چگونه تلویزیون و SNL در اواخر شب به دروازه ای برای سیاست تبدیل شدند

چگونه تلویزیون و SNL در اواخر شب به دروازه ای برای سیاست تبدیل شدند
چگونه تلویزیون و SNL در اواخر شب به دروازه ای برای سیاست تبدیل شدند
Anonim

در یک محیط غیررسمی، معمولاً یک قانون ناگفته وجود دارد: ما نمی توانیم در مورد نقش های جنسیتی، مذهب یا سیاست صحبت کنیم. این فقط یک اقدام احتیاطی برای همسالان است که در مکالمه همسطح باشند، زیرا فرهنگ واکنشی ما تمایل دارد در پاسخ به افرادی با نظرات یا عقاید متفاوت، غیرمنطقی عمل کند.

در حالی که نیت خالص شروع می شود، مکالمات می توانند به سرعت به مشاجره های داغ تبدیل شوند.

این کاملاً طعنه آمیز است که تنها چیزی که در یک فرهنگ سیاسی درست به چشم می خورد همان چیزی است که به آن حمله می کند: کمدی.

چه روزهای استندآپ های کمیک کلاسیک مانند ریچارد پرایور و جورج کارلین، یا نمایش های امروزی که به مسائل اجتماعی می پردازند، آنها به موقعیت هایی که در غیر این صورت نمی توان بدون آن بحث کرد، ساده لوحانه افزوده اند. جنجال.

نمایش‌هایی مانند The Daily Show، The Late Show، و Last Week Tonight یک نسخه مختصر از اخبار ارائه می‌دهند و در طول مسیر، یک تفسیر اجتماعی درباره این موضوع اضافه می‌کنند.

در طول سال‌ها، برنامه زنده شنبه شب ان‌بی‌سی یکی از عناصر اصلی این نوع طنز بوده است، با کمیک‌هایی که به طور معمول خود را شبیه سیاستمداران می‌کنند.

ستارگانی مانند 30 Rock's Alec Baldwin و Tina Fey مترادف با تأثیرات خود در این برنامه هستند.

بالدوین، قبل و بعد از رئیس جمهور شدن ترامپ، در نقش دونالد ترامپ در برنامه حضور داشته است. در حالی که بسیاری از بازیگران این نقش را بازی کرده‌اند، اجرای بالدوین همیشه بی‌نظیر بود.

فی، نویسنده و بازیگر سابق SNL، شاید بیشتر به خاطر بازی در نقش فرماندار سابق آلاسکا، سارا پیلین، شناخته شد. اجرای بسیار جذابی بود، حتی خود پیلین هم ظاهر شد.

از پیلین گرفته تا ترامپ، تا اوباما، همه آنها در مقطعی این طنز را نوشته اند، به عنوان فیلم کوتاه یا مجری. چه SNL باشد چه اعضای Key & Peele:

با توجه به حضور الیزابت وارن نامزد سابق دموکرات در هفته گذشته، این روند ادامه خواهد داشت.

باور نمی کنید؟ با Drake's IG چک کنید:

این بدان معنا نیست که همیشه اینطور بوده است، چه در رسانه های خبری و چه در فرهنگ امروز ما.

را می توان یافت که ترامپ از همان برنامه ای که 5 سال پیش میزبانی کرده بود انتقاد می کند.

برای کمیک ها استفاده از سیاستمداران به عنوان اصلی ترین شوخی ها امری عادی است، تا جایی که خود کمیک ها گاهی اوقات بی امان هستند.

جان استوارت مجری سابق دیلی شو به دلیل به چالش کشیدن دستور کار رسانه های خبری، چه در برنامه خود و چه به عنوان مهمان در جاهای دیگر، دائماً در اخبار بود.

هفته گذشته جان اولیور امشب به طور مداوم به مسائلی با دیدگاه هایی می پردازد که روزنامه نگاران این روزها از نوشتن آن تردید دارند.

حتی در آن زمان، محتوایی که آنها ارائه می کنند هنوز هم بازی منصفانه است. تا زمانی که با فرهنگ "PC" مقابله نکند. برخی از آن پرهیز می کنند، اما تعداد کمی از آن را پذیرفته اند.

جدیدترین نمونه، ویژه دیو چاپل در Netflix، Sticks And Stones بود. این برنامه که در سپتامبر پخش شد، به موضوعات تفرقه‌انگیز زیادی پرداخت و در مورد فرهنگ لغو، بحران مواد افیونی و جامعه LGBTQ بحث کرد. در مورد هر بخش از زمان انتشار آن بحث و تجزیه و تحلیل شده است. به این نکته، بخش‌هایی از برنامه ویژه متحرک شدند:

اگرچه طرفداران به چاپل امتیاز ۹۶ درصدی دادند، بسیاری از منتقدان به طنز او توجه نکردند. این نمایش در Rotten Tomatoes امتیاز 35% را به دست آورد، با حداقل اظهارات قطبی.

ملانی مک‌فارلند از Salon.com سخنان خود را خلاصه کرد و گفت که نمایش "به‌عنوان یک طرح مخالف برای توهین عمدی بخش‌های بزرگی از مخاطبان وجود دارد." او با توصیف چاپل به عنوان "بیش از حد لاغر و به راحتی خشمگین" می گوید که هدف او راضی نگه داشتن هر کسی بود که "میل به تایید موضع ضد PC آنها بود."

هانا گیورگیس از اقیانوس اطلس هم همین کار را کرد و نفس چپل را به چالش کشید. او با مقایسه استندآپ خود با تابستان گذشته عزیز انصاری، آن را "تخلص و عصبانیت مردی می‌داند که همه چیز را می‌خواهد - پول، شهرت، نفوذ - بدون اینکه نیازی به پاسخگویی به کسی باشد."

برای هر یک از آن نظرات یک بررسی به همان اندازه مثبت بود. بسیاری از منتقدان این مطالب را ستودند و جایگاه شاپل را به عنوان یکی از بهترین کمدین‌های تاریخ تکمیل کردند.

وال استریت ژورنال، جرارد بیکر، ستون نویس به بهترین وجه گفت: او یک جنگجو نیست، او یک "مجرم فرصت های برابر" است. هدف قرار دادن "نفاق، ناسازگاری، پوچی و افراط گرایی در فرهنگ ما."

شاید همه چیز برای همه نباشد. شاید برای مردم اشکالی ندارد که با هر محصولی که به آنها ارائه می شود ارتباط برقرار نکنند. و دوباره، ما قبلاً این را دیده ایم. کمدین هایی مانند Chappelle پیش از این برداشت های بحث برانگیزی ارائه کرده اند. به بیل برر فکر کنید:

در حالی که ما در عصر آوازی زندگی می کنیم، به نظر می رسد مبادله این است که باید موضع دیگری را رد کرد، صرفاً به این دلیل که موضع درستی نیست. اینجاست که کمیک ها وارد می شوند.

کمدی امتداد وجدان افراد است. در بهترین حالت، مکالمه ای را آغاز می کند که در غیر این صورت عموم مردم از آن اجتناب می کنند.

این گفت‌وگو آرمان‌های ما را راحت می‌کند و به طور بالقوه باعث می‌شود دیگران آن‌ها را به هر طریقی درک کنند.

بنابراین دفعه بعد که قرار است یک کمیک کار خود را انجام دهیم، می توانیم محتوا را همان طور که هست بپذیریم. یک مکالمه. به هر حال، اگر چیزی برای حذف وجود داشته باشد، این است که بحث و جدل باعث ایجاد بحث می شود و ما بدون ارتباط هیچ کاری انجام نمی دهیم.

توصیه شده: