2009 Terminator: Salvation همچنان در جنجال فرو رفته است زیرا یکی از به شدت مورد انتقاد قرار گرفته در فرنچایز است. این فیلم در باکس آفیس داخلی ضعیف عمل کرد، منتقدان نقدهای متوسطی به آن دادند، و کناره گیری مک جی از ترفند سنتی جان کانر که روز قضاوت را متوقف کرد نیز چندان مورد پسند واقع نشد. اگرچه، چیزی که مردم بیش از همه در مورد رستگاری به یاد دارند، غوغای کریستین بیل در سر صحنه است.
برای هر کسی که نمی داند، بیل در جریان یک درگیری شدید در صحنه فیلمبرداری ترمیناتور: رستگاری، درگیر فیلمبردار شین هورلبات شد. بیل در آن زمان مشغول فیلمبرداری صحنه ای بود که هورلبات برای بررسی تجهیزات نورپردازی در پس زمینه قطع شد، اقدامی که او چندین بار تکرار کرد.سپس بیل شخصیت خود را شکست تا فیلمبردار فیلم را مورد سرزنش قرار دهد و او را در حضور همه به صلیب بکشد. خب، آنقدرها هم بد نبود، اما بیل پس از حادثه ژوئیه 2008 شهرت زیادی به دست آورد.
چه اتفاقی پس از سقوط بیل افتاد
پوشش در مورد طغیان بیل او را در بدترین نور ممکن ترسیم کرد. به نظر می رسید که صدای فاش شده سایه تاریکی بر حرفه بازیگری او انداخته بود که به طور بالقوه می توانست همان جا به آن پایان دهد. خوشبختانه، به لطف بازیگران بیل این اتفاق نیفتاد. آنها طی یک پرسش و پاسخ با آسوشیتدپرس به دفاع از او پرداختند، جایی که اکثر آنها پاسخهای واقعی را به حادثه ادعایی ارائه کردند. هیچکس برای بازیگر بتمن بهانهای نیاورد، اگرچه چندین نفر توضیح دادند که بازیگری در این لحظه چقدر شدید میتواند باشد. بیل در نهایت به خاطر اقدامات خود در مجموعه رستگاری عذرخواهی کرد، که باید این موضوع را حل کند، اما غیرممکن است که فیلم را بدون فکر کردن به جنجال بازیگر مطرح کنیم.
چه جالب این است که حادثه بیل اکنون ترمیناتور: رستگاری را به یک قطعه بدنام از سینما تبدیل کرده است. بازیگران قبلاً صحنهها را ترک کردهاند، فیلمها را مجبور به تعطیلی کردهاند، اما هیچکدام به اندازه رها کردن بیل خاطرهانگیز نیستند.
دلیل دیگری که این شهرت زیادی به دست آورد این است که سال های 2008 و 2009 سال های بزرگی برای اینترنت بودند. رسانه های اجتماعی با تبدیل شدن فیس بوک به مکانی جدید برای ارتباط و ارتباط مجدد با دوستان، شکوفا شدند. یوتیوب به عنوان یک سایت میزبان ویدیو در دهه 2000 بسیار محبوب و فوق العاده موفق شد. سایتهای کوچکتری مانند Myspace نیز این فیلمها را در دسترستر کردند. در مجموع، این به صدای فاش شده بیل یک پلتفرم بزرگتر برای پخش شدن در سراسر داد.
در حالی که انتشار غیررسمی صوتی در آن زمان برای بیل دردسرساز بود، اگر یکی از خدمه مجموعه McG موفق به ضبط ویدئویی از آن می شد، این وضعیت احتمالاً انتقادات بیشتری را به دنبال داشت. احتمالاً با ذوب شدن بیل، دوربینها در حال چرخش بودند، اگرچه هیچکس جرات انتشار فیلم را نداشت.اگر کسی یک کپی داشته باشد، مک جی است، اما بعید است که کلیپ را به اشتراک بگذارد. او احتمالاً توسط کریستین بیل، و همچنین هر طرفی که قبلاً یا در حال حاضر به فرنچایز ترمیناتور وابسته است، شکایت خواهد کرد. این لیست شامل جیمز کامرون و هر کارگردانی است که از آن زمان تاکنون درگیر شده است.
فیلم یا نه، شیطنتهای کریستین بیل در مجموعه فیلمهای ترمیناتور: رستگاری، فیلم را به فیلمی تبدیل کرده است که مردم برای سالها آن را به خاطر خواهند داشت. این به دلیل عمیقترین دلایلی نخواهد بود، اما حداقل بیل ورود مکجی به فرنچایز را جالبتر از ترمیناتور 3: ظهور ماشینها و ادامههای بعدی کرد.