Seinfeld فرزند تقریباً کامل نابغه های خلاق لری دیوید و جری سینفلد بود. دوستان واقعی خود را از نظر کمدی همسفرانی باورنکردنی می دیدند. ایده آنها برای کمدی کمدی نمادینشان به طور طبیعی و مانند بهترین داستان ها بوجود آمد. اما از نظر ایجاد "نمایش در مورد هیچ"، کاملاً ضروری بود که از یک مکان معتبر که اجباری نبود آمده باشد.
در طول نه فصل سینفلد، دو نویسنده و کمدین چیره دست با یکدیگر احساس آرامش کردند و برخی از به یاد ماندنی ترین قسمت های کمدی کمدی در تاریخ این ژانر را خلق کردند. البته، دو فصل پایانی سریال عمدتاً بدون کمک لری ساخته شد، زیرا او احساس می کرد که در حال سوختن است و تصمیم گرفت تا پایان جنجالی سینفلد را ترک کند که ستاره ها حتی واقعاً آن را دوست نداشتند.در این دو فصل آخر بود که طرفداران سینفلد واقعاً متوجه تغییر لحن شدند. به جای اینکه ساینفلد تعادلی بین احساسات کمدی لری و جری باشد، به سمت شوخ طبعی جری متمایل شد. بنابراین، طرفداران بزرگترین تفاوت کمدی بین دو سازنده مشترک را یاد گرفتند…
لاری دیوید حس شوخ طبعی بسیار تیره تری نسبت به جری ساینفلد دارد
هواداران هر دو برنامه Seinfeld و Curb Your Enthusiasm به خوبی از شباهت ها و تفاوت های بین این دو نمایش آگاه هستند. در حالی که شباهتهای بیشتری وجود دارد، اما «محور شوق شما» به طور قطع تیرهتر از نمایشی است که راهش را هموار کرد. برخی ممکن است این را به فرمتهای مختلف و همچنین شبکههای بسیار متفاوتی که نمایشها را خانه خود کردهاند نسبت دهند. اما بیشتر از این است. این در واقع این واقعیت است که جری هیچ ربطی به خلق کرب نداشت و حس شوخ طبعی سریال کاملاً متعلق به لری دیوید است.
البته، هم سینفلد و هم کرب تو اشتیاق توسط تیمهایی از نویسندگان با استعداد ساخته شدهاند که برخی از آنها به ساخت کمدیهای نمادین دیگری ادامه دادهاند.اما آنها با حساسیت های مشابه اما متفاوت سازندگان نمایش هدایت شدند. در مورد ساینفلد، این ترکیبی از لحن تیره تر لری دیوید و لحن احمقانه تر جری ساینفلد بود.
جری و لری هر دو کمدین رصدی هستند. عشق آنها به وسواسهای کوچک، مشاجرههای پیش پا افتاده و تقلبهای اجتماعی همان چیزی است که بیشتر سینفلد را تحریک میکند و شور و شوق شما را محدود میکند. اما رویکرد آنها به این موضوعات به طور قابل توجهی متفاوت است. همانطور که نردستالجیک مقالهنویس ویدئویی با استعداد اشاره کرد، جری روشی بسیار مهیبتر، مهربانتر و در عین حال طعنهآمیزتر برای تجزیه و تحلیل تعامل انسانی و تلاش فرد برای هدایت زندگی روزمره دارد. از سوی دیگر، رویکرد لری به مراتب خودشیفتگیتر، انساندوستانهتر است و در نهایت به مباحث مربوط به خود خرابکاری میپردازد. همه چیز در Curb Your Enthusiasm این مشاهدات را تأیید می کند، اما به راحتی می توان آن را در تمام قسمت های Seinfeld که او در آن حضور داشت تشخیص داد. به هر حال، بسیاری از آنها بر اساس تجربیات خود او هستند و شخصیت جورج کوستانزا تقریباً شبیه به آن است. کاملا بر اساس خودش
چگونه سینفلد به شدت تغییر کرد وقتی لری دیوید رفت
دلیل اینکه قسمت های قبلی ساینفلد خیلی خوب کار می کردند این بود که هر داستان تعادل سالمی بین سبک های کمدی لری و جری داشت. آنها می توانند تیره، به شدت طنز، و کمی عصبانی باشند، در حالی که هنوز کمی شیرین، کمی شلخته و لوپ هستند. کمال کمدی بود این بدان معنا نیست که دو فصل پایانی Seinfeld خوب نبودند. در واقع آنها عالی بودند. اما آنها مثل فصلهای قبل عالی نبودند.
این به این دلیل است که جری ساینفلد باید لحن نمایش را اساساً خودش مدیریت می کرد. با وجود اینکه سریال تعدادی نویسنده داشت که از ابتدا آنجا بودند، و بنابراین حس شوخ طبعی لری را می شناختند و می توانستند به طرز ماهرانه ای از آن تقلید کنند، غیبت لری احساس می شد.
دو فصل پایانی مملو از داستان هایی بود که در مقیاس بسیار بزرگتر از برخی از آثار اولیه بودند، از جمله "پارکینگ گاراژ" و بحث برانگیز (برای آن زمان) و کاملا مبتکرانه "مسابقه".در حالی که قسمتهای لری میتوانستند بزرگ شوند، بیشتر بر لحظات کوچکتر و تعامل انسانی متمرکز بودند. زمانی که جری دو فصل آخر را با کمک نویسندگانش هدایت کرد، آنها زمان بیشتری را برای حیله های بزرگتر و داستان های عجیب و غریب تر اختصاص دادند. آنها کاملاً خنده دار بودند، اما یکسان نبودند.
البته، همین امر می تواند برای مهار اشتیاق شما صادق باشد. با وجود اینکه جری ساینفلد هیچ ربطی به آن نداشت (به غیر از بازی مهمان در تعداد کمی از قسمتها)، لری یک تغییر خلاقانه مشابه را پشت سر گذاشت. در فصلهای قبلی (بیشتر) داستانها حاوی داستانها بودند، در حالی که در فصلهای بعدی بسیار بزرگتر بودند. اما آنها همچنان حس شوخ طبعی منحصر به فرد لری دیوید را بیشتر از فصل های بعدی سینفلد حفظ کردند. صرف نظر از اینکه طرفداران شوخ طبعی کدام را بیشتر دوست داشتند، شکی نیست که ترکیب حس شوخ طبعی لری و جری به کمال نزدیک می شود.