قبل از اکران "The Jerk"، استیو مارتین یک ستاره سینما نبود. او در راه تبدیل شدن به یک نام آشنا به عنوان یک کمدین بود، اما از آن دسته افراد مشهوری نبود که بتواند فیلم بلند خود را حمل و منتشر کند. کمدین ها همیشه یک قمار برای استودیوهای فیلم بوده اند، مخصوصاً وقتی صحبت از نقش های دراماتیک می شود. در طول سالها، تعدادی از کمدینها بودهاند که در نقشهای جدی شکست خوردهاند، در حالی که دیگران نشان دادهاند که بهشدت با استعداد هستند. در واقع، بسیاری بر این باورند که بهترین فیلم رابین ویلیامز یک درام بوده است. همین امر در مورد جیم کری نیز صدق می کند، اگرچه ما او را در کمدی هایی مانند ماسک دوست داشتیم.
استیو مارتین، اگرچه بیشتر به خاطر استندآپاش شناخته میشود، اما در برخی فیلمهای واقعاً خارقالعاده بازی کرده است.در حالی که او به اندازه رابین و جیم درام بازی نکرده است، تمام کمدی های استیو قلب واقعی دارند. The Jerk به عنوان یکی از بهترین کمدی ها شناخته شد و مطمئناً به عنوان بهترین فیلم استیو مارتین، زمان بسیار چالش برانگیزی برای ساخت آن سپری کرد…
فیلم از یک جوک معروف متولد شد
طبق گزارش Consequence Of Sound، زمانی که فیلمنامه نویسان مشترک کارل گوتلیب و استیو مارتین شروع به کار روی پروژه ای برای پارامونت پیکچرز کردند، هیچ ایده ای برای The Jerk وجود نداشت. این دو، که دوستان و شرکای نویسندگی بودند، برای چند پروژه با استودیو قرارداد بسته بودند و اساساً نمیتوانستند چیزی بسازند…
کارل گوتلیب به Consequence of Sound گفت: "هیچ ایده ای وجود نداشت. ما هر روز آنجا می نشستیم." "ما یک دفتر کوچک زیبا در ساختمان نویسندگان درست در قسمت پارامونت داشتیم با چند مداد جدید و پدهای زرد و هر روز صبح سر کار می رفتیم و به هم نگاه می کردیم و می گفتیم "خب، چه می شود…" و بعد… چند هفته گذشت و ما چیزی نداشتیم."
در آن زمان، استیو مارتین یک کمدین در حال افزایش بود و طرفداران بسیار اختصاصی داشت. این چیزی بود که دیوید پیکر، مدیر اجرایی پارامونت، زمانی که استیو در سال 1977 در غرفه دوروتی چندلر در لس آنجلس بازی می کرد، از نزدیک متوجه آن شد. با استیو به منظور قفل کردن درخشش خود و استفاده از آن به نفع خود در صفحه نمایش بزرگ. تا زمانی که استیو ستاره بود، واقعاً مهم نبود که این دو فیلم در نهایت چه هستند. اینگونه بود که استیو در نهایت با کارل در قرعه کشی نوشت.
"استیو هنوز یک مقدار ناشناخته در فیلم بود، و این دلیل فیلم کوتاه پیشخدمت غایب بود که من کارگردانی کردم و باک هنری و تری گار در آن بازی کردم." تئوری، و این تفکر واقعاً خوب دیوید پیکر بود، این بود: «ما این کار را به صورت کوتاه انجام میدهیم، آن را به یکی از عکسهای بزرگ خود متصل میکنیم، آن را بیهوده به غرفهداران خود میدهیم.اما تماشاگران فیلم میتوانند استیو مارتین را روی پرده بزرگ ببینند و کیفیت ستارهاش را ببینند و این باعث میشود که برای او مخاطبی بسازد.»
در نهایت، این مخاطبان استیو بودند که به او کمک کردند تا ایده The Jerk را ارائه دهد.
