رایان گاسلینگ مجبور شد با این بازیگر زن در طول آماده‌سازی «ولنتاین آبی» زندگی کند

فهرست مطالب:

رایان گاسلینگ مجبور شد با این بازیگر زن در طول آماده‌سازی «ولنتاین آبی» زندگی کند
رایان گاسلینگ مجبور شد با این بازیگر زن در طول آماده‌سازی «ولنتاین آبی» زندگی کند
Anonim

Blue Valentine یکی از برترین فیلم‌های مستقل سال 2010 بود. نویسنده و کارگردان درک ام. سیانفرانس توانسته بود نام‌های بزرگی را برای این پروژه به ارمغان بیاورد، اولین فیلم بلند او. یکی از آنها رایان گاسلینگ، ستاره چند سال قبل از نوت بوک بود. میشل ویلیامز از داوسون کریک به او ملحق شد و این زوج همچنین در ایالات متحده لیلند (2003) با هم کار کرده بودند.

عکاسی اصلی در ابتدا قرار بود در کالیفرنیا انجام شود، همان جایی که داستان در آن جریان داشت. این کاملاً برای ویلیامز کارساز نبود و مکان های فیلمبرداری به جای آن به بروکلین، نیویورک و هانسدیل، پنسیلوانیا منتقل شدند. تنظیم داستان نیز به بروکلین تغییر کرد.در نتیجه، دو همبازی زندگی مشترک در طول دوره فیلمبرداری را منطقی دانستند و در نهایت هزینه های زندگی و وظایف خانه را به اشتراک گذاشتند.

میشل ویلیامز تقریباً فرصت حضور در "Blue Valentine" را رد کرد

فیلمنامه ولنتاین آبی اولین بار در سال 2002، زمانی که ویلیامز تنها 21 سال داشت، روی دامان او آمد. گاسلینگ نیز در آن زمان 21 ساله بود، اما تا سال 2006 موافقت کرد که روی پروژه بیاید. فیلمبرداری تنها در سال 2009 آغاز شد، زیرا سیانفرانس در تلاش برای یافتن بودجه برای تولید فیلم بود.

پوستر فیلم «ولنتاین آبی»
پوستر فیلم «ولنتاین آبی»

در این بین، ویلیامز در فیلم کوه بروکبک بازی کرد. در این مجموعه بود که او با ستاره اصلی هیث لجر در سال 2004 ملاقات کرد، که بلافاصله پس از آن شروع به ملاقات کرد. این زوج همچنین زندگی مشترک خود را در محله بوروم هیل بروکلین آغاز کردند. دخترشان ماتیلدا سال بعد به دنیا آمد.

لجر در ژانویه 2008 به طرز غم انگیزی درگذشت، حدود یک سال قبل از شروع تولید Blue Valentine. ویلیامز با این احتمال که زندگی خود را با ماتیلدا از نیویورک برای این پروژه ریشه کن کند، تقریباً فرصت حضور در فیلم را رد کرد. با این حال، سیانفرانس موفق شد با انتقال کل تولید به مکان‌های نزدیک خود او را متقاعد کند.

گاسلینگ سرانجام پس از پایان ساخت فیلم، ساکن نیویورک شد، اما هنوز برای همیشه به شهر نقل مکان نکرده بود.

کارگردان درک سیانفرانس، همتایان خود را تشویق کرد تا با هم زندگی کنند

Blue Valentine در طول چهار هفته فیلمبرداری شد، مدتی که Cianfrance همبازی های خود را تشویق به زندگی مشترک کرد. این راه او برای کمک به آنها برای ساختن شیمی شخصیت هایشان بود. در مصاحبه ای با HollywoodLife.com، ویلیامز توضیح داد که زندگی آنها در این دوره زمانی بسیار شبیه زندگی یک زوج متاهل بود، به طوری که گاسلینگ حتی در کارهای خانه کمک می کرد.

رایان گاسلینگ ستاره «ولنتاین آبی» به همراه درک سیانفرانس کارگردان
رایان گاسلینگ ستاره «ولنتاین آبی» به همراه درک سیانفرانس کارگردان

"ما همه کارها را انجام دادیم؛ ما در طول روز با هم زندگی می کردیم." او همیشه با ظرف‌ها کمک می‌کرد. خوب بود.» علیرغم تردید اولیه برای ادامه فیلم، این بازیگر توضیح داد که تمایل سیانفرانس برای انطباق با او افکار او را تحت تاثیر قرار داده است.

"درک نه گفتن را برای من غیرممکن کرد،" او توضیح داد. "فیلم در کالیفرنیا جریان داشت و قرار بود در آنجا فیلمبرداری شود. من گفتم متعهد هستم که در یک مکان بمانم و دخترم را هر روز صبح به مدرسه برسانم و شب او را بخوابانم. او گفت: "باشه، اگر ما آیا شما می توانید این کار را انجام دهید؟ بنابراین، قرار بود در کالیفرنیا تنظیم شود [اما] او آن را در شرق قرار داد."

Blue Valentine داستان دو عاشق را از آشنایی تا ازدواج و در نهایت طلاق دنبال می کند.

Cianfrance باعث ایجاد اختلاف بین گاسلینگ و ویلیامز می شود

گزارشی در هافینگتون پست در سال 2011 ادعا کرد که Cianfrance بین گاسلینگ و ویلیامز اختلاف نظر ایجاد می کند تا به درگیری های داستان وارد شود. ایده این که ستاره نوت‌بوک مجبور است ظرف‌ها را بپزد ممکن است از کارگردان نیامده باشد، اما بر تنش‌هایی افزوده است که بعداً به صفحه نمایش ادامه می‌یابد.

گاسلینگ و ویلیامز در صحنه ای از «ولنتاین آبی»
گاسلینگ و ویلیامز در صحنه ای از «ولنتاین آبی»

سیانفرانس گفت: «وظایف خانگی غیرعادی راهی دارد که واقعاً دو نفر را راکد می‌کند و چیزی را که زیباست خراب می‌کند. "آنها بازیگران فوق العاده ای هستند، اما آنها هم جعل نمی کنند. اگر چیزی گفته یا انجام شود که احساسات بدی ایجاد کند، فراموش نمی شود."

در عین حال، او همچنین راهی برای ترمیم حصارها پس از درگیری پیدا کرد. او توضیح داد: «اما از آنها می‌خواهم بعد از یک روز دعوا به پارک تفریحی خانوادگی بروند. "آنها باید به دنیای واقعی بروند و لبخند بزنند."

در پایان همه چیز ارزشش را داشت، زیرا ولنتاین آبی موفق شد از موفقیت تجاری و انتقادی خوبی برخوردار شود. ویلیامز برای بازی خود نامزد دریافت جایزه اسکار و گلدن گلوب شد، در حالی که گاسلینگ نیز در بازی دوم نامزد دریافت جایزه شد.

توصیه شده: