ساختن آن به عنوان کارگردان در هالیوود برای هر فیلمسازی کار دشواری است، اما تنها چیزی که لازم است یک فیلم است تا زندگی یک نفر را کاملاً تغییر دهد. همانطور که با افرادی مانند تیم برتون یا کوین اسمیت دیدهایم، هر فیلمساز سبکی منحصر به فرد را به میز میآورد و به محض اینکه مخاطب را جذب کند، سالها کار خواهد کرد.
در اواخر دهه 90، M. Night Shyamalan اولین موفقیت بزرگ خود را رها کرد و به یکی از داغترین فیلمسازان جهان تبدیل شد. پس از دستیابی به اوجهای بزرگ، این فیلمساز با افتهای وحشتناکی مواجه شد، از جمله ساخت فیلمی که تنها 5 درصد در Rotten Tomatoes دریافت کرد. با وجود نقدها، فیلم همچنان 300 میلیون دلار فروش داشت.
بیایید نگاهی گذرا به فیلم مورد نظر بیاندازیم.
M. نایت شیامالان چند بازدید عظیم داشته است
در طول دهه 90، ام. نایت شیامالان به لطف تواناییهای فیلمسازی باورنکردنیاش وارد صحنه شد و طولی نکشید که به فیلمساز بهعنوان فردی که میتوانست برای دههها در هالیوود پیشرفت کند، نگریسته شد. در این دهه نام هایی مانند کوئنتین تارانتینو به وجود آمده بود و شیامالان مرد بعدی به نظر می رسید.
با موفقیت هایی مانند حس ششم، نشکن، و نشانه ها از سال 1999 تا 2002، کارگردان به سادگی نمی توانست در آن دوران حرفه ای خود از دست بدهد. او حتی چند پیشنهاد اخیر داشته است، مانند Split، که مورد توجه مخاطبان قرار گرفته است.
به همان اندازه که دیدن صعود او به اوج عالی بود، حتی شیامالان نیز از سقوط چند نفر در امان نبود.
تعدادی از فلم های او صاف شده اند
M. مطمئناً بزرگترین موفقیتهای نایت شیامالان همان چیزی است که بیشتر مردم برای به خاطر سپردن انتخاب میکنند، اما نادیده گرفتن اشتباهات او سخت است.تقریباً هر فیلمسازی در نقطهای تخم میگذارد، و دودهای شیامالان موضوع بحث بسیاری از طرفداران فیلم بود که آثار قبلی او را دوست داشتند.
فیلم هایی مانند The Happening، After Earth، و Lady in the Water تعدادی از آثار او هستند که مانند فیلم های موفقی مانند Signs موفق نشدند. باز هم، اکثر کارگردانها دارای چند فیلم از این دست هستند، اما با توجه به تحسینی که شیامالان دریافت کرد، تقریباً مانند این است که طرفداران این فیلمهای بیدرخشش را شخصی کردهاند.
The Happening، به طور خاص، یکی از فیلمهای شیامالایی است که احساسات زیادی را از مردم گرفت، و حتی مارک والبرگ، که در این فیلم بازی کرد، یکی دو نکته در مورد آن برای گفتن داشت.
این فیلم واقعاً بدی بود. من که میخواستم نقش یک معلم علوم را بازی کنم. حداقل نقش یک پلیس یا کلاهبردار را بازی نمیکردم.» این بازیگر گفت.
هنگامی که به بدترین فیلم های شیامالان نگاه می کنیم، بیشتر به دلیل امتیازش در Rotten Tomatoes و توانایی آن در کسب درآمد چند صد میلیونی در باکس آفیس برجسته می شود.
"آخرین ایربندر" نقدهای وحشتناکی دریافت کرد و بیش از 300 میلیون دلار درآمد داشت
بر اساس مجموعه انیمیشن افسانه ای، The Last Airbender به دنبال انجام کاری مهم در صفحه نمایش بزرگ بود. اقتباسهایی از این دست همیشه به نتیجه نمیرسند، اما با حضور شیامالان با بازیگران با استعداد، این امید وجود داشت که این فیلم بتواند انتظارات را برآورده کند.
هشدار اسپویل: نشد.
در حال حاضر، این فیلم 5% در Rotten Tomatoes دارد. منتقدان و طرفداران آن را به طور یکسان پاره کردند، و برخی از نقدها هیچ ضربه ای نداشتند.
طبق نقدی از Ain't It Cool، "آخرین بادگیر با هجوم بی پایان دیالوگ های توضیحی که به طرز ناخوشایندی توسط بازیگرانی که بدترین بازی های دوران حرفه ای خود را در سراسر جهان ارائه می دهند، سنگین شده است، The Last Airbender آنقدر بد است که بسیار بد است. یک شگفتی که تا به حال قبل از دوربین ها وجود داشته است."
آره، این فیلم همه نوع بدی بود، و به نظر می رسید که هیچ کس واقعاً چیزی برای گفتن در مورد فیلم ندارد.البته، فیلم ذهنی است، اما زمانی که هم منتقدان و هم طرفداران مایلند تمام یک فیلم را به طور کامل کنار بگذارند، بسیار گویا است. این دو طرف همیشه در مورد فیلمهای مهم به توافق نمیرسند، اما به نظر میرسید که همه از The Last Airbender متنفرند.
به نحوی، به نوعی، این فیلم توانست بیش از ۳۰۰ میلیون دلار در باکس آفیس جهانی فروش داشته باشد. با این وجود، شعله های آتش به شدت فرو رفت و توسط کسانی که مجبور بودند از آن عبور کنند فراموش شده است.
خوشبختانه، این فیلم دقیقاً کارنامه شیامالان را خراب نکرد، اما مطمئناً کمکی هم نکرد. بهره مندی از کارتون موفق در پشت آن کمک چندانی به این فیلم نکرد، اما با این حال در باکس آفیس مبلغ مناسبی به دست آورد.