تکنیک های جدید CGI در «ماندالوریان» در حال تعریف مجدد تلویزیون هستند

تکنیک های جدید CGI در «ماندالوریان» در حال تعریف مجدد تلویزیون هستند
تکنیک های جدید CGI در «ماندالوریان» در حال تعریف مجدد تلویزیون هستند
Anonim

ماندالوریان همه چیز را در مورد نقاشی های مات و برجستگی عقب تغییر می دهد. این الهام از روش‌هایی بود که در دهه 1930 استفاده می‌شد، که اساساً یک پس‌زمینه متحرک را پشت بازیگرانی که در حال پرواز با هواپیما یا رانندگی می‌کردند، قرار می‌دادند. در مورد استفاده از صفحه‌نمایش سبز هیچ کمبودی وجود ندارد، زیرا کارگردان‌ها و بازیگران خود را قادر به انجام این کار نمی‌دانند. تصور کنید که قرار است در اطراف آنها چه اتفاقی بیفتد. که مشکل نورپردازی مناسب صحنه را حذف می کند. معمولاً این کار پس از تولید را سخت‌تر می‌کرد و زمان زیادی را صرف می‌کرد تا به یک نتیجه مناسب برسید. همچنین بسیاری از امکانات خلاقانه را در صحنه فیلمبرداری قربانی می کند.

تصویر
تصویر

از طریق دیزنی

دیزنی با استفاده از افشاگری های VFX جان فاورو بسیار موفق بود، به ویژه در شیر شاه و کتاب جنگل. بنابراین ماندالوریان با استفاده از فناوری جدید خانه ILM VFX دیزنی توانست تلویزیون را دوباره تعریف کند. بودجه The Mandalorian در مقایسه با بیشتر سریال ها زیاد است و برخی گزارش ها می گویند که بیش از 100 میلیون دلار تنها برای 8 قسمت مورد نیاز است. البته این قابل درک است، بالاخره این جنگ ستارگان است. فیلم‌های جنگ ستارگان با پرداخت هزینه‌های هنگفت برای دکورها و صحنه‌های صدا شناخته می‌شوند، اما نمایش در عوض از بسیاری از صفحه‌نمایش‌های ال‌ای‌دی پشت پرده استفاده می‌کند که یک صفحه سبز بی‌درنگ را تشکیل می‌دهند.. ILM هنگام تولید این فناوری را "The Volume" نامید، اما سپس آن را "Stagecraft" نامید. نتیجه مبتکرانه این فناوری این است که در واقع محیط را همراه با شخصیت به حرکت در می آورد و به نظر می رسد که بازیگران واقعاً آنجا هستند و در آن مکان واقعی حرکت می کنند.روش کار با استفاده از چهار پنل نمایشگر LED، در پشت اجراکننده، در دو طرف و در بالا است. نورپردازی اضافه شده تا به خوبی ترکیب شود و خبر خوب این است که توسط سیستم Skypanel کنترل می شود. پانل‌ها و دوربین‌ها تا جایی که حرکت می‌کند همگام هستند و در نتیجه یک جریان کامل بین دنیای واقعی و دیجیتال ایجاد می‌شود.

تصویر
تصویر

از طریق دیزنی

این همچنین به این معنی است که ما نتیجه ای برتر نسبت به CGI می گیریم، اصالت را به جریان می اندازیم و احساسی ارگانیک می دهیم و توهم را بیشتر به واقعیت تبدیل می کنیم. واقعیت این است که هیچ‌کس نمی‌تواند استنباط کند که صحنه‌ای که به این شکل گرفته شده متفاوت از صحنه واقعی است… این بسیار واقع‌گرایانه است. تا همین اواخر، قدرت کامپیوتر قادر به ارائه محیط‌های سه بعدی واقعی در زمان واقعی نبود. Unreal Engine واقعاً با این فناوری از خود پیشی گرفته است. ماندالوریان از هدست‌های واقعیت مجازی برای مشاهده صحنه‌ها استفاده می‌کرد، این به آن‌ها کمک می‌کرد از مشکل عدم ارتباط در هنگام فیلم‌برداری جلوگیری کنند.بازیگران بیشتر در محیط داستان احساس می‌کنند، محیط اطراف خود را می‌شناسند، و نور از پیش تعیین شده بود، که باعث می‌شود پس‌تولید آسان‌تر و سریع‌تر شود. این را می توان با نقاشی های مات مقایسه کرد که در گذشته در هالیوود استفاده می شد و مقیاس تولیدات استودیویی را گسترش داد. استفاده از مجموعه‌های مجازی با دوربین‌های واقعی، نتایجی واقعی به دست می‌دهد، که برای فیلم‌سازان با بودجه کم رویایی است. البته این نباید برای هر صحنه‌ای صدق کند. پیاده‌روی طولانی برای عکاسی در محل منطقی‌تر و ارزان‌تر از داشتن تعداد زیادی صفحه نمایش بزرگ است. بهترین استفاده از این عکس‌ها با عکس‌های SFX است که شامل انفجار، حملات، صحنه‌های رانندگی یا پرواز می‌شود و باعث می‌شود که آنها بسیار به نظر برسند. صمیمانه تر قطعاً فیلمبرداری کل فیلم‌ها به این شکل منطقی نیست، زمانی که چیز واقعی معنای بیشتری پیدا می‌کند، اما این یک افزوده جذاب به زرادخانه روش‌های فیلم‌سازی است که هالیوود از آن استفاده کرده است.

توصیه شده: