با توجه به شهرت و ثروتش، آدام سندلر احتمالاً در مورد حرفه اش پشیمان نیست. با این حال، انتقاد دائمی از سندلر ناتوانی او در خارج شدن از منطقه امن خود و ایفای نقش های مشابه بارها و بارها بوده است.
"طولانی ترین حیاط" نمونه ای از آن سال ها پیش بود. اگرچه با توجه به برخی از پروژه های اخیر او در کنار «نتفلیکس»، می توان با اطمینان گفت که سندلر صفحه را برگردانده و سعی کرده نقش های مختلفی را به تصویر بکشد.
سندلر ممکن است در اوایل دهه 2000 بخواهد آن راه را طی کند. او این شانس را داشت که در چیزی کاملاً متفاوت ظاهر شود. تعداد زیادی A-listers برای این نقش در نظر گرفته شدند، از جمله برد پیت، جانی دپ، و ویل اسمیت.
در نهایت، سندلر در مسیر امن تصمیم گرفت و فیلم موفقیت قابل توجهی داشت و ۱۹۱ میلیون دلار با بودجه ۸۲ میلیون دلاری به دست آورد. اگر سندلر مسیر دیگری را در پیش گرفته بود، فیلم مقابل بیش از دو برابر شد.
بیایید نگاهی به فیلمی که سندلر انتخاب کرد و فیلمی که انتخاب نکرد بیاندازیم.
همه تحت تأثیر فیلم او قرار نگرفتند
این بهترین تایید نیست وقتی مردی که قبلا این نقش را به تصویر کشیده بود، گفت که آن را تماشا نکرده است. اگرچه برت رینولدز در این فیلم ظاهر شد، اما هیچ علاقه ای به تماشای آن نداشت. رینولدز می گوید که بهترین عکس از طولانی ترین حیاط را می سازم. "و من گفتم، "خب، امیدوارم که یک فیلم خوب بسازی. اما فکر نمیکنم که بهتر از این بسازی.'"
سندلر خود اعتراف کرد که زندگی با رینولدز آسان نبود، اما او آن را جبران کرد، "من به اندازه برت نرم نیستم، اما آن را با کمی شیرینی جبران می کنم. من رابطه جنسی ندارم. درخواست می کنم، اما من می توانم تو را تا حد مرگ شیرین کنم."
پروژه مقابل، که در سال 2005 نیز منتشر شد، با بودجه 150 میلیون دلاری، 475 میلیون دلار درآمد داشت. باخت سندلر به سود جانی دپ بود.
Willy Wonka Soars
ویلی ونکا در سینماها پیشرفت کرد و فیلم با استقبال مثبت روبرو شد. بسیاری از آنها به دپ مربوط میشوند، او در به تصویر کشیدن شخصیتهای تخیلی سهولت مییابد، که کلید موفقیت این فیلم بود. او در مورد ایفای نقش افراد واقعی گفت: اما ایفای نقش شخصیتی مانند جک اسپارو یا ویلی ونکا، چیزی جز درجه ای از مسئولیت در قبال هدف داستان نمی خواهد. فیلمساز برای تحویل کالابیش از هر چیز فقط به تخیل برمی گردد: اجزای تشکیل دهنده این شخصیت چیست؟»
یکی دیگر از عوامل مهم رابطه بین برتون و دپ در سالهای گذشته بود، دپ موافق بود که وقتی دو نفر با یکدیگر آشنا هستند، همه چیز راحتتر میشود، "همه از شجاعت تیم نشات میگیرد. اوایل برای "ادوارد دست قیچی" "ما این ملاقات عالی را داشتیم و به نوعی با هم ارتباط داشتیم. هرگز انتظار نداشتم که او من را در آن نقش انتخاب کند."
"هرگز انتظار نداشتم که او ریسکی را که در آن زمان واقعاً خطر بزرگی بود، روی من بپذیرد. موجودات، عجیب و غریب، نقص شخصیت، تیک های انسانی، و همه این چیزها."
دپ از همه جا الهام گرفت، او حتی از جورج دبلیو بوش به عنوان انگیزه برای شخصیت استفاده کرد.
البته او هم چند بار نسخه اصلی را تماشا کرد، اگرچه قسمت را برای خودش ساخت، من بچه بودم اصلش را تماشا کردم. در نهایت با بچه هایم تماشا کردم، تا زمانی که وقتش رسید. برای اینکه من نقش ویلی ونکا را بازی کنم (سپس وقتی بچه هایم دی وی دی را می گذاشتند، به اتاق بعدی می دویدم چون اصلاً نمی خواستم تحت تأثیر قرار بگیرم. واقعاً حواسم بود که مطمئن شوم). به منطقه ای متفاوت از جین وایلدر رفت.
دپ پیشرفت کرد و در نهایت، انتخاب بازیگران تصمیم درستی بود. حرفه آدام به این دلیل لطمه ای ندید و سال ها بعد بالاخره تصمیمات جسورانه ای در انتخاب فیلم گرفت.
همه چیز درست شد.