"سپس یک روز استیو گفت: "میدونی، خطی در عمل من وجود دارد که همیشه باعث خنده می شود، حتی اگر آن عمل به خوبی انجام نشود." گفتم: "خب، خط چیست؟" او می گوید "من یک بچه سیاه پوست فقیر به دنیا آمدم." بنابراین، آن با تأثیر قابل توجهی در اتاق فرود آمد. و ما گفتیم: "وای. اما اگر شما بودید چه میشد؟ چگونه بود؟ استیو مارتین به عنوان یک کودک سیاه پوست فقیر؟""
تغییر در Paramount منجر به مشکلات عظیم شد
سرانجام، کارل و استیو چیزی برای ادامه دادن داشتند. آنها حتی یک پیش نویس بسیار خوب نوشتند که حول محور موفق ترین شوخی استیو ساخته شده بود. با این حال، اتمام اولین پیش نویس فیلمنامه با یک تغییر شخصی بزرگ در پارامونت پیکچرز همزمان شد. بسیاری از مدیران اخراج شدند و بری دیلر و مایک آیزنر از ABC استخدام شدند.
"مانند آنچه معمولاً در هالیوود اتفاق می افتد وقتی یک تیم جدید وارد می شود، آنها تمام پروژه های قدیمی را کنار می گذارند و می خواهند نقشه خود را توسعه دهند، بنابراین آنها اعتبار آن را دریافت می کنند."
در نهایت، این بدان معنا بود که فیلمهای استیو مارتین منتشر شده بودند… The Jerk مرده بود.
کارل توضیح داد:«آنها به نوعی تصمیم گرفتند که نمی خواهند در تجارت استیو مارتین باشند. "بنابراین مدیریت استیو به پارامونت رفت و گفت: "ببین، تو برای دو فیلم به ما مدیونی. چه بخواهی فیلمی از استیو مارتین اکران کنی یا نه، پس از این فیلمنامه دیگر به ما بدهکار هستی. بنابراین، بگو که ما چه خواهیم کرد. شما به ما یک پیشخدمت غایب، رایگان و واضح، برای استفاده خودمان می دهید، و ما فیلمنامه را می گیریم، آن را در جای دیگری عرضه می کنیم، و شما می توانید بدون ما هر فیلمی را که می خواهید بسازید. و پارامونت گفت: "بسیار خوب".
حتی اگر مدیر استیو پروژه را نجات داده بود، چند مانع بزرگ دیگر باید برطرف می شد.
"من برای انجام بازنویسی بعدی در دسترس نبودم،" کارل گفت."من اولین دو پیش نویس را با استیو انجام دادم. و ما نتوانستیم قدرت های پارامونت را منتقل کنیم و به استودیوی دیگری می رفتیم. بنابراین من برای بازنویسی در آنجا نبودم. بنابراین آنها دوست کمدین دیگری را انتخاب کردند. استیو مایکل الیاس نام دارد."
مایکل با استیو در نیم ساعت کمدی پت پالسن کار کرده بود و خیلی زود با هم دوست شدند. بنابراین، زمانی که پروژه به یونیورسال پیکچرز منتقل شد، مایکل انتخاب خوبی برای استیو بود.
مایکل الیاس گفت: «استیو مرا به آسپن، جایی که در آن زمان زندگی می کرد، دعوت کرد. "و یونیورسال یک خانه کوچک برای من اجاره کرد، نه چندان دور از خانه استیو، و آن یک ماه اسکی و نوشتن بود."
با هم، استیو و مایکل تغییرات عمدهای در فیلمنامهای که در ابتدا با کارل گوتلیب ساخته بود ایجاد کردند. در نهایت، آنها یک کمک دیگر از کارگردان مشهور کارل راینر دریافت کردند. به لطف صرفه جویی در یونیورسال و همکاری های جدید، The Jerk به شروع کار سینمایی استیو مارتین ادامه داد.