌هایشان را برای آن‌ها سخت می‌کرد، اما همچنین باعث می‌شد دریا صدای خود را به عنوان یک بازیگر راحت‌تر پیدا کند.

"من و مایکل قطعاً خیلی با هم بودیم. همیشه می گویم همه چیزهایی که در مورد بازیگری یاد گرفتم از همکاری نزدیک با او بود."

"وقتی وارد بازی شدم، او ساده ترین، سخاوتمندترین بازیگر بود و با من در مورد ضربه زدن و همه چیزهایی که جزو کارنامه من نیستند بسیار صبور بود. بنابراین با او احساس امنیت می کردم و می توانستم کاوش کنم و بازیگر شو. منظورم این است که یادم می‌آید در فصل اول، [خالق سوپرانو] دیوید چیس در سرویس‌های کاردستی پیش من آمد و گفت: «می‌دانی، مردم در اتاق تدوین فکر می‌کنند شما و مایکل واقعاً یک زوج هستید». اما ما در آن لحظه به سختی یکدیگر را می شناختیم! گفتم شاید به این دلیل است که هر دوی ما ابروهای بزرگی داریم."

توصیه شده: