سیمپسون ها به دلیل پیش بینی هایش بدنام شده اند. مت گرونینگ و تیمش در کمدی کمدی متحرک طولانی مدت فاکس، چه با بینش عمیق و چه کاملا تصادفی، رویدادهای آینده متعددی را پیش بینی کرده اند. ما در مورد همه چیز صحبت می کنیم، از لباسی که کامالا هریس هنگام ادای سوگند به عنوان اولین معاون زن رئیس جمهور ایالات متحده می پوشد تا جاسوسی NSA از غیرنظامیان. به طور جدی، وقتی فهرست پیشبینیها را مرور میکنید، آشکارا مشخص میشود که بچهها مدتها قبل از این که مردم این کار را انجام دهند، روی نبض آینده دست داشتند… اما هیچکدام از این پیشبینیها با پیشبینیهای ساوث پارک قابل مقایسه نیست.
اکثریت قریب به اتفاق پیش بینی هایی که سیمپسون ها در طول 32 فصل گذشته انجام داده اند بسیار خاص بوده اند.بنابراین، آنها در مقایسه با دقت عمیق، متفکرانه و تا حدی وحشتناک پیشبینیهای فرهنگی و فلسفی که تری پارکر و مت استون در پارک جنوبی انجام دادهاند، احساس ضعف میکنند. در حالی که هم The Simpsons و هم South Park پیشبینیهای واقعاً شگفتانگیزی از آینده انجام دادهاند، پیشبینیهای موجود در South Park از نظر اینکه ما به عنوان یک جامعه به چه کسی تبدیل شدهایم و به کجا میرویم بسیار دقیقتر بودهاند…
South Park تقریباً در هر قسمت آینده را به دقت پیشبینی کرد
به دلیل شیوه شگفت انگیزی که سازندگان South Park برنامه خود را می نویسند، هر قسمت موضوعی است. ساخت هر قسمت و ویژه حدود یک هفته طول می کشد و تقریباً بلافاصله پس از اتمام پخش می شود. این بدان معنی است که نویسندگان از آنچه در سرگرمی و جامعه به عنوان یک کل اتفاق می افتد استفاده می کنند، در حالی که واقعاً اتفاق می افتد. این برخلاف The Simpsons است که ماهها قبل از پخش برنامههای خود را مینویسد، انیمیشن میسازد و ویرایش میکند.
به دلیل مهارت های مشاهداتی مشتاق مت و تری (و این واقعیت که آنها در میانه طیف سیاسی باقی می مانند بدون اینکه در برابر فشارهای چپ افراطی یا راست افراطی تسلیم شوند) آنها می توانند چشم پرنده ای داشته باشند. دید از هر موقعیتاین به آنها اجازه می دهد تا ببینند که افراط و تفریط احتمالاً به کجا منجر می شود … در آن زمان است که طنز مطرح می شود. فقط، ما اکنون در جامعهای زندگی میکنیم که در آن آنچه طنز است واقعیت نیز دارد…
نمونه ای از این اپیزودی است که رندی مارش به عنوان یک عاشق کریستف کلمب پس از تلاش برای ممنوع کردن این شخصیت تاریخی جنجالی معرفی می شود. تنها چند روز پس از پخش این قسمت، معلمی که با رد کتابهای دکتر سوس از ملانیا ترامپ به دلیل "تبلیغات نژادپرستانه"، سر و صدایی ملی به پا کرد، در عکسهایی که در حین تدریس به عنوان گربه در کلاه لباس پوشیده بود نشان داده شد. شاگردانش به طور خلاصه، سازندگان ساوث پارک میتوانستند ببینند که مسائل مشابه زندگی واقعی چقدر مضحک است و همچنین ماهیت ریاکارانه کسانی که این مسائل را مطرح میکنند.
نمونههای دیگر از این نوع پیشبینیها شامل دانستن این موضوع است که ایلان ماسک میخواهد موشکی بسازد و به مریخ بفرستد، پیشبینی شیوع ویروس ابولا به دلیل عدم آمادگی و درک کافی، پیشبینی اینکه مل گیبسون عمیقاً یهودستیز بود. و بله، فردی مانند دونالد ترامپ به دلیل رشد ناسیونالیسم و ترس از "دیگری" رئیس جمهور می شود.
در حالی که سیمپسونها پیروزی دونالد ترامپ در دوران ریاست جمهوری را قبل از ساوت پارک پیش بینی می کردند، نمایش مت و تری چند تصمیم دقیق ترامپ و همچنین دلایلی که مردم به مردی مانند او رای می دادند را به تصویر می کشید. از سوی دیگر، کمی بیش از یک سال بعد، آنها به طرز معروفی فکر می کردند که ترامپ از هیلاری کلینتون بازنده خواهد شد و مجبور شدند این قسمت را ساعاتی قبل از پخش دوباره بنویسند و انیمیشن کنند.
مشاهدات اجتماعی پارک جنوبی به واقعیت تبدیل شده است
بزرگترین دارایی تیم نویسندگی در ساوت پارک، مهارتهای مشاهدهای مشتاق آنهاست. در حالی که سیمپسون ها ممکن است بتوانند به طور جادویی چیزهای بسیار خاصی را پیش بینی کنند که تا سال ها بعد اتفاق نمی افتد، پارک جنوبی در درک سکته های گسترده جامعه و در نهایت چقدر مضحک است. اگر هنر از زندگی تقلید می کند، شکی نیست که طرف مقابل برای ساوت پارک صادق است.
در حالی که نمونههایی از روندها و دیدگاههای اجتماعی که پارک جنوبی سالها قبل از تحقق آنها پیشبینی کرده است، کم نیست، برخی از برجستهترین نمونهها شامل استفاده از هشدارهای ماشه، فرهنگ لغو، و اساساً کل جنبش MeToo… آهم… آهم… پاندا آزار جنسی.سپس وابستگی فزاینده جامعه به فناوری و شرکت هایی مانند دیزنی و آمازون وجود دارد. اما زیرکانهترین آنها این است که چگونه جامعه از هم جدا میشود.
چه این قبیله گرایی باشد که توسط افراد «آنها مشاغل ما را گرفتند»، ورود بیگانگان مهاجر از آینده، یا برادران رایانه شخصی، ساوت پارک در تمرکز بر نحوه تغذیه واقعی ناامنی ها کاملاً شگفت انگیز است. و ترس های تک تک ما. مت و تری میتوانند ببینند که چگونه درد عاطفی، مالی، نژادی و/یا جغرافیایی باعث میشود که ما به ایدئولوژیهای رادیکال، نفرتانگیز یا کاملا احمقانه تسلیم شویم که اوضاع را خیلی بدتر میکند. در حالی که آنها همیشه افراطیترین و به ظاهر دیستوپیکترین نتایج را مینویسند، اما آنقدر مراقب هستند که تقریباً هر چیزی که خلق کردهاند در واقع اتفاق افتاده است.