قلدرها، و تکالیف و آکنه، اوه من! افرادی که با اختلالاتی مانند سندرم داون، اوتیسم و نارساخوانی دست و پنجه نرم می کنند، اغلب به دلیل تفاوت هایشان طرد می شوند. به نظر می رسد که تعداد بیشتری از کودکان مبتلا به ناتوانی های رشدی یا یادگیری تشخیص داده می شوند و مسائلی که با آنها روبرو هستند در اخبار و تلویزیون رایج تر شده است، که گامی قطعی در مسیر درست به سمت درج همه است. Atypical یک نمایش نتفلیکس است که زندگی سام را مستند می کند، مرد جوانی شیرین، باهوش و از جهاتی دمدمی مزاج که راه خود را در فراز و نشیب های دبیرستان و نوجوانی طی می کند. به گفته گاردین، تهیهکنندگان نمایش «به وضوح میخواهند به دنیا کمک کنند تا بفهمد دروغ برای کسانی که در طیف اوتیسم هستند چیست، و این درس را با کمدی و گرمی ارائه دهند.این نمایش به خودی خود یک "چیز خوب" است و سخت است که نیت و تلاش را تحسین نکنیم.»
علی رغم ناتوانی سام در حفظ روابط "عادی" با کسانی که در زندگی با آنها روبرو می شود، و وسواس او نسبت به پنگوئن ها، او استعداد فوق العاده ای دارد و توسط والدین، معلمان، مشاوران و دوستانش مورد تحسین قرار می گیرد. به نظر میرسد تهیهکنندگان سریال تحقیقات خود را در مورد سندرم آسپرگر انجام دادهاند، «و همه آشکارترین رفتارهای اوتیستیک را استخراج، تشدید و سادهسازی کردهاند». با توجه به فرهنگ لغت مریام وبستر، سندرم آسپرگر را می توان به عنوان یک اختلال طیف اوتیسم توصیف کرد که با اختلال در تعامل اجتماعی، با رفتارهای تکراری و علایق محدود، با زبان عادی و رشد شناختی، اما مهارت های مکالمه ضعیف و مشکل در ارتباط غیرکلامی و مشکلات ارتباط غیرکلامی مشخص می شود. اغلب با عملکرد بالاتر از حد متوسط در یک زمینه باریک در برابر یک پسزمینه عمومی اختلال در عملکرد."
سم در ریاضیات و علوم استعداد فوق العاده ای دارد، اما در حفظ روابط مناسب با همسالان و مشاورانش کوتاهی می کند. او با صدایی یکنواخت صحبت می کند که نشان دهنده اختلال در رشد کلامی است و نمی تواند نشانه های اجتماعی را درک کند. او همه چیز را به شدت تحت اللفظی می بیند و وسواس هایی دارد که در مورد او در علاقه شدید به پنگوئن ها، عادات و رفتارهای آنها ظاهر می شود. سام مجله ای دارد که در آن علاقه خود را به قطب جنوب و قطب شمال ثبت می کند، او گونه های مختلف پنگوئن ها و ویژگی های منحصر به فرد آنها را ترسیم می کند و برچسب می زند.
اگرچه می تواند به طور مؤثر ارتباط برقرار کند و می تواند به خانواده، معلمان و مشاورانش بگوید که چه چیزی در ذهنش است، اما نمی تواند روابط طبیعی و مناسب با دیگران داشته باشد. او شاهد این است که بچه های دیگر مدرسه اش با افراد مهمشان قرار می گذارند و می خواهد سعی کند خود را با آنها هماهنگ کند، بنابراین به این فکر می کند که از یک دختر بخواهد. سام می خواهد با همسالانش ارتباط برقرار کند، اما تمایل دارد به سمت کسانی که از او بزرگتر هستند، مانند درمانگرش، جولیا، جذب شود.او نه تنها جولیا را دوست دارد، بلکه او را دوست دارد و سعی می کند او را وادار کند که از دوست پسرش جدا شود تا هر دو بتوانند رابطه ای را دنبال کنند. سام نمیداند چرا این "اشتباه" است و همچنان به جولیا اشاره میکند که احساس میکند عاشقانه جذب او شده است. کار به جایی می رسد که جولیا تصمیم می گیرد دیگر نمی تواند با او ملاقات کند و او را تشویق می کند که به یک درمانگر دیگر مراجعه کند.
علیرغم ناتوانی او در برقراری رابطه مناسب با همسالان و افراد معتبر، سم به شدت به مادرش نزدیک است و این دو پیوندی قوی دارند که بر خلاف روابط بین پسران نوجوان عصبی و مادرانشان، از برخی جهات، یک پیوند قوی دارند. مادر محافظ بیش از حد سم، السا، هر کاری که می تواند انجام می دهد تا به سم کمک کند تا در یک دنیای بسیار غیرقابل پیش بینی و از جهاتی ترسناک حرکت کند. او از پسرش دفاع می کند و هیچ کاری نمی کند تا مطمئن شود که او احساس امنیت، دوست داشتن و شنیدن دیگران می کند. او به وضوح یک مادر دوست داشتنی است - و سام، اگرچه ممکن است نتواند بگوید "دوستت دارم"، از تمام کارهایی که برای اطمینان از امنیت و خوشبختی او انجام می دهد قدردانی می کند.
به طور کلی، این نمایش در به تصویر کشیدن یک پسر معمولی، در دنیای غیر معمول، کار مناسبی را انجام می دهد. این کار در تشخیص دقیق مبارزاتی که افراد در این طیف با آن روبرو هستند، و به جای بیان، نشان دادن روشهایی که سم با اتفاقاتی که اتفاق میافتد، و احساساتی که در دبیرستان احساس میکند کنار میآید، کار خوبی میکند. این نمایش خنده دار، واقعی و تلخ است و در به تصویر کشیدن اینکه زندگی برای کسی که لزوما «جای آن نیست» کار بسیار خوبی می کند. غیر معمول نمایشی است که بینندگان را برمی انگیزد تا همه آنچه را که با آن روبرو می شوند با وقار، عشق و احترام ببینند.