زمانی که فیلمبرداری فیلم The Shining تمام شد، شلی دووال می توانست به اندازه جک تورنس دیوانه باشد. فیلمبرداری فیلم او را به طور پیوسته از دیواری بالا برده بود و آنقدر به او استرس وارد کرده بود که موهایش شروع به ریزش کرده بود.
اگرچه کارگردان استنلی کوبریک مشکلات خاص خودش را برای فیلمبرداری داشت، مجبور بود قسمت هایی از انگلستان را فیلمبرداری کند، کارگردانی او سلامت روان شلی را به همان اندازه که هتل در مقابل جک بود، از بین برد. کوبریک تبدیل به وحشت هایی شد که او به تصویر می کشید و از هتل سرچشمه می گرفت و کار کردن با آنها یک شکنجه مطلق بود.
کوبریک ممکن بود یکی از بهترین کارگردانان تاریخ باشد، اما وقتی چیزی را خواست مردم در چکمه هایشان تکان می دادند.هر چیزی که کوبریک می خواست، کوبریک به دست آورد. حتی اگر حق استفاده از «آواز در باران» برای یک صحنه واحد در «پرتقال ساعتی» یا هزاران برداشت از دووال که برای «درخشش» جان خود را فریاد میزند. او در نحوه گرفتن صحنه هایش بسیار دقیق بود و اگر مویی سر جایش نبود، ستاره هایش را مجبور می کرد بارها و بارها آن ها را انجام دهند تا زمانی که به چیزی که می خواست برسد.
از فیلم The Shining 40 سال می گذرد، اما موضوع موضوعی نیست که هنوز شلی را تحت تأثیر قرار می دهد، بلکه تجربیات او در صحنه فیلمبرداری است. پس شوهر روی پرده او در مورد آنچه که از سر گذرانده چه می گوید؟
نیکلسون نمی دانست دووال چگونه سر کار رفت
کوبریک دووال را در 3 زن، در صحنه ای به خصوص وحشتناک دید و می دانست که وندی تورنس خود را پیدا کرده است. او حتی فیلمنامه ای هم نداشت. تنها چیزی که او باید به او می داد رمان استیون کینگ بود.
دوست پسر آن زمان او، خواننده و ترانه سرا، پل سایمون، درست قبل از اینکه او برای شروع فیلمبرداری سوار هواپیمایش به انگلستان شود، از او جدا شد. هالیوود ریپورتر نوشت، او در تمام طول پرواز گریه کرد، که با توجه به اینکه این یک نوع "گرم کردن برای ماراتن عاطفی پیش رو بود" طعنه آمیز است.
دووال با کوبریک ملاقات کرد و ناهار خوبی خوردند… تا اینکه کار شروع شد و متوجه شد که دووال وارد 56 هفته زندگی جهنمی شده است. آنها شش روز در هفته، 16 ساعت در روز فیلم میگرفتند، و بیشتر آن روزها دووال چندین بار «تا حد هیستری مطلق» کار میکرد.
"دووال در مصاحبه اخیر خود با THR گفت: "سی و پنج نوبت، دویدن، گریه کردن و حمل یک پسر بچه، سخت می شود. و اجرای کامل از اولین تمرین. این سخت است."
او گفت که به آهنگهای غمگین گوش میدهد و به چیزهای غم انگیزی فکر میکند که در صحنههایی مانند صحنه خفاش و صحنه در، جایی که آنها رکورد جهانی گینس را برای "بیشترین تکرار برای یک صحنه با دیالوگ" شکستند (127!).اما بعد از مدتی، او فقط به خاطر اینکه باید گریه کند، گریه می کرد.
"برای اینکه در یک صبح دوشنبه، خیلی زود از خواب بیدار شوید، و متوجه شوید که باید تمام روز گریه کنید زیرا برنامه ریزی شده بود - من فقط شروع به گریه می کردم." "من می خواهم بگویم، "اوه نه، نمی توانم، نمی توانم." و با این حال من این کار را انجام دادم. نمی دانم چگونه این کار را انجام دادم. جک [نیکلسون] نیز این را به من گفت. او گفت، "من نمی دانم شما چگونه این کار را انجام می دهید."
اما فقط به این دلیل که او در این موقعیت با دووال همدردی می کرد، به این معنی نیست که او در دیگران بود.
نیکلسون ممکن است به اندازه کوبریک بد بوده باشد
وقتی از کوبریک پرسیده شد که آیا کوبریک "به طور غیرمعمولی ظالمانه به او توهین می کند تا عملکرد او را جلب کند"، دووال پاسخ متناقضی داشت. او قطعاً این را دارد… او با من بسیار صمیمی و صمیمی بود.»
اما یک منبع جالب رابطه آنها را بسیار متفاوت به یاد می آورد. آنجلیکا هیوستون، دوست دختر نیکلسون در آن زمان چیز متفاوتی دید و این فقط کوبریک نبود که به دووال سخت می گرفت.
من مطمئناً از طریق آنچه جک در آن زمان می گفت، این احساس را دریافت کردم که شلی فقط با محتوای عاطفی قطعه روبرو می شود. و به نظر نمیرسید که آنقدرها همدل باشند. به نظر میرسید که بچهها با هم دست و پنجه نرم میکنند. این ممکن است کاملاً اشتباه من از این موقعیت باشد، اما من فقط آن را احساس کردم.»
هوستون گفت که هر وقت دووال را می دید "کمی شکنجه شده" به نظر می رسید و "تکان می داد." در نهایت، او فکر میکند که دووال «فیلم را بر پشت خود حمل کرد» و برای حضور در ترکیب بین نیکلسون و کوبریک «بهطور باورنکردنی شجاع» بود.
دووال در فیلم The Complete Kubrick دیوید هیوز گفت: «از ماه مه تا اکتبر من واقعاً در وضعیت ناخوشایند بودم زیرا استرس نقش بسیار زیاد بود. «استنلی من را هل داد و بیش از آنچه قبلاً تحت فشار قرار گرفتهام، مرا تشویق کرد.این سخت ترین نقشی است که تا به حال بازی کرده ام."
نیکلسون می گوید کوبریک با دووال متفاوت بود
در فیلم استنلی کوبریک: زندگی در تصاویر، نیکلسون مبارزه بین کارگردان و قهرمان را تأیید کرد و گفت که رابطه او با کوبریک کاملاً برخلاف رابطه کارگردان با دووال است.
نیکلسون گفت: «ما یک رابطه خوب و دوستانه داشتیم. "او با شلی کارگردانی کاملا متفاوت بود."
ظاهراً همبازی ها نزدیک بودند. دووال گفت که نیکلسون "سنگ" او بود و آنها گاهی اوقات در صحنه های جدی می خندیدند. آنها وقتی وقت آزاد داشتند با هم صحبت میکردند تا در مورد پویایی شخصیتشان صحبت کنند. دووال می خواست ازدواج تورنس در ابتدا شادتر به نظر برسد، اما نیکلسون مخالفت کرد.
حتی با وجود اینکه کوبریک به دووال گفت که "وقت همه را در حین فیلمبرداری تلف می کند" و به بازیگران و گروه گفت: "با شلی همدردی نکنید"، او اعتراف می کند که تجربیاتش در صحنه فیلمبرداری به او کمک کرد تا یاد بگیرد. او می گوید که تماشای کار کوبریک بسیار جذاب بود.
یک چیز مسلم است، دووال در طول فیلم The Shining چیزهای دیوانه کننده ای را پشت سر گذاشت، اما این دلیل ترک هالیوود نبود. نیکلسون علیرغم گفتههای هیوستون در کنار او بود. ما فقط آرزو می کنیم که او هنوز هم فیلم می ساخت. او همیشه در Overlook خواهد بود. ما نمی دانیم که این بهتر است یا بد.