به یاد آلن پارکر: فیلم هایی که حرفه کارگردان را مشخص کردند

فهرست مطالب:

به یاد آلن پارکر: فیلم هایی که حرفه کارگردان را مشخص کردند
به یاد آلن پارکر: فیلم هایی که حرفه کارگردان را مشخص کردند
Anonim

کارگردان آلن پارکر در 31 ژوئیه امسال در سن 76 سالگی درگذشت. در حالی که او از سال 2003 زندگی دیوید گیل فیلمی نساخته بود، او همچنان میراث بزرگی از فیلم ها را پشت سر خود به جای گذاشت.

در طول دوران حرفه‌ای‌اش، برخی از بهترین فیلم‌های موزیکال ساخته شده را ساخت، به حرفه بازیگرانی مانند جودی فاستر و میکی رورک که همیشه در حال تغییر بود، ارتقا داد و نشان داد که کارگردانان بریتانیایی می‌توانند آن را در هالیوود بسازند.. او یک صنعتگر واقعی بود و متأسفانه دلتنگ خواهد شد.

بعد از شروع کارگردانی آگهی های بازرگانی برای تلویزیون بریتانیا، در نهایت ۱۵ فیلم در طول زندگی حرفه ای خود ساخت، بدون هیچ اشتباهی. به یاد این مرد بزرگ، در اینجا فقط تعدادی از آن فیلم هایی است که کارنامه او را مشخص کردند.

Bugsy Malone

این موزیکال فیلم 1976 اولین فیلم پارکر به عنوان کارگردان بود و در دستان اشتباه ممکن بود یک فاجعه باشد. این فیلم که داستانی از گانگسترهای ممنوعه را روایت می‌کند، گروهی کاملاً متشکل از بازیگران کودک داشت و اسلحه‌هایی را به نمایش می‌گذاشت که خامه فرم گرفته شلیک می‌کردند. با یک بازیگر خردسال و پیش‌فرض عجیب و غریب - بازیگرانی با قد و قامت که نقش‌های گانگسترهای معروف را بازی می‌کنند - می‌توانست هم احمقانه و هم توهین‌آمیز باشد. این واقعیت که فیلم فیلم خوبی بود و هنوز هم همچنان پابرجاست، افتخاری برای پارکر است که توانست بهترین نتیجه را از بچه هایی که با آنها کار می کرد، بگیرد. آنها با وجود عجیب و غریب بودن پیش فرض، اجراهای جدی ارائه دادند و توانستند با آهنگ هم بخوانند!

با توجه به جزئیات دوره، فیلمنامه ای به تیزبینی کت و شلوار عاقل، و آهنگ های برنده اسکار که به طرز چشمگیری گوش نواز بودند، این فیلم لذت بخش بود. این کار جودی فاستر را که در 13 سالگی نقش تالوله را بازی کرد، تقویت کرد و به بازیگر بعدی تلویزیون اسکات بایو نیز اولین نقش اصلی خود را داد.

قطار سریع السیر نیمه شب

برای دومین فیلم خود به عنوان کارگردان، پارکر با این داستان واقعی در سال 1978 به سمت بزرگسالان رفت. بیان داستان بیل هیز آمریکایی که پس از تلاش برای قاچاق مواد مخدر از استانبول در یک زندان ترکیه زندانی شد، خشن، شدید و غم انگیز بود. هیز در فیلم شکنجه‌های جسمی و روانی را پشت سر می‌گذارد، و در حالی که پایان خوشی دارد، سفر به آنجا، هم برای شخصیت و هم برای مخاطب، سفری طاقت‌فرسا است!

این فیلم برنده دو جایزه اسکار شد، یکی برای فیلمنامه (اولیور استون) و دیگری برای موسیقی. پارکر نامزد دریافت جایزه بهترین کارگردانی شد، اما در مقابل مایکل چیمینو که برای حماسه غم انگیز دیگری، شکارچی گوزن برنده شد، شکست خورد. امروزه از این فیلم به عنوان یک فیلم کلاسیک سینمای دهه 70 یاد می شود، هرچند که بدون بحث نبوده است. این فیلم به دلیل به تصویر کشیدن مردم این کشور بازتاب فاجعه‌باری برای صنعت سینمای ترکیه داشت و الیور استون بعداً برای فیلمنامه‌اش عذرخواهی کرد.با وجود این، فیلم هنوز بسیار ارزش دیدن دارد، به ویژه به خاطر یادآوری بی رحمی برخی از سیستم های زندان.

قلب فرشته

اولین و تنها حمله پارکر به ترس این داستان وحشت روانی در سال 1987 بود. میکی رورک نقش چشم خصوصی هری آنجل را بر عهده گرفت و رابرت دنیرو در یکی از بهترین فیلم‌هایش نقش آخرین مشتری خود، لوئیس سایفر را بازی کرد که احتمالاً خود شیطان بود (یک بار دیگر به نام شخصیت نگاه کنید).

فیلم مملو از تصاویر گرافیکی و تصاویر جنسی است و تقریباً رتبه "X" را دریافت کرد. پارکر مجبور شد یک صحنه برهنه را اصلاح کند تا رتبه R را از MPAA دریافت کند، اگرچه هنوز بیشتر خون ریزی های سبک خود را حفظ کرده است. منتقدان این فیلم را در زمان اکرانش تحسین کردند و تا به امروز از آن به عنوان یک شاهکار سینمای ترسناک یاد می شود. دنیرو و روکه بهترین بازی‌های دوران حرفه‌ای خود را ارائه می‌کنند و فیلمنامه که از یک رمان محبوب اقتباس شده است، هنوز هم قدرت ناآرامی دارد. کریستپر نولان از این فیلم به عنوان تأثیری برای Memento یاد کرد و در پیچ و خم هایش هنوز هم می تواند تماشاگران را شوکه کند و شگفت زده کند.

سوختن می سی سی پی

از وحشت از نوع تخیلی تا ترسناکی که با هر طرفدار جنبش Black Lives Matter طنین انداز می شود، این فیلم محصول 1988 هنوز هم قدرت تکان دادن و شوکه کردن را دارد. این یک داستان تلخ و مرتبط است که در درون موضوع خاردار روابط نژادی در آمریکا قرار می گیرد و واقعیتی از عدم تحمل و بی عدالتی پلیس را ارائه می دهد که متأسفانه هنوز وجود دارد.

فیلم کاملاً بر اساس تحقیقات قتلی در سال 1964 بود که در آن سه فعال حقوق مدنی، یکی سیاه‌پوست و دو سفیدپوست کشته شدند، و جین هکمن و ویلم دافو در نقش بازرسان FBI که به ناپدید شدن اولیه آنها می‌پردازند، بازی می‌کنند. این فیلم برنده جایزه اسکار بهترین فیلمبرداری شد و همچنین نامزد بهترین بازیگر مرد و بازیگر زن برای هکمن و فرانسیس مک دورمند شد. این فیلم در آن زمان به طور گسترده مورد تحسین قرار گرفت، به ویژه به خاطر تصمیم پارکر برای کارگردانی فیلمی که دوره ای از تاریخ را شرح می دهد که هنوز اشتراکات زیادی با نگرش های نژادی آمریکا در دهه 1980 (و هنوز هم تا امروز) داشت.

تعهدات

بسیاری از فیلم‌های آلن پارکر به موضوعات سنگینی از جمله نژادپرستی، بی عدالتی اجتماعی و ماهیت شر می‌پردازند، اما خوشبختانه او فیلم‌هایی را نیز با نگاهی ملایم ساخت. البته باگزی مالون یکی از این فیلم‌ها بود و همینطور این فیلم در ایرلند در سال 1991.

تعهدها فیلمی است که پارکر را به ریشه های موسیقایی خود بازگرداند، و علیرغم زبان فحشی، یک تصویر قدیمی "در حال جمع کردن یک گروه" است. این فیلم فراز و نشیب اعضای گروه التقاطی را دنبال می‌کند که به نیروها می‌پیوندند، در هم می‌افتند و دوباره به هم می‌پیوندند و مملو از آهنگ‌های روحی دهه 1960 است. این یک فیلم کلاسیک مدرن است، و اگرچه بهترین فیلم پارکر نیست، اما همچنان فیلمی است که به آن باز خواهید گشت.

توصیه شده: