طرفداران سریال نتفلیکس، "BoJack Horseman" به خوبی می دانند که نمایش انیمیشن متعارف ترین انیمیشن یا کمدی نبود. تاریکی و پیچیدگی خاصی در آن وجود داشت، همین عامل آن را تبدیل به یک برنامه تماشایی برای شش فصل آن کرد.
رافائل باب واکسبرگ مغز پشت این عملیات بود و گروهی باورنکردنی در کنار او قرار گرفت، که شامل افرادی مانند ویل آرنت، آرون پل، و لیزا کودرو بود.
نمایش پس از ۷۷ قسمت به پایان رسید، اگرچه در حقیقت، میتوانست برای مدت طولانیتری ادامه یابد. همه چیز بسیار متفاوت بود، و نمایش رویکرد متفاوتی داشت و سعی میکرد با لحنی تیرهتر قابل ارتباط باشد.
معلوم شد، تاریکی شخصیت اصلی، چندان دور از صدای کسی که او را صدا می کند، نبود. ما به شباهتها، همراه با پیچیدگی نمایش و شخصیت نگاه میکنیم.
علاوه بر این، به برخی از جزئیات منحصر به فرد پشت صحنه که در ساخت این نمایش نقش داشته اند نگاهی خواهیم انداخت. واضح است که فیلمنامهای متوسط با پایان خوش نبود، بلکه معنایی ریشهدار در پشت خطوط داستانی وجود داشت.
BoJack و Will Arnett چند چیز مشترک داشتند
جان بخشیدن به چنین شخصیتی خیلی آسان نیست، به خصوص با توجه به اینکه یک کنسرت صوتی است. بیایید با آن روبرو شویم، BoJack یک فرو رفتن عمیق در یک شخصیت تاریک بود، برای بسیاری، چنین لحنی با یک انیمیشن سخت بود - اگرچه میتوانیم به وضوح بگوییم که همه چیز کارآمد بود و ویل آرنت بخش بزرگی از راهحل بود.
همانند بوجک، آرنت در آغاز کار خود با مشکل مواجه شد. در واقع، او در کنار GQ فاش کرد که در ابتدای کارش برای گذران زندگی خود مشغول تعمیر لولهها بود.
"تعویض لوله های فاضلاب به مدت پنج ماه در وینیپگ، منیتوبا، زمانی که حدود 21 سال داشتم. مجبور شدم با پتک در یک سوراخ پایین بروم و لوله های قدیمی را که آنها را از زمین بیرون می کشیدند، بشکنم. شغل."
ویل همچنین در طول زندگی حرفه ای خود با مشکل مواجه شد و به الکل روی آورد.
او در همان مبارزات شخصیت سهیم است، با این حال، آمدن هر روز به استودیو و به تصویر کشیدن نقش بسیار دشوار شد.
Arnett با لحن احساسی مبارزه کرد
خالق نمایش رافائل باب واکسبرگ تم تیره می خواست و این دقیقاً همان چیزی است که طرفداران دریافت کردند. پایان های خوش بسیار اندک بود - اگرچه این دقیقاً همان چیزی است که نمایش را منحصر به فرد کرده است.
برای آرنت، این نیز روند را بسیار مشکل کرد، ماندن در چنین فضای تاریکی سخت شد.
"من عاشق BoJack هستم، اما همیشه بازی کردن این مرد که اینقدر افسرده است و دارای بسیاری از کاستی های اخلاقی است آسان نیست. من به [خالق] رافائل [باب واکسبرگ] می گویم، "شما باید هزینه کنید. برای درمان من."
برای خالق سریال، اگرچه هضم موضوع برای برخی دشوار است، اما این دیدگاه صادقانه ای است از اینکه واقعاً زندگی هالیوود چگونه می تواند باشد.
"می خواستم [داستانی] را بگویم که احساس می کردم صادقانه است، و فکر می کنم بسیاری از برنامه هایی که می بینم درباره غم صادق نیستند. می خواستم در مورد آن صحبت کنم، و چقدر سخت است که نتوانم برای برخی افراد غمگین باشید."
"بنابراین فکر می کنم بهترین راه برای انجام این کار، یک کارتون حواس پرت با بازی یک اسب سخنگو بود. من واقعاً به این ایده از نوع بسیار تاریک و بسیار حواس پرت به یکدیگر علاقه مند هستم. و این. در مقابل من احساس بسیار تازه و جالبی دارد."
"من واقعاً از ایده رفتن به مکان های واقعاً حواس پرت، اما همچنین به مکان های واقعا تاریک و نوعی فشار دادن به هر دو طرف "این نمایش چه طیفی می تواند داشته باشد؟" تا آنجا که این یک طیف بسیار گسترده است، و من مشتاقانه منتظر هستم که در فصل آینده و امیدوارم فراتر از آن، لبه های آن را بیشتر کنم."
یک موضوع مهم مطمئناً، حتی زمانی که احساس می کنید در اوج هستید، تنها هستید. این نمایش در انعکاس موضوع سازنده کار بسیار خوبی انجام می دهد.
حالا علیرغم لحن و همه چیز در این بین، خداحافظی برای همه سخت بود.
خداحافظی سخت بود
بله، نمایش از نظر احساسی سخت بود. با این حال، آرنت فاش کرد که پایان دادن به نمایش بسیار سخت بود.
«تلخ شیرین است. از کاری که انجام دادیم احساس رضایت می کنم. (رافائل) نویسنده ای باورنکردنی است و من احساس خوشبختی می کنم که بخشی از چنین چیزی بودم و کمی روی کت او سوار شدم.» آرنت گفت.
«هفته گذشته، ما یک نمایش کوچک در لس آنجلس داشتیم و رافائل، (پل اف. تامپکینز) و (آرون پل) و من در حال صحبت کردن بودیم. ما میگفتیم، «چکار (دیگر) میتوانیم انجام دهیم؟» ما همیشه این کار را انجام میدهیم زیرا رها کردن آن سخت است.»
چه کسی می داند، شاید در نقطه ای، احیایی اتفاق بیفتد.