یک پروپ جعلی آن را برای رابرت دنیرو در «شکارچی گوزن» قطع نمی‌کند

فهرست مطالب:

یک پروپ جعلی آن را برای رابرت دنیرو در «شکارچی گوزن» قطع نمی‌کند
یک پروپ جعلی آن را برای رابرت دنیرو در «شکارچی گوزن» قطع نمی‌کند
Anonim

دهه 1970 زمان کاملاً بی نظیری در تاریخ هالیوود بود. تأثیرات جنگ جهانی دوم هنوز به شدت در سراسر جهان محسوس بود. در نتیجه، صنعت فیلم آمریکا تقریباً در اوایل دهه به زانو در آمد، زیرا استودیوهای بزرگ هالیوود در آستانه ورشکستگی قرار گرفتند.

با این وجود، این صنعت نه تنها توانست از بحران مالی جان سالم به در ببرد، بلکه دوره‌ای از رنسانس را نیز تجربه کرد. کلاسیک‌های کالتی مانند پدرخوانده، جنگ ستارگان و فیلم هیجان‌انگیز استیون اسپیلبرگ، آرواره‌ها، همگی در دهه 70 جان گرفتند.

در اواخر دهه، کلاسیک دیگری متولد شد: مایکل چیمینو فیلم شکارچی گوزن را نوشت و کارگردانی کرد، یک فیلم درام جنگی که در آن کریستوفر واکن، مریل استریپ و رابرت دنیرو 35 ساله در آن زمان حضور داشتند.

می خواستم سهام را افزایش دهم

در خلاصه داستان The Deer Hunter آمده است: "در سال 1968، مایکل (دنیرو)، نیک (والکن) و استیون (جان ساویج)، دوستان مادام العمر از یک شهر فولادی طبقه کارگر پنسیلوانیا، برای ارسال به خارج از کشور آماده می شوند. پس از عروسی مفصل استیون و آخرین سفر گروهی شکار. در ویتنام، رویاهای آنها برای افتخار نظامی به سرعت در اثر غیرانسانی بودن جنگ از بین می‌رود؛ حتی کسانی که زنده می‌مانند، مانند لیندا (استریپ)، معشوقه زادگاه نیک، تحت تأثیر این تجربه قرار می‌گیرند."

فیلم به صحنه ای در سایگون، ویتنام می پردازد، جایی که مایک به دنبال دوست قدیمی خود نیک، که ارتش را ترک کرده بود، بازگشته است. او نیک را - که اکنون معتاد است - در لانه قمار پیدا می کند. به عنوان اشاره ای به گذشته ماجراجویانه خود، آنها یک بازی رولت روسی را انجام می دهند که به طرز غم انگیزی با شلیک گلوله نیک به سر خود به اوج می رسد.

پوستر شکارچی گوزن
پوستر شکارچی گوزن

صحنه بسیار شدید و پراحساس بود، اما گفته می شود که این برای دنیرو، که ظاهراً می خواست خطرات را حتی بیشتر کند، کافی نبود.گفته می شود برای اینکه تنش در صحنه بیشتر شود، این بازیگر متولد نیویورک می خواست از یک گلوله واقعی در حین فیلمبرداری استفاده کند.

یک دهه گردباد

مشخص نیست که دنیرو چگونه تصور می کرد که در زندگی واقعی از تراژدی اجتناب شود، اگر تهیه کنندگان به او گوش می دادند و واقعاً نقشه او را دنبال می کردند. اما چه صحت این ادعاها وجود داشته باشد یا نه، عقل سلیم غالب شد و هیچ گلوله واقعی در تیراندازی به صحنه استفاده نشد.

همچنین جالب است که پیشنهاد دیوانه وار ظاهراً دنیرو حتی امروز هم موضوعی برای گفت و گو نمی شد، اگر در وهله اول چنین بود. شکارچی گوزن در سال 1978 نمایش داده شد، زمانی که او به تازگی پدر شده بود - اولین پسرش، رافائل، در آن زمان دو ساله بود. دنیرو همچنین از نظر کاری در پایان یک دهه طوفانی بود که در آن در فیلم‌های تعیین‌کننده حرفه‌ای مانند راننده تاکسی و پدرخوانده II بازی کرده بود.

این کار او در دومین قسمت از سری فیلم های پدرخوانده بود که در واقع اولین اسکار را برای او برای بهترین بازیگر نقش مکمل مرد در سال 1974 به ارمغان آورد.تمام این مسئولیت های کاری و خانوادگی برای دنیرو انباشته شده بود. در نتیجه، او در آن زمان تصمیم گرفته بود که به طور کلی از سینما فاصله بگیرد، حتی برای چند سال.

ارائه بصری خیره کننده

در آن زمان، دنیرو قبلاً توافق کرده بود که با دوست نزدیکش، کارگردان مارتین اسکورسیزی، روی یک فیلم زندگینامه ای برای بوکسور معروف جیک لاموتا کار کند. اما همانطور که او منتظر بود تا آن پروژه به سرانجام برسد (در نهایت در قالب فیلم 1980، گاو خشمگین) برنامه ریزی کرده بود که از هرگونه کنسرت بازیگری دور بماند. این تا زمانی بود که فیلمنامه شکارچی گوزن به او ارائه شد.

دنیرو شکارچی گوزن
دنیرو شکارچی گوزن

طبق گفته دنیرو، نمایش بصری قابل توجه به همان اندازه که شخصیت های فیلمنامه در نهایت او را فروختند. او در سال 2019 به GQ گفت: «این فیلمنامه ای خاکستری و قرمز بود، همانطور که به یاد دارم، مایکل چیمینو، او در سال 2019 به GQ گفت. «روی جلد عکس مردی بود که تفنگی در گهواره دارد، مشخصاً شخصیت مایکل در فیلم.او تا حدودی شبح بود، با یک گوزن که روی کاپوت یک کادیلاک سفید بسته شده بود، با کارخانه های فولاد در پس زمینه. عکس فوق العاده ای بود!"

"فکر می کردم یک پوستر عالی خواهد بود،" او ادامه داد. "در واقع، وقتی پوستر نهایی را دیدم، با سید شینبرگ (مدیر اجرایی یونیورسال پیکچرز) تماس گرفتم و به او گفتم که خیلی شلوغ است و باید چیز ساده‌تری را دنبال کنند. اما به هر حال، داستان و دیالوگ را دوست داشتم. فکر می‌کردم فیلمنامه فوق‌العاده‌ای بود. خیلی ساده بود و برای من خیلی واقعی به نظر می‌رسید. شخصیت‌ها با من صحبت می‌کردند. دوست داشتم که چیز زیادی نمی‌گفتند، چیزی که نسبت به آنها توهین آمیز یا حمایت‌کننده نبود.»

و بنابراین فیلم کلاسیک متولد شد، و همراه با آن، داستان وحشی ظاهری ایده های افراطی دنیرو در صحنه فیلمبرداری.

توصیه شده: