یک تراژدی دوران کودکی «پادشاه استاتن آیلند» را به تجربه‌ای جذاب برای پیت دیویدسون تبدیل کرد

فهرست مطالب:

یک تراژدی دوران کودکی «پادشاه استاتن آیلند» را به تجربه‌ای جذاب برای پیت دیویدسون تبدیل کرد
یک تراژدی دوران کودکی «پادشاه استاتن آیلند» را به تجربه‌ای جذاب برای پیت دیویدسون تبدیل کرد
Anonim

پادشاه استاتن آیلند، جدیدترین کمدی-درام از جاد آپاتو، کارگردان بسیاری از فیلم‌های محبوب، از جمله Trainwreck و The 40-Year Old Virgin، اکنون در یکی از سرویس‌های پخش نزدیک شما قابل اجاره است. این فیلم که داستان اسکات خالکوبی بداخلاق با بازی بازیگر و کمدین با استعداد، پیت دیویدسون است، لذت بخش است و مطمئناً برای افراد تنبل و آویزان در همه جا جذاب خواهد بود، به ویژه آنهایی که در برابر این حرکت تا بزرگسالی مقاومت کرده اند.

طرفداران حس طنز پیچیده پیت دیویدسون فیلم جدید او را دوست خواهند داشت، و همچنین ممکن است دوست داشته باشند بدانند که این کاملاً تخیلی نیست. این فیلم که اسکات 24 ساله را دنبال می کند که سعی می کند زندگی خود را پس از مرگ پدرش معنا کند، نیمه اتوبیوگرافیک است و به یک تراژدی واقعی بستگی دارد که دیویدسون را در زندگی خود تحت تأثیر قرار داده است.در واقع، طبق گفته ستاره در مصاحبه اخیر با ست مایرز، او گفت که نوشتن این فیلم یک "تجربه ی غم انگیز" بوده و او را "به عنوان یک شخص" بهتر کرده است.

پادشاه استاتن آیلند: یک تجربه کاتارتیک

پیت دیویدسون یک بازیگر و کمدین با استعداد است و شاید بیش از همه به خاطر نوبت‌هایش در برنامه طنز طولانی‌مدت Saturday Night Live مشهور باشد. او اخیراً در فیلم اسپین‌آف The Big Lebowski The Jesus Rolls دیده شد و یکی از پروژه‌های بعدی او ریبوت مورد انتظار Suicide Squad خواهد بود.

در حال حاضر، می توانید دیویدسون را در پادشاه استاتن آیلند، فیلمی که اشتراکات زیادی با زندگی خود این بازیگر دارد، بگیرید. او خود فیلمنامه را نوشت و همانطور که قبلاً هم اشاره کردیم، این یک تجربه دلخراش برای این بازیگر جوان بود.

در این فیلم، شخصیت او اسکات در تلاش است تا بر مرگ پدرش، آتش نشانی که تنها ۷ سال داشت در حین انجام وظیفه جان باخت.این لحظه ای است که روی صفحه نمایش دیده نمی شود، اما اثرات پس از آن به وضوح در اتفاقاتی که در زندگی اسکات رخ می دهد نشان داده می شود، زیرا ما می بینیم که او به شیوه های وحشیانه و نامنظم رفتار می کند، عمدتاً به دلیل علف هرزی که سیگار می کشد تا واقعیت ها را از بین ببرد. و خاطرات دردناکی که با آنها زندگی می کند.

مرگ پدر خود پیت را نیز تحت تأثیر قرار داد زیرا مانند شخصیتی که در این فیلم بازی می کند، او تنها 7 سال داشت که پدر آتش نشانش در حین انجام وظیفه در جریان حمله 11 سپتامبر کشته شد. نیویورک.

هنگامی که در مصاحبه ای با ای نیوز درباره فیلمنامه نیمه اتوبیوگرافیک خود صحبت کرد، گفت:

"فکر می کنم وقتی می توانید داستانی مانند این را با این بزرگی و با افراد زیادی به اشتراک بگذارید، واقعاً به من این امکان را می دهد که تا آنجا که می توانم باز و صادق باشم و به من کمک کرد تا با خیلی چیزها کنار بیایم. این چیزی بود، یکی از اهداف این فیلم این بود که به من اجازه دهد گذشته ام را پشت سر بگذارم و فکر می کنم ما توانستیم این کار را انجام دهیم."

در مصاحبه خود با ET، او در مورد تمایل خود برای کمک به دیگران از طریق فیلمنامه ای که ساخته است صحبت کرد. گفت:

"فکر می کنم، می دانید، مواجهه با چنین چیزهایی در چنین مقیاس بزرگی واقعاً به من کمک کرد که التیام پیدا کنم. واقعاً باعث شد فکر کنم که اکنون می توانم این موضوع را پشت سر بگذارم… بنابراین واقعاً احساس زیادی دارم. بهتر است و امیدوارم افراد دیگری نیز بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند."

دیویدسون به وضوح بسیاری از خودش را در فیلم گذاشت، زیرا نه تنها ضربه روحی ناشی از از دست دادن کسی را بسیار نزدیک تجربه کرده است، بلکه با نبردهای سلامت روانی نیز روبرو شده است. پیت مانند شخصیت خود در این فیلم از اختلال شخصیت مرزی رنج می برد، بیماری که پس از سال ها رنج از افسردگی و اضطراب ایجاد شد، شرایطی که او تا حدودی آن را به مرگ پدرش نسبت داده است. شخصیت او در این فیلم همچنین دارای بیماری کرون است و این نیز چیزی است که پیت را در زندگی خود تحت تأثیر قرار می دهد.

با این وجود، فریب نخورید که فکر کنید پادشاه استاتن آیلند یک فیلم مادلین است.در حالی که دیویدسون از تجربیات زندگی واقعی خود استفاده کرده است، فیلم، مانند استندآپ‌های اجرا شده توسط خود مرد، نیز بسیار خنده‌دار است. در حالی که این فیلم به اندازه برخی از فیلم‌های قبلی آپاتو خنده‌دار نیست، اما دارای بازی فرعی خنده‌دار بین اسکات و دوستان تنبلش است، و تعامل بین او و کمدین بیل بور (که نقش شریک رمانتیک جدید مادر اسکات را بازی می‌کند) اغلب بسیار خنده‌دار است. حواشی خوبی از طنز در طول فیلم وجود دارد، حتی در آن لحظاتی که اسکات خود را به روی احساساتی که در درون خود جمع کرده است باز می کند و زمانی که با عواقب اعمال گاه و بی گاه خود مواجه می شود. در چنین نقطه ای، او تلاش می کند تا بازوی یک کودک 9 ساله را خالکوبی کند که در آن زمان با خشم کمدی بیل بور، که نقش پدر پسر را بازی می کند، مواجه می شود.

داستانی که پیت نوشته است برای یک فیلم طولانی می‌سازد، اما از آنجایی که شما به سرعت با شخصیت اسکات و توپ‌های عجیب و غریب مختلفی که فیلم را با او پر می‌کنند، گرم می‌شوید، واقعاً اهمیتی نمی‌دهید.این یک فیلم واقعاً تکان دهنده است، هم خنده دار و هم غم انگیز، و در زمانی که اسکات می ایستد، دستانش را بالا می گیرد و به افق منهتن که قبلاً برج های دوقلو بودند، می ایستد، به پایان می رسد. در مصاحبه ای با اسکای نیوز، دیویدسون گفت که این نمادی برای شخصیت او است، "برای اولین بار امید را می بیند" و پیامی برای "به مردم اجازه دهید بدانند که شما تنها نیستید و راهی وجود دارد که می توانید شفا دهید.""

فقط می توان حدس زد که این پیامی بود که به خودش هم سرایت کرده بود، در مقابل جایی که پدرش در آن مرده ایستاده بود، اما بعد از بازی کردن و نوشتن این فیلم بسیار خاص برای خودش قوی تر و زنده تر بود.

توصیه شده: