واقعاً الیجا وود در مورد ساخت «شهر گناه» چه فکر می کرد

فهرست مطالب:

واقعاً الیجا وود در مورد ساخت «شهر گناه» چه فکر می کرد
واقعاً الیجا وود در مورد ساخت «شهر گناه» چه فکر می کرد
Anonim

به دلایلی امروزه مردم واقعاً به سمت الیجا وود جذب می شوند. بسیاری از این ها به ظاهراً الیجا مربوط می شود که در شروع یک بازگشت عظیم هالیوودی است. همچنین ممکن است با این واقعیت مرتبط باشد که او به طور غیرقابل انکاری دوست داشتنی است. او مردی مودب، نرم زبان و با استعداد است. اما به احتمال زیاد به این دلیل است که ایلیا بخشی از محبوب ترین فیلم های تمام دوران بوده است.

الیجا وود از ۹ سالگی بازیگری می کرد، اما پس از انتخاب او برای نقش فرودو در سه گانه ارباب حلقه ها، او به یک نام آشنا تبدیل شد. این اساساً همان چیزی است که به او اجازه داد تا برای پیوستن به بازیگران پر ستاره فیلم شهر گناه در سال 2005 دعوت شود. البته، فیلم جنایی با درجه R، بسیار سبک و شیک، نوشیدنی همه نبود.اما الیاس چه فکری می کند؟

چگونه الیاس در شهر گناه انتخاب شد و واقعاً درباره اینکه بخشی از آن بود چه فکر می کرد

در مرور گذشته خود درباره بزرگ‌ترین نقش‌های سینمایی و تلویزیونی‌اش با GQ، الیجا توضیح داد که از اینکه از او خواسته شد تا بخشی از شهر گناه فرانک میلر و رابرت رودریگز باشد، بسیار سپاسگزار است. این بیشتر به این دلیل است که او از طرفداران گسترده رمان های گرافیکی بود.

الیجا وود به GQ توضیح داد: «زمان [ساخت فیلم] عجیب بود. من تمام آن را خواندم. سپس با [کارگردان] رابرت [رودریگز] برای شام بیرون رفتم و او گفت، "من شهر گناه را می سازم". کتاب‌ها و در ذهنم به این فکر می‌کردم که آیا دیدن این انیمیشن شگفت‌انگیز نیست زیرا اثر هنری بسیار زیبا و خاص است.' و بنابراین ما برای شام بیرون بودیم و او می‌گوید، "پروژه بعدی ما شهر گناه است، آیا می‌خواهید بخشی از آن را ببینید؟""

معلوم شد، رابرت رودریگز قبلاً سکانس آغازین را با جاش هارتنت بیرون پشت بام فیلمبرداری کرده بود. او این کار را به‌عنوان اثبات مفهومی انجام داد تا به فرانک میلر ثابت کند که می‌تواند به عدالت رمان‌های گرافیکی‌اش عمل کند و فیلم را با استودیو ساخته شود.

رابرت الیجا را به ماشینش برد و اولین صحنه را با کامپیوتر به او نشان داد. از آنجایی که الیجا از دستاوردهای رابرت و همچنین دوستی رابرت با ستاره ارباب حلقه ها بسیار شگفت زده شده بود، از الیجا پرسید که آیا برای نقش کوین در فیلم تست بازیگری خواهد داد یا خیر. با این حال، از آنجایی که نقش قاتلانه ای که الیجا در نهایت آن را بازی کرد هیچ خطی نداشت، تست بازیگری او صرفاً این بود که در حالی که رابرت خطوطی از فیلمنامه را می خواند خیره شود.

الیجا زمان بسیار کمی را در صحنه فیلمبرداری سپری کرد و حتی با بازیگر مقابلش کار نکرد

"این خوشحالی بود که بتوانم در آن فضا کار کنم."

دلیل اصلی هیجان الیجا برای فیلمبرداری شهر گناه، عشق او به رمان گرافیکی و این واقعیت بود که رابرت واقعاً تمام تلاش خود را برای کپی کردن قاب به فریم آن انجام می داد.

رمان گرافیکی در نهایت به طرحی برای بیشتر مراحل فیلمبرداری تبدیل شد. بنابراین از نظر طراحی و اجرای هر شات، میمیک های زیادی لازم بود.این برای الیجا فوق‌العاده جذاب بود، زیرا او آنقدر طرفدار بود که هر زمان که می‌توانست عکس‌برداری را از منبع منبع انجام دهد، به شدت علاقه‌مند می‌شد.

با این حال، الیاس زمان زیادی برای لذت بردن از خود نداشت…

"من تمام صحنه هایم را در دو روز فیلمبرداری کردم،" الیجا توضیح داد. "عمدتاً، فیلم در مقابل صفحه آبی یا سبز فیلمبرداری می‌شد. چند مجموعه بود. نوار یک مجموعه بود. و چند تای دیگر. اما بیشتر آن یک صفحه سبز بود."

الیجا همچنین نتوانست با میکی رورک، ستاره سابق MCU کار کند.

"و میکی رورک [بازیگر نقش مرو] قبلا صحنه هایش را گرفته بود… بنابراین، من همه چیز را با بدلکاری میکی فیلمبرداری کردم."

این به این معنی بود که الیجا مطلقاً نه زمانی در سر صحنه فیلمبرداری با میکی داشت و نه او را برای بازی کردن داشت. با این حال، او از اینکه توانست برای اولین بار با این دوبلور کار کند و همچنین چند سکانس اکشن مهم را انجام دهد، هیجان زده بود.

"عالی بود. خیلی سرگرم کننده بود. و بازی کردن در نقش یک شرور سرگرم کننده بود. من قبلاً هرگز نقش یک شرور یا روان پریش را بازی نکرده بودم. مطمئناً یک لال نبودم."

ایفای نقش یک آدمخوار قاتل مانند کوین در نهایت آنقدرها هم که تصور می شود سخت نبود. این به این دلیل است که شخصیت در رمان گرافیکی هیچ دیالوگی ندارد و هیچ حالت چهره واقعی را نشان نمی دهد. به دلیل این محدودیت‌ها، ایلیا توانست به سرعت شخصیت را پیدا کند.

اما هیچ کدام از اینها واقعاً برای ستاره ویلفرد مهم نبود. حتی اگر یافتن شخصیت کوین کار زیادی بود، الیجا آن را انجام می داد. او فقط رمان گرافیکی را خیلی دوست داشت.

توصیه شده: