اپیزود "تئوری بیگ بنگ" که جیم پارسونز را بسیار ناراحت کرد

فهرست مطالب:

اپیزود "تئوری بیگ بنگ" که جیم پارسونز را بسیار ناراحت کرد
اپیزود "تئوری بیگ بنگ" که جیم پارسونز را بسیار ناراحت کرد
Anonim

بعد از 12 فصل "The Big Bang Theory" بسیار واضح است، ما شخصیت دیگری را در تلویزیون نزدیک به شلدون کوپر، با نام مستعار جیم پارسونز، نخواهیم دید. با توجه به استعداد او در کل، تصمیم او برای ترک سریال برای طرفداران و بازیگران سریال سخت بود. امثال Kaley Cuoco سریال را دیدند که حداقل چند سال دیگر ادامه دارد، با این حال، او وقتی متوجه شد که پارسونز چنین احساسی ندارد، شوکه شد.

همانطور که پارسون با هالیوود ریپورتر فاش کرد، هیچ لحظه خاصی بر تصمیم او تأثیرگذار نبود، او فقط احساس می کرد که زمان مناسب است، "هیچ عاملی وجود نداشت، هیچ موقعیتی وجود نداشت که من اینطور باشم، "خب من به اندازه کافی از آن لذت بردم.نه. چنین چیزی وجود نداشت. فقط … وقتی می دانید، می دانید. پارسونز ادامه داد: و شما تحت تأثیر هوا و هوس وجود خود و رسیدن به سن خاصی قرار می گیرید و زندگی شما تغییر می کند و ناگهان متفاوت فکر می کنید.. و گاهی اوقات وقتی در یادگیری یک خط یا گفتن یک خط شلدون در حال حاضر مشکل دارم، سخت است بدانم چرا به طور خاص. اما مثل این است که شما همان کسی نیستید که بودید. این احتمال وجود دارد که این کار به نوعی برای شما دشوارتر شده باشد. و من نمی دانم این به چه معناست، اما مثل این است که شما فقط تغییر می کنید."

ما لحظات باورنکردنی را در برنامه دیدیم - اگرچه ممکن است پارسونز بخواهد برخی از آنها را فراموش کند. همانطور که او در مصاحبه قبلی صحبت کرد، با یک قسمت خاص که برخی از آلرژی های او را ایجاد کرد، چندان راحت نبود.

شلدون و گربه ها

فقط تصور کنید که به چیزی آلرژی دارید و مجبور هستید در طول یک اپیزود با آن چیزی احاطه شوید.این دقیقاً همان چیزی است که برای پارسونز اتفاق افتاد، که قبل از فیلمبرداری اپیزود از او پرسیده شد که آیا به گربه ها حساسیت دارد یا خیر. اگرچه او گفت بله، آنها همچنان به قسمت ادامه دادند و یک جعبه کلاریتین به بازیگر دادند.

صحنه بیگ بنگ شلدون و گربه ها
صحنه بیگ بنگ شلدون و گربه ها

شلدون حرفه ای که او است، ادامه داد، اگرچه همانطور که Cinema Blend بیان کرد، با توجه به اینکه صحنه های متعددی داشت، کاملاً تجربه بود، "یک بار در اوایل بیگ بنگ بود که آنها در آنجا بودند. ایده‌ای برای یک فیلمنامه را پرت می‌کردند و آن‌ها آمدند و از من پرسیدند، «به طور اتفاقی به گربه‌ها حساسیت داری؟» و من گفتم: «آره، من هستم، چشم‌هایم پف می‌کند و هر چیز دیگری.» حدود یک هفته بعد، فیلمنامه با یک جعبه کلاریتین ظاهر شد، و اینطور بود، "اینجا، ما میخواهیم کاری را انجام دهیم که در آن کل قسمت شما توسط گربه ها احاطه شده اید. من آن را پشت سر گذاشته ام… اما خوب بودم، فقط انجام ندادم. صورتم را لمس کن."

خوشبختانه برای پارسونز، او از این قسمت بدون شیوع آلرژیک جان سالم به در برد. او باید از درون عصبانی بوده باشد!

توصیه شده: